نوشته‌ها

چگونه اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت کنید

عزت نفس یعنی افراد چه در درون و چه در بیرون در مورد خود چگونه احساس می کنند. افراد با عزت نفس عموما دورنمای مثبتی دارند. خود را بپذیرید و احساس اعتماد به نفس کنید. داشتن عزت نفس خوب به این معنا نیست که فرد متخاصم و خودخوا ه باشد. این بدین معنی است که قدر ارزش ها و اهمیت خود را بدانید، مسئولیت اعمال خود را بپذیرید و احترام و اهمیت خود را نسبت به دیگران نشان دهید.

بیشتر اوقات ، کودکان دارای اعتماد به نفس:

خوشحال هستند

به راحتی دوست پیدا می کنند

از فعالیت های اجتماعی لذت میبرند

درمورد فعالیت های جدید مشتاق هستند

می توانند با خود و یا دیگر کودکان بازی کنند

دوست دارند خلاق باشد و ایده های خود را داشته باشند

به راحتی  بدون تشویق بسیار با دیگران صحبت می کنند

 

کودکان دارای اعتماد به نفس پایین ممکن است:

دوستان معدودی داشته باشند

به راحتی ناامید یا دلسرد شوند

نمی خواهند چیز های جدید را امتحان کنند

در به دنبال کردن قوانین و خوب بودن مشکل دارند

افسرده هستند و دایم می گویند من نمی توانم

اگر فرزند شما همیشه نمیخواهد با دیگران باشد، این بدین معنا نیست که عزت نفس او پایین است

تنها وقت گذراندن یک مهارت خوب و مهم برای سلامت روان است. با اینحال اگر فرزند شما همیشه می خواهد تنها باشد شما باید با دکتر خود صحبت کنید

چرا عزت نفس مهم است؟

عزت نفس فرزند شما علاوه  بر اینکه بر کیفیت کار روزانه او موثر است. بر روابط او با شما و با دیگران و بر اینکه او در موقعیت های اجتماعی و در مدرسه چگونه است اثر گذار است.

و در زندگی آینده نیز ، بر اینکه اودر محل کار چگونه عمل خواهد کرد تاثیر خواهد داشت.

عزت نفس به کودکان کمک می کند

جرات داشته باشند که خودشان باشند

به ارزش های خود اعتقاد داشته باشند

وقتی تحت فشار قرار می گیرند تصمیمات درست بگیرند

با دیگران ارتباط برقرار کنند

به چالش ها و استرس های زندگی رسیدگی کنند

و انتخاب های سالم تری داشته باشند (حس اعتماد به نفس به رفتار های پر خطر نه می گوید)

 

عزت نفس چگونه رشد می کند؟

عزت نفس مثبت با دلبستگی سالم کودک شما به شما آغاز می شود. که شروع آن زود هنگام است و همچنان ادامه می یابد فرزند شما رشد می کند و رشد می کند آن از زمان تولد آغاز می شود و همزمان که فرزند شما رشد می کند ادامه می یابد.

کودکان برای ساختن عزت نفس نیاز دارند احساس کنند که دوست داشته و پذیرفته می شوند. هنگامی که شما از کودک خود خوب مراقبت می کنید. به او کمک می کنید که احساس دوست داشته شدن و ارزشمندی کند.  وقتی با کودک خو د بازی می کنید و به یادگیری او کمک می کنید، او بیشتر اعتماد به نفس می گیرد و مایل است  چیزهای جدیدی را امتحان کند. هنگامی که کودک  شما به مدرسه می رود  و به خوبی امتحان می دهد،  یا وقتی  که یک ورزش را انجام می دهد،  ستایش و تشویق شما باعث می شود که  از آنچه که انجام می دهد احساس غرور کند.

همانطور که فرزند شما بزرگتر می شود، ارائه قوانین و ساختارها به او کمک می کند که احساس اعتماد به نفس کند که برای او اهمیت دارد. به تدریج برای اینکه درمورد انتخاب هایش تصمیم بگیرد و احساس استقلال کند به او فرصت بدهید.

برای کمک به عزت نفس فرزندم چه کاری می توانم انجام دهم؟

مهمترین چیز این است که عشق و پذیرش را به فرزندتان نشان دهید. به او نشان دهید که او را دوست دارید (با وقت گذراندن با او و با بغل کردن و محبت کردن به او).

با گوش دادن به فرزندتان و بازی کردن با او بر او تمرکز کنید ، به فعالیت ها پروژه ها یا مشکلات فرزندتان علاقه نشان دهید.به او

.اجازه دهید که بازی کند و مایل باشید کارهایی که او می خواهد را انجام دهید

ساختارها و قوانینی را فراهم کنید و ثابت قدم باشید. قوانین روشن و محدودیت هایی را که برای سن و جنس فرزند شما مناسب است، تعیین و اجرا کنید.

به او بگویید که چه انتظاراتی از او دارید و پیروی نکردن از این قوانین چه عواقبی خواهد داشت . این به شما کمک می کند تا او امنیت و ایمنی. بیشتری احساس کند و به تدریج اطمینان بیشتری نسبت به تصمیم گیری های خود ایجاد کند. به فرزندتان بگویید هنگامی که او با شما همکاری می کند یا به شما کمک می کند، از قوانین پیروی می کند یا چیزهای مثبت دیگر را انجام می دهد شما خوشحال هستید، توضیح دهید که در مورد رفتار او چه چیزی را دوست دارید.

به فرزندتان کمک کنید تا چیزهایی را که دوست دارد و از آنها لذت می برد را پیدا کند. درک کردن و احترام گذاشتن به اینکه او واقعا در برخی از فعالیت ها خوب است و در برخی دیگر خوب نیست.

هرگز فرزندتان را برای عدم موفقیت تحقیر نکنید یا کنار گذارید. ستایش خالصانه را به او اریه کنید. اورا تشویق کنید که چیز های جدید را امتحان کند. و به او بگویید که به او افتخار می کنید. تلاش ها و مهارت های او را ستایش کنید.  اما در آنچه که می گویید خاص باشید.هر کاری را که انجام داده است بیش از حد ستایش نکنید، زیرا او از تلاش های واقعی اش و چیز هایی که در آن موفق است دور خواهد شد. به او یاد آوری کینید که یادگیری مهارتها و تمرینات جدید طول می کشد. و هیچکس نمی تواند همه چیز را مدیریت کند شما همچنین می توانید در مورد موفقیت ها و شکست های خود و آنچه که آموخته اید صحبت کنید.

 

به کودک خود کمک کنید که از اشتباهات خود درس بگیرد. در مورد اینکه چگونه می تواند رفتارخود را کنترل کند با او صحبت کنید.

فرزند خود را در مسئولیت ها و فرصت ها در خانه مشارکت دهید. به عنوان مثال کارهای خانه یا کمک برای آماده کردن شام را به او اختصاص دهید. این به کودک شما می آموزد که او برای شما مهم است.

یک الگوی رفتاری باشید. به کودک خود نشان دهید خود را دوست داشتن یعنی چه،  برای انجام دادن و امتحان کردن چیزهای جدید تمایل نشان دهید.درمود اینکه چطور با مشکلات و چالش ها مقابله می کنید الگو باشید. به کودکتان پاداش صبر، استقامت و انجام کارها به بهترین شکل را نشان دهید.

گزینه ها و راه حل هایی را برای حل مشکلات که مناسب سن فرزند شما باشد را ارایه دهید. به طوریکه فرزند شما می آموزد که بر زندگی اش کنترل دارد.

