نوشته‌ها

بحران روانشناختی چیست؟

بحران روانشناختی هنگامی به وجود می آید که یک رویداد آسیب زا بیشتر ازظرفیت فرد، برای سازگاری با آن موقعیت به روش معمول اوست. بحرانهای روانشناختی را نمی توان براساس وقایعی که پیش از آنها رخ داده، به طور قابل اطمینان پیش بینی کرد. رویدادی که یک بحران روانی را برای یک شخص ایجادمی کند لزوماً باعث ایجاد بحران برای شخص دیگر نمی شود.
با این وجود ، برخی از وقایع معمولاً واکنش های بحران روانی را تسریع می کنند. این موارد شامل حمله جسمی، شکنجه، تجاوز، تصادفات خودرو ، خسارات شدید شخصی و فجایع طبیعی مانند زلزله ، آتش سوزی و سیل است.

رویدادهایی از این قبیل اغلب باعث ایجاد یک اختلال روانپزشکی می شوند که ما آن را اختلال استرس حاد می نامیم. اختلال استرس حاد با احساس ترس شدید ، درماندگی و وحشت مشخص می شود. همچنین ممکن است احساس بی حسی ، کمبود پاسخگویی هیجانی ، احساس جداشدگی ، کاهش آگاهی از محیط اطراف ، احساس غیرواقعی بودن یا فراموشی وجود داشته باشد. افرادی که دچار اختلال استرس حاد هستند ممکن است احساس اضطراب، برانگیختگی، آشفتگی، پریشانی ، افکار ناامید کننده و تحریک پذیری داشته باشند. آنها ممکن است این رویداد رابه طورمکرر در رؤیاها ، فلش بک ها یا خاطرات مداوم از تروما دوباره تجربه کنند.
ممکن است فرد از افراد، مکانها و اشیایی که ممکن است دوباره خاطرات رویداد آسیب زا را یادآوری کند، دوری کند. آنها ممکن است در تمرکز مشکل داشته باشند و در عملکرد معمول خود در خانه و محل کار دچار مشکل شوند. همچنین ممکن است به دلیل عدم ارائه کمک کافی به دیگران در حین رویداد از احساس گناه یا احساس گناه بازمانده بودن رنج ببرند. برخی از افراد ممکن است پرخاشگر یا خود مخرب شوند ، از مراقبت از خود صرفنظر کنند، دچار سردرگمی شوند یا با روشی عجیب و غریب رفتار کنند.

در صورت درمان سریع ، علائم اختلال استرس حاد به طور معمول طی ۳۰ روز کاهش می یابد یا از بین می رود. در برخی موارد ، به ویژه در صورت عدم درمان، اختلال استرس حاد ممکن است ادامه یابد. اگر مدت زمان آن از یک تا سه ماه باشد ، ما آن را اختلال استرس حاد می نامیم. هنگامی که این علائم بیش از سه ماه طول بکشد ، ما آنرا اختلال استرس پس از سانحه می نامیم. بعید نیست که علائم اختلال استرس پس از سانحه درمان نشده و برای سالها ادامه یابد و به محدودیتهای جدی در زندگی فرد تبدیل شود. یادآوری این نکته نیز مهم است که وقتی فردی با یک موقعیت استرس زا روبرو می شود، به احتمال زیاد خانواده یا سایر اطرافیان بیمار نیز تحت تأثیر علائم اختلال استرس پس از سانحه بیمار قرار می گیرند.
روانشناسانی که با بیماران مبتلا به اختلال استرس حاد و اختلال استرس پس از سانحه کار می کنند، ممکن است به آنان در مدیریت مسایل استرس پس از سانحه (اطلاع رسانی به دیگران ، برقراری تماس ، تنظیم مجدد امور روزمره شخص) کمک کرده و فضای امنی را برای گفتگو در مورد این رویداد ، برای فرد فراهم کنند.

علائم شخص یا هر چیز دیگری که در ذهن او وجود داردآزار دهنده و صحبت کردن درباره این رویداد آسیب زا در ابتدا دردناک است ، اما افراد اغلب بعد از اینکه توانسته اند در مورد این رویداد صحبت کنند ، احساس تسکین و کاهش علائم را گزارش می دهند.
آنها می توانند بعد از قراردادن ابعاد مختلف مشکل در کنار هم و درنظر گرفتن همه جوانب، همراه با یک مشاور شرایط را با وضوح بیشتری مشاهده کنند.
در حالی که بزرگسالان در این شرایط می توانند با یک درمانگر صحبت کنند، کودکی که دچار واکنش استرس حاداست، احتمالاً در مورد آن به زبان غیر کلامی، مانند بازی و همچنین در استعاره های کلامی و داستانهایی که از تخیل خود می گوید صحبت کند. بنابراین در ارتباط با کودکان ، بیشتر احتمال دارد که یک جلسه بازی درمانی (بیشتر در مورد این مورد) برگزار شود. در بسیاری از شرایط ، همانطور که در بالا ذکر شد ، تغییر ناگهانی رفتار فرد آسیب دیده تمام خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. هنگامی که این اتفاق می افتد ، اغلب ملاقات با یک درمانگر است که می تواند به افراد در رسیدگی به مشکلات دشوار و بهبود روابط بین اعضای خانواده کمک کند.

ناخن جویدن در کودکان و راههای متوقف کردن آن

 

جویدن ناخن اغلب یک عادت بی ضرر است که اکثر کودکان همانطور که بزرگتر می شوند به طور طبیعی آن را انجام می دهند.اکثر آنان با گذشت زمان این عادت را ترک می کنند، اما برخی از آنان تا نوجوانی و بزرگسالی آن را ادامه می دهند. برآوردها نشان می دهند که نزدیک به ۵۰ درصد از کودکان بین سنین ۱۸-۱۰ سال ناخن های خود را می جوند. اگر چه این یک عادت آزار دهنده است. به والدین کمک می کند تا علل زمینه ای آن را کشف کنند و برای درمان آن اقدام کنند.