محیط امن و دوست داشتنی را در خانه ایجاد کنید. جاییکه کودک شما در آن می تواند  آرامش، امنیت و شادی را احساس کند.  به دور از درگیری و بحث با شریک زندگیتان در مقابل فرزندتان

Autism

اختلال طیف اتیسم (ASD)

Autism

اختلال طیف اتیسم (ASD) چیست؟

اختلال طیف اتیسم یک اصطلاح برای گروهی از اختلالات رشدی است که، توسط موارد زیر توصیف می شوند:

مشکلات با دوام در تعاملات و ارتباطات اجتماعی در موقعیت های متفاوت

رفتارهای تکراری و/ یا نخواستن تغییر در روتین روزمره

نشانه هایی که در اوایل دوران کودکی و یا معمولا در دوسال اول زندگی آغاز می شود

نشانه هایی که باعث می شوند فرد در زندگی روزمره خود نیاز به کمک داشته باشد

اصطلاح طیف به حوزه گسترده ای از علایم که به نقاط قوت و سطوح آسیب پذیری که  افراد دارای ASD می توانند داشته باشند، اشاره دارد. تشخیص ASD  در حال حاضر شامل این موارد است:

اختلال اتیسم

سندروم آسپرگر

اختلال رشدی فراگیر

و اختلالاتی که به طریق دیگر مشخص شده است

اگرچه ASD  در اوایل رشد کودک شروع می شود، می تواند در سراسر زندگی یک فرد طول بکشد

 

علایم و نشانه های ASD چیست؟

همه افراد مبتلا به ASD همه این رفتارها را را نشان نمی دهند. اما اغلب چندین علامت نشان داده خواهد شد.

افراد مبتلا به ASD ممکن است، رفتارهای خاصی را تکرار کنند یا رفتارهای غیر عادی داشته باشند

بیش از حد بر علایق خود متمرکز شوند، مانند اشیا متحرک یا قسمت هایی از اشیا

داشتن علایق شدید و بادوام در موضوعات خاص، مانند اعداد، جزئیات یا حقایق

داشتن احساسات ناخوشایند با یک تغییر جزئی در روتین یا قرار گرفتن در یک موقعیت جدید بیش از حد تحریک کننده

برقرارساختن تماس چشمی اندک یا متناقض

تمایل کمتری به نگاه کردن و گوش کردن به مردم در محیط آنها دارند

به ندرت به دنبال به اشتراک گذاشتن لذت های خود از اشیا یا فعالیت ها به وسیله اشاره کردن یا نشان دادن چیزها به دیگرانند

هنگامی که دیگران خشم، عواطف و علایق خود را نشان می دهند ، پاسخ غیرعادی می دهند

ناموفق بودن یا کند بودن در پاسخ دادن به نام خود یا دیگر کوشش های کلامی برای بدست آوردن توجه آنها

با عقب و جلو رفتن در مکالمات مشکل دارند

اغلب درمورد یک موضوع مورد علاقه صحبت می کنند. اما به فرد دیگر فرصتی برای پاسخ دادن یا توجه کردن زمانی که دیگران با بی تفاوتی واکنش نشان میدهند، نخواهند داد.

تکرار کلمات یا عبارتهای که می شنوند(یک رفتار به نام اکولالیا)

از کلماتی که به نظر عجیب می رسند استفاده می کنند،کلمات خاص یا خارج از موقعیت، معانی کلمات تنها برای کسانی که با روش ارتباطی شخص آشناست شناخته شده است.

حالات صورت، حرکات و ژست هایی که با آنچه که می گویند مطابقت ندارند.

تن صدای غیرعادی  دارند که می تواند صدای یکنواخت و صاف، مانند ربات باشد.

مشکل در درک نقطه نظرات دیگران، ناتوانی در پیش بینی یا درک کردن اعمال دیگران

افراد دارای اختلال طیف اتیسم ممکن است مشکلات دیگری مانند حساسیت به محرک ها(مانند حساسیت به نور، سرو صدا، لباس های بافتنی یا درجه حرارت)

مشکلات خواب، مشکلات گوارشی و تحریک پذیری

افراد دارای اختلال طیف اتیسم همچنین دارای ظرفیت ها و توانایی های بسیاری هستند، به عنوان مثال ممکن است:

دارای هوش بالاتر از متوسط باشند

قادر به یادگیری جزئیات چیزها و یادآوری اطلاعات در دوره های طولانی مدت باشند

یادگیرنده های سمعی و بصری قوی هستند

در ریاضیات ،علوم، موسیقی و هنر برتر هستند

آشنایی با اختلال طیف اتیسم در کودکان کوچک

بعضی از کودکان دارای اختلال طیف اتیسم ممکن است خیلی زود در طول رشد خود متفاوت به نظر برسند.

دیگر کودکان معمولا ممکن است تا دومین سال و حتی سومین سال زندگی رشد یافته به نظر برسند، اما سپس دیدن مشکلات توسط  والدینشان آغاز میشود.

 

اختلال طیف اتیسم چگونه تشخیص داده می شود؟

پزشکان اختلال طیف اتیسم را با نگاه کردن به رفتار و رشد کودک تشخیص می دهند. کودکان کوچکتر دارای اختلال طیف اتیسم به طور قابل اعتمادی می توانند در سن ۲ سالگی تشخیص داده شوند.

کودکان بزرگتر و نوجوانان باید برای اختلال طیف اتیسم غربالگری شوند، وقتی که والد یا معلم آنها بر اسا س مشاهداتشان در مورد رفتار های اجتماعی، ارتباطی و بازی درآنان، نگرانند.

اختلال طیف اتیسم در بالغین به سادگی تشخیص داده نمی شود. در بزرگسالان برخی از نشانه های اختلال طیف اتیسم، می تواند با نشانه های دیگر اختلالات سلامت روان همپوشانی داشته باشد. مانند اسکیزوفرنی یا اختلال بیش فعالی-کمبود توجه. با این حال تشخیص درست اختلال طیف اتیسم در یک بزرگسال، می تواند به شخص در درک مشکلات گذشته اش کمک کند؛ اورا شناسایی کند، و راه درست دریافت کمک را برای او فراهم سازد.

 

تشخیص در کودکان کوچکتر

تشخیص در کودکان کوچکتر اغلب فرایندی دو مرحله ای است. غربالگری عمومی رشد درطول بررسی های مختص کودک انجام می شود.هر کودک باید معاینه های مختص کودک را دریافت کند. توسط متخصص اطفال یا ارائه دهنده مراقبت های سلامت در اوایل کودکی،غربالگری اختصاصی اختلال طیف اتیسم باید در ویزیت های ۱۸ تا ۲۴ ماهگی انجام شود. اگر کودک در خطر بالایی برای اختلال طیف اتیسم یا مشکلات رشدی باشد، غربالگری پیش از موعد نیزممکن است نیاز باشد.

کسانی که در معرض خطر بالا هستند شامل آنهایی هستند که:

دارای یک خواهر، برادر، یا دیگر اعضای خانواده دارای اختلال طیف اتیسم باشند

دارای برخی از رفتارهای دارای اختلال طیف اتیسم باشند

نارس یا زودرس و هنگام تولد با وزن کم به دنیا آمده اند

کودکانی که برخی مشکلات رشدی را در طول این پروسه غربالگری نشان می دهند، برای مرحله دیگری از ارزیابی ارجاع داده خواهند شد.

 

 

ارزیابی افزوده

این ارزیابی با یک تیم از پزشکان و متخصصین سلامت است، با طیف گسترده ای از متخصصین با تجربه در تشخیص اختلال طیف اتیسم.

این تیم ممکن است شامل موارد زیر باشد:

پزشک متخصص اطفال

یک روانشناس کودک و/ یا فوق تخصص روانپزشکی کودک – پزشکی که در مورد رشد مغز و رفتار می داند

یک آسیب شناس گفتار و زبان  ، یک متخصص سلامت که در مورد مشکلات ارتباطی آموزش ویژه دیده است

ارزیابی ممکن است:

سطح شناختی یا مهارتهای تفکر

توانایی های زبان

مهارت های مناسب سن که نیاز به تکمیل روزانه دارند

فعالیت های مستقل مانند غذاخوردن، لباس پوشیدن و توالت کردن

از آنجا که ASD یک اختلال پیچیده است که گاهی اوقات همراه با بیماری های دیگر یا یادگیری رخ می دهد

ارزیابی همه جانبه اختلالات ممکن است شامل:

آزمایش خون

سنجش شنوایی

نتیجه ارزیابی به توصیه هایی برای کمک به برنامه ریزی برای درمان منجر خواهد شد

 

تشخیص در کودکان و نوجوانان

بچه های بزرگتر که ظاهر ساختن علایم  ASD را بعد از شروع مدرسه آغاز می کنند،اغلب اولین بار به رسمیت شناخته شده است. و توسط آموزش های ویژه مدرسه مورد ارزیابی قرار می گیرد. تیم می تواند به مراقبت های سلامت حرفه ای ارجاع داده شود.

والدین ممکن است با متخصص اطفال فرزند خود درمورد مشکلات اودر تعاملات اجتماعی، صحبت کنند. از جمله مشکلات در ظرافت ارتباطات مانند درک تن صدا یا حالات چهره، زبان بدن و عدم درک اشکال صحبت کردن، شوخ طبعی یا لطیفه.

والدین ممکن است فرزندشان را  در ایجاد دوستی با همسالان دارای مشکل بیابند. در این نقطه متخصص اطفال یا روانشناس یا روانپزشک کودک(کسی که در ASD تجربه و تخصص دارد) می تواند کودک را غربال کند و خانواده را برای ارزیابی های بیشتر و درمان ارجاع دهد.

تشخیص در بزرگسالان

بزرگسالانی که علایم و نشانه های ASD را می بینند، باید با یک پزشک صحبت کنند و برای ارجاع به ارزیابی ASD  از او درخواست کنند. درحالیکه تست برای  ASD دربزرگسالان هم وجود دارد .بزرگسالان را می توان به یک روانشناس یا روانپزشک متخصص در ASD ارجاع داد. این متخصص در مورد نگرانیها، از جمله چالش های تعاملات و ارتباطات اجتماعی جویا خواهد شد.مشکلات حسی،اعمال تکراری، و علایق منحصر به فرد.

اطلاعات در مورد تاریخچه رشد به یک تشخیص دقیق کمک خواهد کرد. بنابراین ارزیابی  ASDممکن است شامل صحبت کردن با والدین یا سایر اعضای خانواده باشد.

 

درمان برای  ASD چیست؟

درمان زود هنگام  ASDو دریافت مراقبت های مناسب می تواند مشکلات شخصی را کاهش دهد و توانایی های فرد را برای به حداکثر رساندن نقاط قوت و یادگیری مهارت های جدید افزایش دهد.

یک درمان بهترین برای ASD وجود ندارد. با اینحال همکاری دقیق با پزشک متخصص بخش مهمی از یافتن برنامه درمان مناسب است.

داروها

چند طبقه از داروها وجود دارد که پزشکان ممکن است از آن برای درمان بعضی از مشکلات رایج در ASD استفاده کنند.

با مصرف دارو فرد دارای ASD ممکن است مشکلات کمتری داشته باشد.از جمله:

تحریک پذیری

پرخاشگری

رفتارهای تکراری

تکانشگری

مشکلات توجه

اضطراب و افسردگی

 

چه کسی مبتلا به ASD است؟

ASD بر افراد بسیاری اثر گذار است و درسالهای اخیر بیشتر تشخیص داده شده است. پسران بیشتر از دختران تشخیص ASD را دریافت می کنند.

 

علل ASD چیست؟

دانشمندان علل دقیق ASD را نمی دانند. اما تحقیقات اظهار دارند که ژن و محیط نقش مهمی در این اختلال بازی می کنند.

محققین شناسایی ژنهایی را که ممکن است درافزایش ریسک  ASD نقش داشته باشند آغاز کرده اند.

ASD اغلب در افرادی که شرایط ژنتیکی خاص دارند رخ می دهند.مانند سندروم x شکننده و توبروز اسکلروزیس

بسیاری از محققان بر اینکه چگونه ژن ها با یکدیگر و با فاکتور های محیطی تعامل می کنند تمرکز می کنند. مانند وضعیت پزشکی خانواده، سن والدین و دیگر فاکتورهای دموگرافیک و دشواریهای در طول تولد یا بارداری

لازم به ذکر است به طور متداول هیچ مطالعه علمی مرتبط با ASD  و واکسیناسیون وجود ندارد.

منبع :NIH

فرزندپروری

 

 

تقویت و تنبیه اغلب به عنوان ابزار فرزند پروری برای اصلاح رفتار کودکان استفاده می شود. بیایید تفاوت بین تقویت مثبت و منفی و تفاوت در نتایج بین تقویت وتنبیه را مرور کنیم.

تفاوت بین تقویت مثبت / منفی

تقویت مثبت

تقویت منفی

تفاوت بین تنبیه مثبت / منفی

تنبیه مثبت

تنبیه منفی

تقویت و تنبیه

در روانشناسی رفتاری یک تقویت، معرفی یک وضعیت مطلوب است که باعث می شود رفتار مورد نظر بیشتر در آینده رخ دهد، ادامه یابد یا تقویت شود

از آنجا که شرایط مطلوب به عنوان پاداش عمل می کند، تقویت یک وعده مبتنی بر پاداش است در اینجا تقویت مثبت و منفی وجود دارد.

آنها می توانند گیج کننده باشند، زیرا اصطلاحات تکنیکی هستند که در روانشناسی استفاده می شود

به عنوان پارامتر فنی، مثبت به اضافه کردن یک عامل اشاره دارد در حالی که منفی اشاره به از بین بردن یک عامل است. اما مثبت و منفی کیفیت عامل را اضافه یا حذف نمی کند.

این عامل می تواند دلپذیر یا ناخوشایند باشند.

به عنوان مثال، مثبت می تواند اضافه کردن چیزی ناخوشایند منجر به احساسات ناخوشایند، در حالی که منفی می تواند با حذف چیزی ناخوشایند منجر به احساسات دلپذیرشود.

بنابراین، به یاد داشته باشید که مثبت و منفی اشاره به اضافه کردن و حذف چیزی است، نه به کیفیت از اضافه / حذف عامل و یا احساساتی که در نتیجه آن وجود دارد..

تقویت مثبت

تقویت مثبت افزودن یک محرک دلپذیر برای ارتقاء رفتار است.

مثال های تقویت مثبت                                                                                         محرک دلخواه                        رفتار مورد نظر

یک مادر به دخترش یک عروسک جایزه می دهد برای انجام دادن تکالیفش                       اسباب بازی                        انجام دادن تکالیف

پدر پسر خود را برای انجام تمرین فوتبال تحسین می کند.                                            تحسین کردن                      تمرین فوتبال

 

تقویت منفی

تقویت منفی حذف یک محرک ناخوشایند برای افزایش رفتار است.

تقویت منفی/مثال ها/                                                                                        محرک ناخوشایند                     رفتار مطلوب

الکس کارهای خود را برای متوقف کردن نق زدن های مادرش انجام می دهد                   نق زدن                                 کارها

ایرن برای از بین بردن بوی بد بدنش دوش می گیرد                                                   بوی بد                                  دوش گرفتن

 

تنبیه مثبت و تنبیه منفی

درحالیکه هدف تقویت، تقویت یک رفتار مطلوب است هدف تنبیه این است که احتمال اتفاق افتادن یک رفتار نامطلوب را در آینده کاهش دهد.