کودکان ناخن های خود را به علل مختلفی از جمله اضطراب، استرس ، خستگی و احساس آسایش کردن می جوند.

در اینجا برخی از رایجترین دلایل ناخن جویدن کودکان را میبینیم:

نوزادان و کودکان نوپا انگشت شصت خورا به عنوان یک عمل خود آرامبخش میومکند. چیزی که بطور طبیعی باید انجام شود. زمانی که آنها دارند بازی می کنند یا با خود تنها هستند. این باعث می شودکه آنها احساس آسایش کنند. جویدن ناخن یک شکل اصلاح شده از مکیدن انگشت شصت است. که با رشد کودکان ادامه پیدا می کند. از این رو کودکان و نوجوانان ناخن های خود را می جوند و احساس آرامش می کنند.

خستگی

کودکان هنگامی مشغول ناخن جویدن می شوند که خسته هستند. یا کاری یکنواخت را انجام می دهند. و همچنین زمانی که آنها مشغول نیستند و دستانشان آزاد است. در آنها دیده می شود، مثلا در حین تماشای تلویزیون یا حضور در کلاس.

برای تسکین اضطراب و استرس

شرایط موجود در خانه یا مدرسه  که می تواند موجب استرس یا اضطراب شود، باعث می شود که کودک ناخن خود را بجود. بسیاری از موقعیت های استرس زا وجود دارند که می توانند موجب اضطراب شوند، مانند:

درگیری با اعضای خانواده یا والدین

از دست دادن یکی از اعضای خانواده یا بستگان نزدیک

طلاق

نقل مکان به یک شهر یا خانه جدید

رفتن به یک مدرسه جدید

مورد سواستفاده قرار گرفتن توسط بچه های دیگر

تنبیه

تحت فشار قرار گرفتن برای خوب عمل کردن درخانه یا در مدرسه

 

تقلید عادت های دیگران

کودکان به سرعت رفتار را تقلید  می کنند. ناخن جویدن یکی از رفتارهایی است که معمول است. و وقتی که خواهر یا برادر یا یکی از اعضای خانواده آن را انجام می دهد کودک از او تقلید می کند.

 

ژنتیک

این شانس وجود دارد که شما عادت هایتان را از طریق ژن هایتان به فرزندانتان منتقل کنید. اگر شما در کودکی ناخن خود را می جویدید، فرزندان شما نیز شانس آن راخواهند داشت.

 

چگونه ناخن جویدن در یک کودک را متوقف کنیم؟

در اینجا برخی از درمانهای خانگی مؤثر برای ناخن جویدن کودکان وجود دارد.

تسکین اضطراب

اگر متوجه شدید که فرزندتا ن اغلب هنگامی که درمورد موضوعی استرس یا اضطراب دارد مانند تغییر دادن مدرسه، رفتن به جای جدید، یا درگیری در خانواده ناخن های خود را میجود، برای صحبت کردن با او وقت بگذارید.

زمانی مناسب برای صحبت کردن با او  را، پیدا کنید و با او ارتباط برقرار کنید تا درباره چیزهایی که ممکن است درمورد آن نگران باشد صحبت کنید.

اصلاح ناخن ها به صورت منظم

کوتاه کردن ناخنها یک راه خوب برای کاهش میل به جویدن آنها است. دختران می توانند مرتب کردن ناخن های خود را در یک آرایشگاه انجام دهند، بنابراین توجه و علاقه به مرتب بودن ناخن ها می تواند کودک را از دوباره جویدن آنها حفظ کند.

پیشنهاد یک جایگزین

جایگزین دیگری را برای آزاد کردن استرس یا بیقراری آنها بگذارید. توپ استرس یک راه عالی برای آزاد ساختن اضطراب است.

فشار دادن و چرخاندن آن را در دستان خود می تواند راه خوبی برای آرام شدن به کودکان بدهد.

فعالیت ها و پروژه هایی که دستانشان را مشغول نگه می دارد، نیز گزینه دیگری است. هنر و صنایع دستی همراه با تحریک تخیل آنها، استرس  را کاهش می دهند. بازی و ورزش نیز از بهترین راههای آزاد ساختن پتانسیل انرژی است.

آنها را از عادت ها آگاه سازید

عادتها مانند جویدن ناخن عمدتا ناخودآگاه است فرزند شما بیشتر وقت ها متوجه انجام دادن این کار نمیشود و از این رو هنگامی که شما برای متوقف کردن این کار به او می گویید نکن، متعجب می شود.

با کودک درباره اینکه چه چیزی باعث می شود تا ناخن ها خود را بجود و درمورد راه های مخفی برای یادآوری به  او هنگامی که این کار را انجام می دهد، صحبت کنید.

این کار زمانی مفید است که به روش زیرکانه انجام شود، به ویژه در جایی که آنها می توانند خجالت زده شوند. یک ضربه  روی شانه یا یک کلمه کد مانند که فقط دو نفرشما از آن اطلاع دارید شروع خوبی است.

پاداش رفتار مثبت

وقتی متوجه شدید که فرزند تان درچالش با اضطراب خود به شیوه های سالم تر پیشرفت می کند، او را تشویق کنید و به او پاداش دهید. او را برای بستنی خوردن بیرون ببرید. کودکان به طور طبیعی به دنبال توجه  والدین خود هستند.

این می تواند بسیار ناامید کننده باشدکه نتوانید ناخن جویدن  فرزندتان را متوقف کنید.این روش ممکن است برای همه بچه ها جواب ندهد، بنابراین در طول زمان موارد جدیدی را امتحان کنید تا ببینید چه چیزی جواب می دهد. شکستن عادتها سخت است و از آنجایی که اضطراب یک شبه ایجاد نمی شود، این به آنها یک زمان می دهد که ناخن جویدن خود را ترک کنند.  با آنها صبور باشید اگر هیچ یک از روش ها کار نکند .به نظر می رسد فرزند شما بیش از حد مضطرب است، با پزشک متخصص اطفال مشورت کنید تا به او کمک کنید.