همانند تقویت معانی تکنیکی تنبیه مثبت و منفی اشاره دارد بر اضافه یا حذف کردن یک عامل برای رسیدن به نتایج .آنها به کیفیت یا تاثیر تنبیه اشاره ندارند.

 

تنبیه مثبت افزودن یک محرک آشکار برای جلوگیری از رفتار                                                             محرک ناخوشایند                   رفتار ناخوشایند

جان باید تکالیف اضافی راانجام می داد زیرا دیر به مدرسه رسیده بود.                                              تکالیف اضافی                       دیر رسیدن به مدرسه

 

 

 

تنبیه منفی

از بین بردن یک محرک خوشایند برای بازداشتن از یک رفتار

مثال های تنبیه منفی                                                                                                   محرک خوشایند                 رفتار مطلوب

زمان تلویزیون مری به مدت ۲۰ دقیقه کاهش یافت زیرا او به مامانش گوش نداد                          زمان تلویزیون                    گوش ندادن

جک برای صحبت کردن به زمین خیره شد                                                                           بیرون رفتن                       صحبت کردن

 

تقویت وتنبیه

اضافه کردن/حذف کردن  رفتار

تقویت مثبت                       اضافه                                                  افزایش مطلوب

تقویت منفی                      حذف                                                   افزایش مطلوب

تنبیه مثبت                        اضافه                                                   بازداشتن نامطلوب

تنبیه منفی                        حذف                                                  بازداشتن نامطلوب

 

اهداف تقویت افزایش رفتار است درحالیکه که هدف تنبیه کاهش رفتار است.

اغلب اوقات، کاهش یک رفتار نامطلوب را می توان با افزایش یک رفتار مطلوب دیگر به دست آورد.برای مثال هر دوتنبیه برای دیر رسیدن به مدرسه و پاداش برای سروقت بودن می تواند برای سروقت بودن به کودک انگیزه بدهد.به دلیل عوارض جانبی منفی تنبیه والدین  باید تاجاییکه ممکن است برای استفاده از تقویت تلاش کنند. با این حال والدین نیز باید مراقب باشند که بیش از حد از تقویت استفاده نکنند  زیرا استفاده بیش از حد از هر چیز خوب می تواند بد باشد.

منبع: parenting for brain

 

پیشگیری از خودکشی

پیشگیری از خودکشی

اگر شما کسی را می شناسید که دچاربحران است

خودکشی یک نگرانی عمده در سلامت عمومی است. سالانه بیش از ۴۰۰۰۰ نفر در ایالات متحده بر اثر خودکشی میمیرند. خودکشی دهمین علت کلی منجر به مرگ، پپیچیده و تراژیک است.  ولی اغلب قابل جلوگیری است. آگاهی از علایم خطر خودکشی و چگونگی دریافت کمک، می تواند به حفظ زندگی افراد کمک کند.

علایم و نشانه ها

رفتارهای زیر ممکن است علایم شخصی که در حال فکر کردن به خودکشی است باشد.

صحبت کردن درباره اینکه می خواهد بمیرد یا میخواهد دیگران را بکشد.

صحبت کردن درباره احساس پوچی، ناامیدی یا نداشتن امید به زندگی

طراحی نقشه یا جستجو برای راهی برای کشتن دیگران مانند جستجوی آنلاین، ذخیره کردن قرص یا خرید اسلحه

صحبت کردن درباره یک گناه یا شرم بزرگ

صحبت کردن درباره احساس دردام افتادن یا صحبت درباره اینکه راه حلی وجود ندارد.

احساس درد غیرقابل تحمل (درد هیجانی یا فیزیکی)

صحبت کردن درمورد تحمیل کردن بار بردوش دیگران

اغلب استفاده کردن از الکل یا دارو

نگران یا مضطرب شدن

پس زدن خانواده یا دوستان

تغییر کردن عادت های خوردن/ یا خوابیدن

نشان دادن محدوده یا صحبت کردن درباره سعی بر انتقام جویی

خطرات بزرگ کردن که می تواند منجر به مرگ شود مانند رانندگی کردن خیلی سریع

اغلب صحبت کردن یا فکر کردن درباره مرگ

چرخش شدید خلق،تغییر ناگهانی از خیلی غمگین به آرامش یا شادی

دور ریختن دارایی های مهم

خداحافظی کردن با خانواده و دوستان

بکاربردن امور در جهت اراده کردن

عوامل خطر

خودکشی قابل تبعیض نیست.افراد از همه جنسیت ها، سنین و قومیت ها می توانند در خطر باشند.رفتار وابسته به خودکشی پیچیده است و یک علت منفرد ندارد. در حقیقت علل مختلف بسیاری به اینکه شخصی برای اقدام به خودکشی سعی کند منجر می شوند.

اما افرادی که بیشتر در معرض خطر هستند به اشتراک گذاشتن مشخصه های خاص گرایش دارند.

عوامل خطر اصلی برای خودکشی عبارتند از:

افسردگی ، دیگر اختلالات روانی، یا احتلال سومصرف مواد

شرایط پزشکی خاص

تلاش برای خودکشی پیشین

تاریخچه خانوادگی یک اختلال روانی یا سومصرف مواد

تاریخچه خانوادگی خودکشی

خشونت خانوادگی، شامل سواستفاده فیزیکی یا جنسی

داشتن اسلحه یا سلاح های گرم درخانه

اخیرا از زندان آزاد شدن

قرار گرفتن در معرض رفتارهای خودکشی دیگران مانند اعضای خانواده، همسالان و یا افراد مشهور

 

بسیاری از مردم برخی از این عوامل خطر را دارند.  اما خودکشی نمی کنند. مهم است که توجه داشته باشیم که خودکشی یک پاسخ عادی به استرس نیست. افکار یا اقدامات خودکشی نشانه ای از افسردگی شدید است، نه یک پیشنهاد بی ضرر برای مورد توجه قرارگرفتن، و نباید نادیده گرفته شود.

اغلب خانواده و دوستان اولین کسانی هستند که علامت های هشدار دهنده خودکشی را تشخیص می دهند و می توانند اولین گام در جهت کمک به فرد در معرض خطر که یافتن درمان با متخصص و تشخیص و درمان بیماری های روانی است را بر دارند.

منبع:nimh

عقب‌ماندگی ذهنی

عقب‌ماندگی ذهنی یا ناتوانی عقلانی

تعریف کلی عقب‌ماندگی ذهنی را به صورت اعمال هوشی به‌طور قابل توجه کمتر از معمول همراه با نقایص رفتارهای تطابقی و تظاهر آن در سنین تکاملی ارایه شده است. (انجمن عقب‌ماندگی ذهنی آمریکا) حیطه‌های تکاملی شامل موارد زیر می‌باشد:

حرکتی

تکلمی

شناختی

اجتماعی

فعالیت‌های روزمره زندگی

با توجه به اینکه ۲۵/۲ درصد افراد جامعه بهره هوشی کمتر از ۷۰ دارند و تعداد زیادی از این افراد دچار اختلالات تطابقی هم هستند که تعریف عقب‌ماندگی ذهنی را شامل می‌شود لذا عقب‌ماندگی ذهنی در 3-1 درصد عموم جمعیت مشاهده می‌شود. اکثریت این جمعیت را گروه عقب‌ماندگی ذهنی خفیف تشکیل می‌دهد و شیوع عقب‌ماندگی ذهنی شدید تقریبا ۳ در هر هزار کودک است. عقب‌ماندگی ذهنی در پسران از دختران شایعتر است. (3/1 تا 9/1 به 1) شیوع تاخیر تکاملی گلوبال در کودکان زیر 5 سال مشابه عقب‌ماندگی ذهنی و 3 درصد است.

معیارهای تشخیصی عقب‌ماندگی ذهنی:

برای تشخیص عقب‌ماندگی ذهنی انجام آزمون‌های ضریب با بهره هوشی و تطابقی دقیق و دارای اعتبار، ضروری است. معیارهای تشخیصی عقب‌ماندگی ذهنی عبارتند از:

  • توان عقلانی به صورت قابل توجه کمتر از معمول که با تعیین ضریب هوشی بررسی می‌شود. بهره هوشی کمتر از 68 با تست استنفورد و یا کمتر از 70 با تست وکسلر را عقب‌ماندگی ذهنی می‌نامند.
  • نقص در اعمال تطابقی: بیمار بایستی حداقل در دو مهارت تطابقی دچار اختلال باشد. بدیهی است که این اختلال بایستی براساس سن بیمار تفسیر شود. مهارت‌های تطابقی شامل مراقبت از خود، زندگی روزانه، مهارت‌های اجتماعی و ارتباط با دیگر افراد، کار، اوقات فراغت و سرگرمی، مهارت‌های آکادمیک، و حفظ سلامت است.
  • سن شروع قبل از شروع ۱۸

 

طبقه‌بندی عقب‌ماندگی ذهنی

طبقه‌بندی‌های متعددی مطرح گردیده است اما رایج‌ترین آنها به ترتیب زیر می‌باشد.

الف- خفیف که به ضریب هوشی ۵۰- ۶۸ اطلاق می‌شود

ب- متوسط که به ضریب هوشی ۳۶-۵۰ اطلاق می‌شود.

ج- شدید که به ضریب هوشی ۲۰-۳۵ اطلاق می‌شود.

د- عمیق که به ضریب هوشی کمتر از ۲۰ اطلاق می‌شود.

علل عقب‌ماندگی ذهنی

عوامل اتیولوژیک در عقب‌ماندگی ذهنی شامل ژنتیک، تکاملی، اکتسابی، و یا ترکیبی از اینها است. علل ژنتیکی شامل علل کروموزومی و غیرکروموزومی،‌ تکاملی شامل تماس قبل تولد با عفونتها و سموم و علل اکتسابی شامل صدمات حین تولد و عوامل فرهنگی و اجتماعی است. شدت عقب‌ماندگی ذهنی در ارتباط با زمان و مدت صدمه و درجه تماس سیستم عصبی است. هرچه شدت عقب‌ماندگی ذهنی بیشتر باشد احتمال یافت علت بیشتر خواهد بود. در ۷۵ درصد موارد شدید و در حداکثر ۵۰ درصد عقب‌ماندگی ذهنی خفیف علت قابل شناخت یافت می‌شود. علل قابل شناخت متعدد هستند و بیشتر از 200 مورد ژنتیکی تنها در سایت توارث مندلی ثبت شده است.

عوامل اتیولوژیک در عقب‌ماندگی ذهنی بطور کلی به چهار دسته تقسیم می‌شود:

علل قبل از تولد، علل حوالی تولد، علل بعد از تولد، و علل نامشخص

علل قبل از تولد

علل قبل از تولد۶۰-۸۰ درصد موارد عقب‌ماندگی ذهنی را شامل می‌شود. علل قبل از تولد به دو دسته ژنتیکی و غیرژنتیکی تقسیم‌بندی می‌شوند. علل ژنتیکی شامل کروموزومی و غیرکروموزومی است.

عللل ژنتیکی  – کروموزومی عقب‌ماندگی ذهنی:‌ اختلالات کروموزومهای اتوزومال غالبا با عقب‌ماندگی ذهنی همراه می‌شوند. احتمال این همراهی در عقب‌ماندگی ذهنی 4-34 درصد گزارش شده است. سندرم داون و دیگر تریزومیها،‌ انواع دلیشن از جمله سندرم فریاد گربه و پرادر ویلی، سندروم X شکننده و دیگر اختلالات کروموزوم X از این قبیل هستند.

علل ژنتیکی- غیرکروموزومی  عقب ماندگی ذهنی: شامل سندرمهای پوستی عصبی،‌ اختلالات مادرزادی متابولیسم، و ضایعات ساختمانی مغز است.

علل غیر ژنتیکی عقب‌ماندگی ذهنی قبل از تولد:‌ خیلی از عوامل محیطی در دوران زندگی جنینی می‌توانند سیستم عصبی را تحت تاثیر قرار دهند.

عفونتهای مادرزادی: عفونتهای مادرزادی بخصوص روبلا، هرپس، توکسوپلاسموز، سیتومگالوویروس، زیگما، ابشتاین بار، HIV و احتمالا آنفلونزا می‌توانند صدمه شدید مغزی در جنین را سبب شده و باعث میکروسفالی،‌ عقب‌ماندگی ذهنی، تشنج، هیدروسفالی،‌ و کلسیفیکاسیون مغز شوند.

اشعه X در دوران بارداری:‌ تماس مادر باردار در دوران حاملگی بخصوص در هفته 7-15 با اشعه X می‌تواند منجر به عقب‌ماندگی ذهنی شود که به شدت و میزان اشعه بستگی دارد. تماس با اشعه X در مادران باردار میزان شیوع سندرم داون و سایر ناهنجاریهای کروموزومی را نیز افزایش می‌دهد.

داروها و سوء استفاده از مواد: مصرف الکل، سوءاستفاده از مواد و بعضی داروها از جمله داروهای ضدتشنج و وارفاین در دوران بارداری باعث عوارض شدید در جنین می‌شود.

سندروم الکل جنینی:‌ مصرف الکل در دوران حاملگی می‌تواند باعث بروز ناهنجاریهای جنین شود. میکروسفالی، پتوز،‌ هیپوپلازی ماگزیلا،‌ ناهنجاری مفاصل، بینی کوتاه، لب فوقانی نازک، خطوط غیرطبیعی کف دست، شکاف پلکی کوچک، بند انتهایی انگشتان کوچک،‌ ناخن کوچک انگشت پنجم، ناهنجاری مادرزادی قلب و تاخیر سایکوموتور از یافته‌های این سندروم است.

داروهای ضد تشنج:‌ فنی تویین و سدیم والپرات از داروهای ضدتشنج هستند که مصرف آنها در دوران بارداری می‌تواند با تظاهرات متعددی همراه شوند.

علل حوالی تولد

این دسته ۱۰-۲۰ درصد موارد عقب‌ماندگی ذهنی را تشکیل می‌دهند. زایمان طولانی و مشکل با ایجاد زجر جنین و نوزاد می‌تواند باعث وقوع عقب‌ماندگی ذهنی شود.  

علل بعد از تولد

عوامل بعد از تولد از وسعت کمتری برخوردار است و حداکثر ۱۰ درصد موارد را شامل می‌شود. عفونتها بخصوص مننژیت چرکی،‌ آبسه مغزی و آنسفالیتها،‌ تروما،‌ ایسکمی،‌ و اختلالات الکترولیتی، هیپوگلیسمی،‌ کرانیوسینوسنتوز اولیه شدید،‌ صرع پایا،‌ آلودگی به کرمهای قلاب‌دار،‌ سوءتغذیه،‌ فقر،‌ دیابت وابسته به انسولین، محرومیت سایکوسوشیال، و مسمومیت مزمن با سرب از علل عمده هستند. مسمومیت حاد و شدید با سرب باعث آنسفالوپاتی و عوارض آن می‌شود. مسمومیت مزمن با سرب باعث رفتار ضداجتماعی و کاهش بهره هوشی می‌شود. حداکثر میزان سرب مجاز 10-19 میکروگرم در 100 میلی‌لیتر است.