فوت و فن طعم تلخ

در فروشگاه های پزشکی مایعاتی که برای کودک بی ضرر و ایمن هستند موجوداست. که با  توصیه پزشک متخصص اطفال که برای متوقف کردن عادت جویدن ناخن ساخته شده است. آن را به ناخن های کودک بزنید. طعم تلخ آن به عنوان یک یادآوری برای جلوگیری ازجویدن ناخن ها عمل می کند.

آن را به یک مسئله بزرگ تبدیل نکنید

اگر از این عادت آنها اذیت می شوید،آنها می توانند متوجه اضطراب شما شده و ناراحت شوند. آنها همچنین می توانند از آن به عنوان راهی برای جلب توجه شما استفاده کنند، اگر به دنبال راه دیگری برای توجه کردن به آنها نباشید.

عوارض جانبی ناخن جویدن کودکان

گاهی اوقات کودکان می توانند ناخن های خود را چنان عمیق بجوند که موجب خونریزی ناخن ها و آسیب رسیدن به انگشتان و درد گرفتن لثه ها در آنها شود.

جویدن ناخن ها با دست های کثیف می تواند منجر به عفونت و بیماری شود.

جویدن ناخن های شدید می تواند یک علامت از کمبود توجه یا مشکلات اضطرابی که باید به آنها رسیدگی شود باشد.

درک کردن اینکه چرا فرزند شما همچنان ناخن های خود را می جود نصف راه حل برای متوقف کردن این عادت است.که با گذشت زمان، می توان آن را با تقویت جایگزین های مثبت بجای این عادت، ترک کرد.

parenting.firstcry.com : منبع

اختلالات خلقی فصلی

اختلال خلقی فصلی

اختلالات خلقی فصلی

 

بررسی اجمالی

اختلال خلقی فصلی نوعی افسردگی است که با فصول سال می آید و می رود. که معمولا از اواخر پاییز و اوایل زمستان شروع می شود و در طول بهار و تابستان از بین می رود. اپیزود های افسردگی مرتبط با تابستان می توانند رخ دهند اما بسیار کمتر از اپیزود های رایج این اختلال  در فصل زمستان هستند.

 

علایم و نشانه ها

اختلال خلقی فصلی (SAD) به عنوان یک اختلال جداگانه محسوب نمی شود. یک نوع افسردگی است که الگوی فصلی تکراری را نشان می دهد.

برای تشخیص اختلال خلقی فصلی افراد باید معیار های کامل افسردگی عمده را همراه با فصول خاص (ظاهر شدن در ماه های زمستان یا تابستان) برای حداقل دوسال، داشته باشند. افسردگی های فصلی باید مکررا بیشتر از هر افسردگی غیر فصلی وجود داشته باشند.

 

علایم افسردگی عمده

احساس افسردگی در بیشتر روز، تقریبا هر روز

احساس نا امیدی یا بی ارزشی

کمبود انرژی

از دست دادن علاقه به فعالیت هایی که شما یک بار از آنها لذت برده اید

داشتن مشکلات خواب

تجربه تغییر در وزن و اشتها

احساس کند شدن یا آشفته شدن

به سختی متمرکز شدن

داشتن افکار مکرر مرگ یا خودکشی

 

علایم الگوی زمستانی اختلال خلقی فصلی عبارتند از:

انرژی پایین

پرخوابی

پرخوری

افزایش وزن

میل شدید به کربوهیدرات

انزوای اجتماعی

علایم اختلال خلقی فصل تابستان که کمتر اتفاق می افتد عبارتند از:

کمبود اشتها با کاهش وزن همراه است

بیخوابی

تحریک پذیری

بی قراری

اضطراب

دوره هایی از رفتار خشونت آمیز

 

عوامل خطر

ویژگی هایی که ممکن است خطر ابتلا به اختلال خلقی فصلی را افزایش می دهند عبارتند از:

زن بودن: SAD در زنان چهار بار بیشتر از مردان گزارش شده است.

زندگی کردن دور از خط استواSAD:  در افرادی که محل زندگی آنان از شمال یا جنوب استوا دور است بیشتر است.

سابقه خانوادگی: افراد دارای سابقه خانوادگی ابتلا به انواع افسردگی، بیشتر از افرادی که سابقه خانوادگی ابتلا به افسردگی ندارند، احتمال دارد که مبتلا به SAD شوند.

داشتن افسردگی یا اختلال دوقطبی: علایم افسردگی ممکن است با فصل ها بدتر شوند. اگر شما یکی از این شرایط را داشته باشید.SAD) زمانی تشخیص داده می شود که افسردگی های فصلی شایع هستند.)

سن جوانی: بزرگسالان جوان نسبت به بزرگسالان مسن برای ابتلا به SAD  دارای خطر بالاتر ی هستند.

SAD حتی در کودکان و نوجوانان نیز گزارش شده است.

علل اختلال خلقی فصلی ناشناخته است اما پژوهش ها برخی علل بیولوژیکی را یافته اند:

افراد مبتلا به اختلال خلقی فصلی ممکن است در تنظیم یکی از انتقال دهنده های عصبی کلیدی درگیر در خلق، به نام سروتونین مشکل داشته باشند. یک مطالعه نشان داده است که افراد مبتلا به اختلال خلقی فصلی در ماههای زمستان دارای ۵ درصد بیشتر پروتئین حمل کننده سروتونین هستند. پروتئین حمل کننده سروتونین بالاتر، سروتونین دردسترس کمتری را در سیناپس رها می کند. زیرا عملکرد انتقال دهنده بازگرداندن نوروتراسمیتر به نورون پیش سیناپسی است.