تظاهرات شایع عقب‌ماندگی ذهنی بر حسب شدت

عقب‌ماندگی ذهنی خفیف (ضریب هوشی 50-68):‌ در این گروه ممکن است تا زمان شروع مدرسه به‌دلیل کفایت‌های مهارتهای اجتماعی و ارتباطی در سنین قبل از مدرسه تشخیص مطرح نشود. انجام تحصیلات ابتدایی تا کلاس ششم در مدارس عادی امکان‌پذیر است. نقایص ارتباطی، اعتماد به نفس کم، خجالتی بودن و وابستگی از یافته‌های بارز این بیماران است.

عقب‌ماندگی ذهنی متوسط (ضریب هوشی 36-50):‌ در این گروه ضعف مهارتهای اجتماعی و ارتباطی در سنین قبل از مدرسه تشخیص را مطرح می‌کند. بخصوص تاخیر در تکلم بارز است. انجام تحصیلات ابتدایی تا کلاس دوم و سوم در مدارس عادی امکان‌پذیر است. این کودکان به نقیصه خود واقف هستند و احساس خشم می‌کنند. نظارت نزدیک بر فعالیتهای این افراد ضروری است.

عقب‌ماندگی ذهنی شدید (ضریب هوشی 20-35): در این گروه تاخیر تکامل حرکتی و تکلمی در دوران کودکی تشخیص را مطرح می‌کند. تکلم بسیار کم و مراقبت شدید ضرورت دارد. آموزش مراقبت از خود و رعایت مسایل بهداشتی امکان‌پذیر است.

عقب‌ماندگی ذهنی عمیق (ضریب هوشی کمتر از 20):‌ در این گروه تاخیر تکامل حرکتی از دوران شیرخوارگی بارز است. امکان تکلم ناقص و بسیار مختصر در سنین بالا وجود دارد. احتمال آموزش مختصر چند مهارت مراقبت از خود نیز وجود دارد. مراقبت کامل و شدید ضروری است.

تفکر اینکه کودک دچار عقب‌ماندگی ذهنی است برای والدین وحشتناک، دردناک و ناباورانه است. این تراژدی با افزایش سن بیمار و مشاهده تفاوتهای رو به افزایش وی با دیگر کودکان بیشتر خواهد شد. وجود اختلالات همراه در این کودکان بر مشکلات آنها می‌افزاید. خشم، سرخوردگی و احساس گناه در والدین مشخص است. مشکلات مالی، محدودیت‌های کاری والدین و هزینه‌های تشخیصی و درمانی بار سنگین دیگری است. گفتگو با والدین بصورت همزمان و توضیح این اختلال و عوارض آن توصیه می‌شود. صحبت از روشهای پیشگیری در صورتیکه امکان‌پذیر باشد تا حدی برای آنها التیام‌بخش است.

افراد عقب‌مانده ذهنی خفیف تقریبا ۸۵ درصد را تشکیل می‌دهند میزان تحصیلات اینها تا ۶ کلاس است و خیلی از اینها می‌توانند تشکیل خانواده داده و مستقل زندگی کنند. این دسته می‌توانند شغل‌های ساده نیز داشته باشند. افراد عقب‌مانده ذهنی متوسط تقریبا 10درصد را تشکیل می‌دهند. بیشتر اینها تکلم داشته و در اوایل کودکی ارتباطات طبیعی داشته و پیشرفت تحصیلی تا حداکثر 1-2 کلاس دارند. در دوران نوجوانی مشکلات این بیماران بیشتر شده و نیاز به حمایت دارند. این افراد می‌توانند کارهای نیمه ماهرانه را با نظارت کافی انجام دهند و در کارهای محیط‌های محافظت شده استخدام شوند. افراد عقب‌مانده ذهنی شدید ۴ درصد را تشکیل می‌دهند و ممکن است چند کلمه‌ای گفته و در بعضی از فعالیت‌های روزانه قابل تربیت باشند. افراد عقب مانده عمیق 1-2 درصد را تشکیل می‌دهند و اکثرا فاقد تکلم بوده و در تمام امور زندگی و فعالیت‌های روزانه وابسته هستند.

برگرفته از کتاب بیماری‌های مغز و اعصاب کودکان

به قلم دکتر محمودرضا اشرفی

افسردگی

افسردگی:

افسردگی اختلال شایعی است. زنان بیش از مردان دچار آن می شوند. ممکن است در هر سنی شروع شود. افسردگی عملکرد فرد مبتلا را در زمینه های فردی، بین فردی، شغلی و تحصیلی تخریب می کند.
افسردگی می تواند عوارض جبران نا پذیری داشته باشد.

علائم و نشانه های افسردگی:

 

– احساس غمگینی

– بی علاقگی به کار و تفریح
– لذت نبردن از فعالیت های مورد علاقه ی قبلی
– احساس بی ارزشی
– احساس گناه
– نا امیدی
– کم شدن انرژی
– احساس خستگی و ضعف
– بی انگیزگی
– اشکال در خواب (بیدار شدن های مکرر، سحرخیزی، پرخوابی)
– تغییر اشتها (کاهش یا افزایش)
– اضطراب و دل شوره
– کاهش تمرکز
– ناتوانی در تفکر و تصمیم گیری

افسردگی می تواند سبب تشدید بیماری های دیگر مثل دیابت، افزایش فشارخون، بیماری های ریوی و قلبی بشود. افسردگی می تواند علائم جسمی نظیر دردهای مختلف  (سردرد و کمردرد)، یبوست و … ایجاد نماید. هراس از مدرسه و چسبیدن بیش از حد به والدین ممکن است علائم افسردگی در کودکان باشد. تحریک پذیری ، گریه های بی دلیل، لذت نبردن از بازی و تفریح، کاهش اشتها و نرسیدن به وزن مطلوب و مورد انتظار ، نا آرامی، پرخاشگری، تغییر خواب و گفتن جمله هایی مثل این که “ای کاش به دنیا نمی آمدم و ای کاش می مردم” میتوانند نشانه های افسردگی در کودکان باشند.

افت عمل کرد تحصیلی، سو مصرف مواد، رفتارهای ضد اجتماعی، پرخاشگری، فرار از مدرسه و ترک منزل می تواند از علائم افسردگی در نوجوانان باشد.

افسردگی در سالخوردگان ممکن است با شکایات جسمی خود را نشان بدهد.

افسردگی ها خصوصا انواع شدید آن معمولا مزمن هستند و خیلی از اوقات عود می کنند. لازم است فرد افسرده با مراجعه به روان پزشک در اولین فرصت از درمان های موثر موجود (دارویی و غیردارویی) بهره ببرد. عدم درمان سریع و به موقع افسردگی می تواند باعث بروز عوارض ناشی از بیماری شود که بعضا جبران ناپذیرند. تاخیر در درمان می تواند بهبود را با مشکل مواجه کند.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

تولد فرزند دوم

تولد فرزند دوم موضوع مهمی است که ذهن والدین را به خود مشغول می کند و تصمیم گیری در این مورد نیاز به ارزیابی وضعیت موجود، پیش بینی شرایط آتی، امکانات و در نظر گرفتن موقعیت فرزند اول دارد. برای تصمیم گیری در این مورد باید به نکاتی توجه کرد.

-این تصمیم بر اساس خواست فرزند اول صورت نمی گیرد.

– والدین هستند که باید بر اساس واقعیات و خواست خود و در نظر گرفتن محاسن و مشکلات این کار این تصمیم را بگیرند.

-فرزند دوم به دلیل فاصله ی سنی نمی تواند هم بازی فرزند اول باشد و در عین حال عروسک او هم نیست.

– تولد فرزند دوم کمکی به حل مشکلات خانوادگی و بهبود مشکلات رفتاری فرزند اول نمی کند.

-والدین باید زمانی این تصمیم را بگیرند که تحت فشار و استرس های دیگری مثل مهاجرت، بیماری یکی از اعضای خانواده، مسائل جدی مالی و … نیستند.

بارداری و تولد فرزند هر چند اتفاق های زیبا و با شکوهی هستند ولی همراه با استرس هستند و هم زمانی آن ها با دیگر عوامل پر استرس فشار زیادی به خانواده تحمیل می کند. بهترین فاصله ی زمانی سه تا پنج سال می باشد. در این فاصله فرزند اول دوره ی اضطراب جدایی را پشت سر گذاشته و والدین هم فرصتی برای تجدید قوا داشته اند و در عین حال دو کودک تفاوت سنی زیادی که علایق و سلایق آن ها را کاملا از هم متمایز کند ندارند. بهتر است فرزند اول در نیمه ی دوم بارداری از موضوع تولد کودک دوم مطلع شود. بهترین افراد برای این که او را مطلع کنند پدر و مادر هستند. باید به فرزند اول اجازه داده شود تا احساسش را در این مورد بگوید. اگر کودک احساس های منفی نسبت به موضوع تولد فرزند دوم نشان می دهد نباید احساس های او را محکوم کرد بلکه باید به او توضیح داده شود که تولد این کودک تاثیری در علاقه و محبت آنها نسبت به وی ندارد. والدین بهتر است که کودک را در مراحل مقدماتی و خرید لوازم برای فرزند دوم همراه کنند و حتی او را در معاینات دوره ای بارداری با خود ببرند و اگر تمایل دارد به او اجازه بدهند تا صدای قلب جنین را بشنود. اگر قصد دارید برخی وسایل و اسباب فرزند نخست را به فرزند دوم بدهید حتما به او اطلاع بدهید و از قبل جایگزین مناسبش را برای او تهیه کنید. اوقات خود را طوری تقسیم کنید که به تمامی صرف فرزند دوم نشود و اوقات خوش و سرگرم کننده ای را به فرزند اول اختصاص دهیـد تا احساس نکند همه لذت هایی را که با شما داشته به یکباره از دست داده است و موجودی که عامل این همه از دست دادن و ناکامی است خواهر یا برادر تازه واردش می باشد. در زمان هایی فرزند دوم خود را به کسی بسپارید تـا از او مراقـبت کنـد و در ایـن زمـانهـا ساعاتی را با فرزند اول خود سپری کنید. اگر مشکلات جسمانی دوران بارداری روی روابط با کودک اثر گذاشته بهتر است در این مورد به کودک توضیح بدهید و سعی کنید به گونه ای رفتار نکنید که ناراحتی های شما او را بترساند و یا ناراحت کند. در این مواقع کمک پدر ها بسیار راهگشا ست.  اگر وابستگی فرزندتان به شما زیاد است و جدایی از  شما برایش با تنش و اضـطراب همـراه اسـت، سعی کنید قبل از بارداری و زایمان دوم شرایطی را فراهم کنید که سطح وابستگی و اضطراب او پایین بیاید و اسـتقلال بیـشتری پیـدا کند. به طور مثال اگر او نزد شما می خوابد چند ماه قبل از تولد فرزند جدید برای جدا خوابیدن وی برنامه ریزی کنیـد تـا بـه ناگهـان بـا بحران جدا خوابیدن از شما مواجه نشود. به فرزندتان توضیح بدهید که چون فرزند کوچکتر ضعیف و ناتوان است شما مجبورید برای او وقت بیشتری بگذارید. عکس ها و فیلم های دوران نوزادی و شیرخوارگی کودک بزرگتر را به نمایش بگذارید و با اشتیاق ببینید و به صورت ضمنی او را متوجه کنید که تمام کارهایی که برای فرزند کوچک تر انجام می شود قبلا برای او هم انجام شده است. اگر فرزند بزرگ تر تمایل دارد از او برای مراقبت از فرزند کوچک تر ( درحد توانش) کمک بگیرید و به خاطر کمک هایش او را مورد تشویق قرار دهید.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

مشکلات خواب کودکان

بسیاری از والدین از وجود مشکل در خواب فرزندشان شکایت دارند. در سال اول زندگی، مشکل شایع نخوابیدن در طول شب است. در دومین سال، بی میلی برای خوابیدن و کابوس شایع تر است. از سه تا پنج سالگی دیر به خواب رفتن، بیدار شدن در طول شب و کابوس های شبانه شایع ترین مشکلات خواب هستند.

برای رفع مشکلات خواب کودکان می توان از راه کارهایی سود جست: باید علت مشکل خواب کودک پیدا شود. اضطراب، ترس، برخی داروها، جلب توجه و عوامل دیگری ممکن است سبب بروز این مشکلات شوند. رفع این عوامل می تواند منجر به رفع اختلال خواب گردد. بهتر است کودکان از ساعات اولیه ی شب برای خوابیدن آماده شوند. فعالیت های آرام مثل تماشای تلویزیون، گوش دادن به قصه و خواندن کتاب کودک را برای خواب آماده می کنند و بهتر از بازی های پر جنب و جوش هستند. ماساژ کودک و دوش آب گرم به تسهیل خواب کودک کمک می کنند.

باید ساعت مشخصی برای خواب کودک در نظر گرفت. هرچند کمی انعطاف لازم است ولی باید محدوده ای برای شروع خواب مشخص کرد. ساعت خواب تا حد زیادی به عادت وابسته است. شیوه ای اتخاذ کنید که خواب برای کودک لذت بخش باشد. بهتر است رختخواب و تختخواب کودک آرایه و تصاویر کودکانه و مورد علاقه ی کودک را داشته باشد. همه ی بهانه های معمول کودک برای خروج از رختخواب را از او بگیرید: قبل از خوابیدن به توالت برود، بالای سرش یک لیوان آب بگذارید و به همه “شب به خیر” بگوید. برای خوابیدن کودک مراسمی بگذارید تا او را با اشتیاق روانه ی رختخواب بکنید: در کنار تخت او بنشینید و قصه ای برای او تعریف کنید، چند دقیقه راجع به کارهای روز و برنامه های فردا حرف بزنید و کمی صبر کنید تا به آرامی به خوب برود. در رختخواب کودک نخوابید. کودک باید بداند که تخت و رختخوابش متعلق به اوست و والدینش در آن نمی خوابند تا متوجه شود که خودش هم نباید در تخت والدین بخوابد.

اگر فرزندتان شب ها به سختی می خوابد از خواب روزانه ی او کم کنید و یا اجازه ی خواب روزانه به او ندهید. مصرف شبانه ی مواد محرک مثل چای و نوشابه را برای کودک ممنوع کنید. تنها خوابیدن کودک و خوابیدن او در اتاق خودش را مورد توجه و تشویق قرار دهید. اگر کودک نیمه شب بیدار شد و به اتاق شما آمد باید او را به اتاق خودش برگردانید و لحظاتی کنار او بمانید تا دوباره خوابش ببرد. اگر کودک نیمه شب شما را صدا می کند به اتاقش بروید و از او نخواهید که نزد شما بیاید. به تدریج فاصله ی پاسخ دهی به صدای کودک را زیاد کنید. اگر از اتاق تاریک می ترسد چراغ خواب روشن کنید. اگر دوست دارد اجازه بدهید در اتاقش باز باشد.به کودک اجازه بدهید یکی از عروسک هایش را با خود به رختخواب ببرد.