افراد مبتلا به اختلال خلقی فصلی ممکن است، هورمون ملاتونین را بیش از حد تولید کنند. تاریکی تولید ملاتونین را افزایش می دهد. که خواب را تنظیم می کند. همانطور که روزهای زمستان کوتاهتر می شود، تولید ملاتونین افزایش می یابد. افراد مبتلا به این اختلال اغلب با تاخیر در ریتم های شبانه روزی، احساس خواب آلودگی و رخوت بیشتری می کنند.

افراد مبتلا به اختلال خلقی فصلی همچنین ممکن است ویتامین D کمتری تولید کنند. اعتقاد بر این است که ویتامین D در فعالیت های سروتونین نقش مهمی دارد. کمبود ویتامین D ممکن است با علایم افسردگی عمده مرتبط باشد.

معالجه و درمان

چهار نوع درمان اصلی برای اختلال خلقی فصلی وجود دارد:

دارو درمانی

نوردرمانی

روان درمانی

ویتامین D

این درمان ها ممکن است به تنهایی یا در ترکیب با یکدیگر استفاده شوند.

منبع: NIH

اختلال بیش فعالی کمبود توجه

 

 

اختلال کمبود توجه / بیش فعالی یک اختلال مغزی است. که با یک الگوی مداوم بی توجهی / بیش فعالی- تکانشگریمشخص می شود، و در عملکرد یا رشد فرد اختلال ایجاد می کند.

بی توجهی یعنی فرد از وظایف خود منحرف می شود، دوام ندارد. دارای مشکلات تمرکزاست. و بی نظم است. و این مشکلات ناشی از سرپیچی کردن یا عدم درک نیست.

بیش فعالی به این معنی است که به نظر می رسد فرد به طور مداوم در حال حرکت کردن است. یا بی قراری و صحبت کردن بیش از حد، در موقعیت هایی که این رفتار مناسب نیست.

در بالغین ممکن است با بیقراری شدید باشد یا خسته کردن دیگران با فعالیت های مداوم مشخص شود.

تکانشگری بدین معناست که شخص اقدامات شتابزده ای را انجام می دهد که در لحظه اتفاق می افتد بدون اینکه در ابتدا در مورد آنها فکر کند. و ممکن است پتانسیل بالایی برای آسیب رساندن داشته باشد. یا ممکن است به پاداش فوری یا عدم توانایی در به تاخیر انداختن لذت ها تمایل داشته باشد.

یک فرد تکانشی ممکن است از نظر اجتماعی سواستفاده کند یا به طور مفرط صحبت دیگران را قطع کند. یا بدون در نظر گرفتن عواقب بلند مدت، تصمیمات مهمی بگیرد.

عدم توجه/ بیش فعالی / تکانشگری رفتارهای کلیدی ADHD هستند. برخی از افراد مبتلا به اختلال ADHD تنها با یکی از رفتارها مشکل دارند، درحالیکه دیگران هر دو کم توجهی و بیش فعالی – تکانشگری را دارند. اکثر کودکان دارای نوع ترکیبی ADHD هستند. در پیش دبستانی ، شایعترین نشانه ADHD بیش فعالی است. داشتن مقدار کمی کم توجهی فعالیت حرکتی نامشخص، و تکانشگری طبیعی است.

اما این علایم در افراد دارای اختلال ADHD:

شدیدتر هستند

اغلب رخ می دهند

در زندگی فرد تداخل  ایجاد می کنند یا کیفیت عملکرد اجتماعی فرد را در مدرسه یا کار کاهش می دهند

کم توجهی

افراد دارای نشانه های کمبود توجه ممکن است اغلب:

دچار نادیده گرفتن یا از دست دادن جزِیات، اشتباهات بی دقتی در تکالیف مدرسه، در کار یا در طول دیگر فعالیت ها

مشکل در حفظ توجه درانجام وظایف یا بازی کردن، شامل مکالمات، سخنرانی ها، یا مطالعه طولانی

به نظر نمی رسد گوش کند وقتی مستقیما با او صحبت می کنید

پیروی نکردن از دستورالعمل ها و شکست خوردن در به پایان رساندن تکالیف مدرسه، کارهای عادی و روزمره و وظایف در محل کار، یا به سرعت از دست دادن تمرکزهنگام شروع کردن کار و به سادگی از موضوع اصلی منحرف شدن

در سازماندهی وظایف و فعالیتها مشکل دارد، مانند آنچه که باید به ترتیب انجام شود، مانند نگهداری مواد و وسایل مورد نیاز، داشتن کار آشفته و مدیریت زمان ضعیف و شکست در مواجه شدن با ضرب العجل ها

اجتناب یا بیزار بودن از کارهایی که نیازمند تلاش فکری مداوم است مانند دروس یا تکالیف مدرسه، یا درنوجوانان و افراد بزرگتر، تهیه گزارش، تکمیل فرم ها یا بررسی مقالات طولانی

گم کردن وسایل ضروری برای انجام وظایف یا فعالیت ها، مانند لوازم مدرسه، مداد، کتاب، ابزار، کیف پول، کلید، کاغذ، عینک و تلفن همراه

پرت شدن حواس به آسانی به وسیله افکار یا محرک های غیر مرتبط

فراموشکار بودن در فعالیت های روزمره، ماموریت ها، تماس های بازگشتی و نگه داشتن ملاقات ها

بیش فعالی-تکانشگری

افراد دارای علایم بیش فعالی-تکانشگری ممکن است اغلب:

دچار بی قراری و احساس ناراحتی در صندلی هایشان شوند.

در موقعیت هایی که انتظار می رود نشسته باشند صندلیهایشان را ترک می کنند. مانند ماندن در کلاس یا در دفتر

دویدن یا بسرعت راه رفتن یا بالا رفتن در موقعیت هایی که نامناسب است، در نوجوانان و بزرگسالان، اغلب احساس بی قراری کردن

نمی توانند در سرگرمی ها بی صدا بازی کنند یا مشغول شوند

به طور مداوم درحال جنبش، یا در حال حرکت هستند مثل اینکه توسط موتور رانده می شوند

بدون وقفه صحبت می کنند

قبل از اینکه سوال تکمیل شود بطور ناگهانی پاسخ می دهند

صحبت کردن بدون منتظر ماندن برای نوبت در مکالمه، یا تمام کردن جملات افراد

مشکل داشتن برای انتظار در نوبت خود

قطع کردن یا مزاحم شدن در بازی ها، مکالمات، یا فعالیت های دیگران

تشخیص اختلال ADHD نیازمند یک ارزیابی جامع توسط یک متخصص مانند متخصص اطفال، روانشناس یا روانپزشک متخصص در ADHDاست، برای فردی که ADHD تشخیص داده می شود ، علایم کم توجهی/ یا بیش فعالی-تکانشگری باید مزمن یا طولانی مدت باشد. باعث اختلال در عملکرد شخص شود و باعث شود که شخص به سطح زیر رشد نرمال خود برسد. درمانگر همچنین اطمینان حاصل خواهد کرد که هیچ یک از علایم اختلال ناشی از یک وضعیت پزشکی یا روانپزشکی دیگر نیست.

اکثر کودکان دارای اختلال بیش فعالی-تکانشگری در طول سالهای ابتدایی مدرسه تشخیص داده می شوند. برای اینکه یک نوجوان یا بزرگسال تشخیص ADHD را دریافت کند، علایم باید قبل از سن 12 سالگی بروز کنند. علایم ADHD از سن 3 تا 6 سالگی ظاهر می شوند و می توانند تا نوجوانی و بزرگسالی نیز ادامه پیدا کنند.

علایم ADHD می تواند با مشکلات هیجانی یا تربیتی اشتباه گرفته شوند. یا کاملا در سکوت از دست بروند. کودکان خوش رفتار ممکن است با تاخیر تشخیص داده شوند. بزرگسالان با ADHD تشخیص داده نشده، ممکن است دارای  تاریخچه عملکرد تحصیلی ضعیف، مشکلات در کار یا مشکل و از دست دادن روابط ، باشند. علایم ADHD می توانند در طول زمان تغییر کنند. در کودکان کوچکتر دارای ADHD، بیش فعالی-تکانشگری علامت غالب است.

وقتی کودک به پیش دبستانی میرسد علایم کم توجهی ممکن است بیشتر غالب شود. به نظر می رسد بیش فعالی در نوجوانی کاهش می یابد. و ممکن است اغلب به صورت احساس  بی قراری و اضطراب نشان داده شود. اما کم توجهی و تکانشگری ممکن است باقی بمانند. بسیاری از نوجوانان دارای اختلال ADHD با روابط و رفتار های ضد اجتماعی درگیر هستند. کم توجهی، بی قراری و تکانشگری به سمت بلوغ گرایش دارند.

دانشمندان مطمئن نیستند که علت ADHD چیست؟ مانند بسیاری از بیماریهای دیگر تعدادی از عوامل می تواند به بروز ADHD کمک کند.

ژن ها

سیگار کشیدن، مصرف الکل، مصرف مواد مخدر در دوران بارداری

قرار گرفتن در معرض سموم محیطی در دوران بارداری

قرارگرفتن در معرض سموم محیطی مانند سرب، در سن جوانی

وزن کم هنگام تولد

آسیب مغزی

ADHD در مردان رایج تر از زنان است.  و  زنان دارای ADHD  بیشتر احتمال دارد که دارای مشکلات  کمبود توجه باشند.

ناتوانی های یادگیری، اختلالات اضطرابی، اختلال سلوک، افسردگی و سومصرف مواد در افراد مبتلا به ADHD  رایج است.

 

درمان

درحالیکه برای ADHD هیچ درمانی وجود ندارد. درمان های رایجی که در دسترس هستند، می توانند به کاهش علایم و بهبود عملکرد فرد کمک کنند. درمان ها شامل دارو درمانی، روان درمانی، آموزش و پرورش یا ترکیبی ازاین درمان هاست.

منبع :NIH

 

اختلالات خوردن

 

یک دیدگاه رایج مبنی بر اینکه اختلالات خوردن یک شیوه زندگی انتخاب شده است وجود دارد. اختلالات خوردن درواقع یک بیماری جدی و اغلب مرگبار است که موجب مشکلات شدید در رفتار غذا خوردن فرد می شود. وسواس ها در مورد غذا، وزن و شکل بدن و همچنین ممکن است نشانه اختلال خوردن باشند.

اختلالات خوردن رایج شامل آنورکسیا نوروزا، بولیمیا نوروزا،و اختلال بینج ایتینگ است.

آنورکسیا نوروزا

افراد مبتلا به آنورکسیا نوروزا ممکن است حتی اگر به طور خطرناکی دارای کمبود وزن باشند خود را دارای اضافه وزن بدانند.

افراد دارای اختلال آنورکسیا نوروزا معمولا بارها و بارها خود را وزن می کنند. میزان مواد غذایی مصرفی خود را به شدت محدود می کنند. و مقدار کمی از غذاهای خاصی را مصرف می کنند.

آنورکسیا نوروزا دارای بالاترین میزان مرگ و میر در بین اختلالات روانی است. درحالیکه بسیاری از زنان و مردان جوان دارای این اختلال از عوارض ناشی از گرسنگی میمیرند سایر افراد دارای این اختلال در اثر خودکشی می میرند. خود کشی در زنان دارای این اختلال بسیار رایج تر از سایر اختلالات روانی است.

علایم این اختلال عبارتند از:

خوردن غذا به شدت محدود است

لاغری شدید(شکنندگی)

بی وقفه به دنبال لاغرشدن هستند و عدم تمایل به داشتن وزن طبیعی یا سالم

ترس شدید از دست دادن وزن

تصویر بدن تحریف شده، عزت نفس به شدت تحت تاثیر اداراکات از شکل و وزن بدن، یا انکار پایین بودن جدی وزن بدن قرار دارد.

علایم دیگری که ممکن است در طول زمان توسعه پیدا کنند شامل:

نازک شدن استخوان ها (استئوپنی یا پوکی استخوان)

کم خونی خفیف وضعف عضلات

مو و ناخن های شکننده

خشکی و زردرنگ شدن پوست

رشد موهای زاید در سرتاسر بدن

یبوست شدید

فشار خون پایین و کندی تنفس

آسیب به ساختار و عملکرد قلب

آسیب مغزی

ناتوانی کل ارگانهای بدن

کاهش درجه حرارت داخلی بدن موجب می شود که فرد در تمام مدت احساس سرما کند

احساس رخوت، تنش یا خستگی تمام وقت

ناباروری

 

بولیمیا نوروزا

افراد دارای اختلال بولیمیا نوروزا دارای دوره های عود کننده و مکرر خوردن غیر معمول مقدار زیادی غذا و احساس عدم کنترل بر این دوره هستند.

بینج ایتینگ با رفتارهایی که پرخوری را جبران می کنند مانند استفراغ اجباری، استفاده بیش از حد از ملین ها یا دیوریتیک ها، روزه داری، ورزش های سنگین یا ترکیبی از این رفتارها ادامه پیدا می کند.

برخلاف آنورکسیا نوروزا افراد مبتلا به بولیمیا نوروزا معمولا سلامتی و وزن طبیعی بدن خود را حفظ می کنند.

علایم این اختلال عبارتند از:

تورم گلو و گلودرد مزمن

در ناحیه گلو و فک غدد بزاقی متورم وجود دارد.

ساییده شدن مینای دندان، و افزایش حساسیت و پوسیدگی دندان ها، دراثرقرار گرفتن در معرض اسید معده

اختلال ریفلاکس اسید معده و سایر اختلالات گوارشی

ناراحتی و تحریک پذیری روده در اثر سومصرف ملین ها

کم آبی شدید بدن در اثر تصفیه مایعات

عدم تعادل الکترولیتی(سطوح پایین و یا خیلی بالای سدیم، کلسیم پتاسیم و سایر مواد معدنی) که می تواند منجر به سکته مغزی یا حمله قلبی شود.

 

اختلال بینج ایتینگ

افراد مبتلا به اختلال بینج ایتینگ، کنترل غذا خوردن خود را از دست می دهند.

برخلاف بولیمیا نوروزا دوره های بیج ایتینگ به دنبال تصفیه، ورزش مفرط، یا روزه داری نیستند.

در نتیجه افراد دارای اختلال بیج ایتینگ چاق و دارای اضافه وزن هستند.

بینج ایتینگ رایج ترین اختلال خوردن در ایالات متحده است.

علایم این اختلال عبارتند از:

خوردن غیر معمول مقادیر زیادی غذا در یک زمان مشخص

خوردن در زمانی که شما کاملا سیر هستید و یا گرسنه نیستید

سریع غذا خوردن در حین دوره های خوردن

خوردن تا زمانی که شما بطور ناراحت کننده ای سیر باشید

خوردن به تنهایی و یا به صورت مخفی برای جلوگیری از خجالت کشیدن

احساس ناراحتی، خجالت یا گناه ، درباره خوردن

رژیم گرفتن مکرر، احتمالا بدون کاهش وزن

 

عوامل خطر

اختلالات خوردن اغلب در سالهای نوجوانی یا جوانی ظاهر می شود. اما ممکن است در دوران کودکی یا بعد از آن در طول زندگی نیز ادامه پیدا کند. این اختلالات بر هر دوجنس موثراست. اما نرخ آن در بین زنان بالاتر از مردان است. مردان نیز مانند زنان مبتلا به اختلالات خوردن احساس تحریف شده ای از تصویر بدنی خود دارند. برای مثال مردان ممکن است دارای اختلال دیسمورفیک عضلانی باشند. نوعی اختلال مشخص شده همراه با نگرانی شدید در مورد عضلانی تر شدن بدن.

محققان دریافتند که اختلالات خوردن ناشی از تعامل پیچیده عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی، رفتاری، روانی و اجتماعی است. محققان از آخرین تکنولوژی و علم به منظور درک بهتر اختلالات خوردن استفاده می کنند.یک رویکرد شامل مطالعه ژن های انسانی است.

محققان تلاش می کنند تا تغییرات DNA را که با افزایش خطر ابتلا به اختلالات خوردن در ارتباط است تشخیص دهند.  مطالعات تصویر برداری مغز نیز درک بهتر ی را از اختلالات خوردن ارائه می دهند. به عنوان مثال محققان اختلافاتی را در الگوهای فعالیت مغزی در زنان مبتلا به اختلالات خوردن در مقایسه با زنان سالم یافتند. این نوع تحقیق می تواند به توسعه روش های جدید در تشخیص و درمان اختلالات خوردن کمک کند.

 

درمان

تغذیه مناسب، کاهش ورزش های سنگین، توقف رفتارهای تصفیه، پایه های درمان اختلالات خوردن هستند.

برنامه های درمانی برای نیازهای فردی طراحی شده و ممکن است شامل یک یا چند مورد زیر باشند:

برنامه های فردی،گروهی و/یا خانواده درمانی

مراقبت های پزشکی و نظارت

مشاوره تغذیه

دارودرمانی

منبع: NIH

عقب‌ماندگی ذهنی

عقب‌ماندگی ذهنی یا ناتوانی عقلانی

تعریف کلی عقب‌ماندگی ذهنی را به صورت اعمال هوشی به‌طور قابل توجه کمتر از معمول همراه با نقایص رفتارهای تطابقی و تظاهر آن در سنین تکاملی ارایه شده است. (انجمن عقب‌ماندگی ذهنی آمریکا) حیطه‌های تکاملی شامل موارد زیر می‌باشد:

حرکتی

تکلمی

شناختی

اجتماعی

فعالیت‌های روزمره زندگی

با توجه به اینکه ۲۵/۲ درصد افراد جامعه بهره هوشی کمتر از ۷۰ دارند و تعداد زیادی از این افراد دچار اختلالات تطابقی هم هستند که تعریف عقب‌ماندگی ذهنی را شامل می‌شود لذا عقب‌ماندگی ذهنی در 3-1 درصد عموم جمعیت مشاهده می‌شود. اکثریت این جمعیت را گروه عقب‌ماندگی ذهنی خفیف تشکیل می‌دهد و شیوع عقب‌ماندگی ذهنی شدید تقریبا ۳ در هر هزار کودک است. عقب‌ماندگی ذهنی در پسران از دختران شایعتر است. (3/1 تا 9/1 به 1) شیوع تاخیر تکاملی گلوبال در کودکان زیر 5 سال مشابه عقب‌ماندگی ذهنی و 3 درصد است.

معیارهای تشخیصی عقب‌ماندگی ذهنی:

برای تشخیص عقب‌ماندگی ذهنی انجام آزمون‌های ضریب با بهره هوشی و تطابقی دقیق و دارای اعتبار، ضروری است. معیارهای تشخیصی عقب‌ماندگی ذهنی عبارتند از:

  • توان عقلانی به صورت قابل توجه کمتر از معمول که با تعیین ضریب هوشی بررسی می‌شود. بهره هوشی کمتر از 68 با تست استنفورد و یا کمتر از 70 با تست وکسلر را عقب‌ماندگی ذهنی می‌نامند.
  • نقص در اعمال تطابقی: بیمار بایستی حداقل در دو مهارت تطابقی دچار اختلال باشد. بدیهی است که این اختلال بایستی براساس سن بیمار تفسیر شود. مهارت‌های تطابقی شامل مراقبت از خود، زندگی روزانه، مهارت‌های اجتماعی و ارتباط با دیگر افراد، کار، اوقات فراغت و سرگرمی، مهارت‌های آکادمیک، و حفظ سلامت است.
  • سن شروع قبل از شروع ۱۸

 

طبقه‌بندی عقب‌ماندگی ذهنی

طبقه‌بندی‌های متعددی مطرح گردیده است اما رایج‌ترین آنها به ترتیب زیر می‌باشد.

الف- خفیف که به ضریب هوشی ۵۰- ۶۸ اطلاق می‌شود

ب- متوسط که به ضریب هوشی ۳۶-۵۰ اطلاق می‌شود.

ج- شدید که به ضریب هوشی ۲۰-۳۵ اطلاق می‌شود.

د- عمیق که به ضریب هوشی کمتر از ۲۰ اطلاق می‌شود.

علل عقب‌ماندگی ذهنی

عوامل اتیولوژیک در عقب‌ماندگی ذهنی شامل ژنتیک، تکاملی، اکتسابی، و یا ترکیبی از اینها است. علل ژنتیکی شامل علل کروموزومی و غیرکروموزومی،‌ تکاملی شامل تماس قبل تولد با عفونتها و سموم و علل اکتسابی شامل صدمات حین تولد و عوامل فرهنگی و اجتماعی است. شدت عقب‌ماندگی ذهنی در ارتباط با زمان و مدت صدمه و درجه تماس سیستم عصبی است. هرچه شدت عقب‌ماندگی ذهنی بیشتر باشد احتمال یافت علت بیشتر خواهد بود. در ۷۵ درصد موارد شدید و در حداکثر ۵۰ درصد عقب‌ماندگی ذهنی خفیف علت قابل شناخت یافت می‌شود. علل قابل شناخت متعدد هستند و بیشتر از 200 مورد ژنتیکی تنها در سایت توارث مندلی ثبت شده است.

عوامل اتیولوژیک در عقب‌ماندگی ذهنی بطور کلی به چهار دسته تقسیم می‌شود:

علل قبل از تولد، علل حوالی تولد، علل بعد از تولد، و علل نامشخص

علل قبل از تولد

علل قبل از تولد۶۰-۸۰ درصد موارد عقب‌ماندگی ذهنی را شامل می‌شود. علل قبل از تولد به دو دسته ژنتیکی و غیرژنتیکی تقسیم‌بندی می‌شوند. علل ژنتیکی شامل کروموزومی و غیرکروموزومی است.

عللل ژنتیکی  – کروموزومی عقب‌ماندگی ذهنی:‌ اختلالات کروموزومهای اتوزومال غالبا با عقب‌ماندگی ذهنی همراه می‌شوند. احتمال این همراهی در عقب‌ماندگی ذهنی 4-34 درصد گزارش شده است. سندرم داون و دیگر تریزومیها،‌ انواع دلیشن از جمله سندرم فریاد گربه و پرادر ویلی، سندروم X شکننده و دیگر اختلالات کروموزوم X از این قبیل هستند.

علل ژنتیکی- غیرکروموزومی  عقب ماندگی ذهنی: شامل سندرمهای پوستی عصبی،‌ اختلالات مادرزادی متابولیسم، و ضایعات ساختمانی مغز است.

علل غیر ژنتیکی عقب‌ماندگی ذهنی قبل از تولد:‌ خیلی از عوامل محیطی در دوران زندگی جنینی می‌توانند سیستم عصبی را تحت تاثیر قرار دهند.

عفونتهای مادرزادی: عفونتهای مادرزادی بخصوص روبلا، هرپس، توکسوپلاسموز، سیتومگالوویروس، زیگما، ابشتاین بار، HIV و احتمالا آنفلونزا می‌توانند صدمه شدید مغزی در جنین را سبب شده و باعث میکروسفالی،‌ عقب‌ماندگی ذهنی، تشنج، هیدروسفالی،‌ و کلسیفیکاسیون مغز شوند.

اشعه X در دوران بارداری:‌ تماس مادر باردار در دوران حاملگی بخصوص در هفته 7-15 با اشعه X می‌تواند منجر به عقب‌ماندگی ذهنی شود که به شدت و میزان اشعه بستگی دارد. تماس با اشعه X در مادران باردار میزان شیوع سندرم داون و سایر ناهنجاریهای کروموزومی را نیز افزایش می‌دهد.

داروها و سوء استفاده از مواد: مصرف الکل، سوءاستفاده از مواد و بعضی داروها از جمله داروهای ضدتشنج و وارفاین در دوران بارداری باعث عوارض شدید در جنین می‌شود.

سندروم الکل جنینی:‌ مصرف الکل در دوران حاملگی می‌تواند باعث بروز ناهنجاریهای جنین شود. میکروسفالی، پتوز،‌ هیپوپلازی ماگزیلا،‌ ناهنجاری مفاصل، بینی کوتاه، لب فوقانی نازک، خطوط غیرطبیعی کف دست، شکاف پلکی کوچک، بند انتهایی انگشتان کوچک،‌ ناخن کوچک انگشت پنجم، ناهنجاری مادرزادی قلب و تاخیر سایکوموتور از یافته‌های این سندروم است.

داروهای ضد تشنج:‌ فنی تویین و سدیم والپرات از داروهای ضدتشنج هستند که مصرف آنها در دوران بارداری می‌تواند با تظاهرات متعددی همراه شوند.

علل حوالی تولد

این دسته ۱۰-۲۰ درصد موارد عقب‌ماندگی ذهنی را تشکیل می‌دهند. زایمان طولانی و مشکل با ایجاد زجر جنین و نوزاد می‌تواند باعث وقوع عقب‌ماندگی ذهنی شود.  

علل بعد از تولد

عوامل بعد از تولد از وسعت کمتری برخوردار است و حداکثر ۱۰ درصد موارد را شامل می‌شود. عفونتها بخصوص مننژیت چرکی،‌ آبسه مغزی و آنسفالیتها،‌ تروما،‌ ایسکمی،‌ و اختلالات الکترولیتی، هیپوگلیسمی،‌ کرانیوسینوسنتوز اولیه شدید،‌ صرع پایا،‌ آلودگی به کرمهای قلاب‌دار،‌ سوءتغذیه،‌ فقر،‌ دیابت وابسته به انسولین، محرومیت سایکوسوشیال، و مسمومیت مزمن با سرب از علل عمده هستند. مسمومیت حاد و شدید با سرب باعث آنسفالوپاتی و عوارض آن می‌شود. مسمومیت مزمن با سرب باعث رفتار ضداجتماعی و کاهش بهره هوشی می‌شود. حداکثر میزان سرب مجاز 10-19 میکروگرم در 100 میلی‌لیتر است.

تظاهرات شایع عقب‌ماندگی ذهنی بر حسب شدت

عقب‌ماندگی ذهنی خفیف (ضریب هوشی 50-68):‌ در این گروه ممکن است تا زمان شروع مدرسه به‌دلیل کفایت‌های مهارتهای اجتماعی و ارتباطی در سنین قبل از مدرسه تشخیص مطرح نشود. انجام تحصیلات ابتدایی تا کلاس ششم در مدارس عادی امکان‌پذیر است. نقایص ارتباطی، اعتماد به نفس کم، خجالتی بودن و وابستگی از یافته‌های بارز این بیماران است.

عقب‌ماندگی ذهنی متوسط (ضریب هوشی 36-50):‌ در این گروه ضعف مهارتهای اجتماعی و ارتباطی در سنین قبل از مدرسه تشخیص را مطرح می‌کند. بخصوص تاخیر در تکلم بارز است. انجام تحصیلات ابتدایی تا کلاس دوم و سوم در مدارس عادی امکان‌پذیر است. این کودکان به نقیصه خود واقف هستند و احساس خشم می‌کنند. نظارت نزدیک بر فعالیتهای این افراد ضروری است.

عقب‌ماندگی ذهنی شدید (ضریب هوشی 20-35): در این گروه تاخیر تکامل حرکتی و تکلمی در دوران کودکی تشخیص را مطرح می‌کند. تکلم بسیار کم و مراقبت شدید ضرورت دارد. آموزش مراقبت از خود و رعایت مسایل بهداشتی امکان‌پذیر است.

عقب‌ماندگی ذهنی عمیق (ضریب هوشی کمتر از 20):‌ در این گروه تاخیر تکامل حرکتی از دوران شیرخوارگی بارز است. امکان تکلم ناقص و بسیار مختصر در سنین بالا وجود دارد. احتمال آموزش مختصر چند مهارت مراقبت از خود نیز وجود دارد. مراقبت کامل و شدید ضروری است.

تفکر اینکه کودک دچار عقب‌ماندگی ذهنی است برای والدین وحشتناک، دردناک و ناباورانه است. این تراژدی با افزایش سن بیمار و مشاهده تفاوتهای رو به افزایش وی با دیگر کودکان بیشتر خواهد شد. وجود اختلالات همراه در این کودکان بر مشکلات آنها می‌افزاید. خشم، سرخوردگی و احساس گناه در والدین مشخص است. مشکلات مالی، محدودیت‌های کاری والدین و هزینه‌های تشخیصی و درمانی بار سنگین دیگری است. گفتگو با والدین بصورت همزمان و توضیح این اختلال و عوارض آن توصیه می‌شود. صحبت از روشهای پیشگیری در صورتیکه امکان‌پذیر باشد تا حدی برای آنها التیام‌بخش است.

افراد عقب‌مانده ذهنی خفیف