اگر کودک نگرانی ها و مشکلاتی در مورد خوابیدن دارد از او بخواهید راجع به آن ها صحبت کند و سعی کنید مشکل و یا نگرانی او را رفع کنید. همانند تمام موارد تربیتی همکاری و هماهنگی همه ی مراقبین مثل پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ و پرستار و دیگران لازم است. اگر برخی شب ها به کودک اجازه بدهید که در کنار شما بخوابد ممکن است عادت خوابش تغییر کند و بازگرداندن وی به شرایط قبلی سخت باشد؛ پس بهتر است این کار را نکنید.

اگر فرزندتان در حال حاضر در اتاق شما می خوابد، به تدریج جای خواب او را از خود دور کنید؛ مثلا برای مدتی رختخواب او را روی زمین بیندازید و پس از مدتی جای خواب او را به هال منتقل کنید و در نهایت به اتاق خودش بفرستید. جدا خوابیدن او را تشویق کنید.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

شب ادراری

ناتوانی در کنترل ادرار یا شب ادراری علامت و یا اختلال شایعی است. این اختلال گاهی به تنهایی و گاهی در کنار و همراه سایر اختلالات روان پزشکی دیده می شود. این اختلال را وقتی می توان مطرح نمود که کودک حداقل پنج سال داشته باشد و هنوز توانایی کنترل ادرار خود را ندارد و در رختخواب و یا لباس خود ادرار می کند. این اختلال ممکن است فقط در شب، فقط در روز و یا به صورت شبانه و روزانه (مختلط) روی بدهد.

عدم کنترل ادرار ممکن است عمدی و یا غیر عمدی باشد.

در شب ادراری اولیه کودک هیچ گاه کنترل ادرار را به دست نیاورده است ولی در شب ادراری ثانویه، کودک در مرحله ای حداقل به مدت شش ماه تا یک سال کنترل ادرار را به دست آورده و سپس دچار اختلال و عدم کنترل شده است.
نوع اولیه شایع تر است. شب ادراری در پسرها بسیار شایع تر است. شیوع اختلال با افزایش سن کاهش می یابد. ژنتیک نقش مهمی دارد و اگر یکی از والدین در کودکی مبتلا بوده ، این احتمال در فرزندان بیشتر می شود و اگر هر دو والد سابقه ی شب ادراری داشته باشند احتمال ابتلای فرزندان چندین برابر می شود.

علت:
نمی توان علت واحد و مشخصی برای آن مطرح نمود ولی در نوع اولیه معمول ژنتیک و تاخیر رشدی و تکاملی نقش دارند. در نوع ثانویه ممکن است عوامل استرس زا سبب بروز اختلال شوند؛ عواملی مثل تولد نوزاد جدید، اختلافات خانوادگی و جدایی والدین، مهاجرت و نقل مکان، تغییر مدرسه و… . نوع ثانویه معمولا در پنج تا هفت سالگی روی می دهد.

مـواردي از همراهي شب ادراري با ساير اختلالات روانپزشكي مانند : تـأخير تكـاملي ، اخـتلال بـيش فعالي – كم توجهي و اختلالات رفتاري ديده مي شود.

در مورد بيماريهاي جسمي ماننـد ديابـت، كـم كاري تيرویيد و علل ساختماني و نقايص آناتوميك دستگاه ادراري به نظر مير سد درصد بسياراندكي ازكودكان مبتلا اين مشكلات را داشته باشند در نتيجه بررسي آنها بطور معمـول پيـشنهاد نمـي شـود و بررسي هاي پر هزينه ، تهاجمي و دردناك بستگي به نتيجه معاينه فيزيكي ، شـــرح حـال اخـذ شـده از بيمار و يافته هاي باليني دارد ولي بهتر است عفونت ادراري بخصوص در دختران مبتلاء مـورد بررسـي قرار گيرد.

بررسي نوار مغزي عليرغم انجام زياد آن در كودكان مبتلا به شب ادراري فقط در صورتي تـوصيه مي شود كه در شرح حال و معاينه و تاريخچه كودك يافته اي به نفع صرع پيدا شود .

گاه ديده مي شود كه شـب ادراري متعاقب مصرف برخي از داروهـاي روانپزشـكي رخ مـي دهـد درنتيجه بهتر است در اين مورد نيز دقت نمائيم.

كودكاني نيزهستند كه بنا به بعضي دلايل روانـشناختي آب و مايعات زيادي مصرف مي كنند كه متعاقب آن دچار شب ادراري مي شوند.

شب ادراری یک اختلال خوش خیم و خود محدود شونده است و بهبودی خود به خودی بیشتر در سنین پنج تا هفت سالگی و پس از دوازده سالگی روی می دهد. بدون درمان احتمال بهبودی در هر سال ده تا بیست درصد می باشد.

درمان:
اگر عوامل استرس زا در محیط وجود دارد باید حذف و یا حداقل تعدیل شود. رفع مشکلات خانوادگی ، توجه بیشتر به کودک در موارد تولد نوزاد جدید و کاهش فشارهای ناشی از تغییر محیط از این دست هستند.

باید به اثرات نامطلوب و عوارض ناشی از شب ادراری، خصوصا آسیبی که به اعتماد به نفس می زند و اضطراب و افسردگی همراه توجه نمود و در صورت لزوم اقدام درمانی مناسب به عمل آورد.

اختلالات روان پزشکی محتمل دیگر مثل اختلال نقص توجه/بیش فعالی را باید درمان کرد.

روش رفتاری؛اولین روش درمانی و به شرطی که درست و با حوصله اجرا شود موثرترین روش درمانی است:
مصرف مایعات شبانه شامل آب، نوشابه، چای و میوه های آبدار باید محدود شود. برای موفقیت در این کار والدین هم باید مصرف مایعات را محدود کنند. کودک قبل از خواب حتما روانه ی توالت شود. با استفاده از ساعت زنگ دار هر شب و در نیمه های شب کودک بیدار شده و روانه ی توالت گردد. جدولی برای کودک تهیه شود و شب هایی که کنترل داشته و جای خود را خیس ننموده است ضمن تشویق کلامی یک ستاره و یا صورت خندان در صبح روز بعد برای وی چسبانده شود و طبق قرار وقتی تعداد ستاره ها به حد معینی رسید هدیه ای (مثلا کتاب) برای وی گرفته شود. در مواردی که جای خود را خیس نموده است واکنشی از سوی والدین بروز نمی کند.  اگر کودک تمایل دارد می توان از خود او برای تعویض تشک و یا پهن کردن آن کمک گرفت.

تشکچه ی زنگ دار نیز روش دیگری برای کنترل شب ادراری است. این تشکچه به محض ریزش اولین قطرات ادرار زنگ زده و کودک را از خواب بیدار می کند و از طریق نوعی شرطی سازی سبب بهبود شب ادراری می شود. در صورت شدت اختلال، عدم بهبود با شیوه های رفتاری و همراهی اضطراب، افسردگی، نقص توجه/ بیش فعالی و سایر اختلالات روان پزشکی استفاده از دارو در دستور کار قرار می گیرد.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

امتحانات و تغذیه

امتحانات و تغذیه

والدین باید در دوران امتحانات بیشتر به کمیت و کیفیت غذای فرزندانشان دقت کنند.

مهم‌ترین نکته در این دوران افزایش تعداد وعده‌ها و میان‌وعده‌های غذایی و کاهش میزان غذا در هر وعده است.

با این کار هم از پرخوری در وعده‌های کمتر جلوگیری می‌شود و هم در مورد دانش‌آموزان کم‌اشتها،کم‌خوری پیش نمی‌آید.

سعی کنید از همه گروه‌های غذایی شامل شیر و لبنیات، نان و غلات، سبزی‌ها و گوشت‌ها و مواد پروتئینی در غذاهای فرزندانتان استفاده کنید.

سر ساعت و منظم غذا بخورید و خوردن صبحانه را جدی بگیرید.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان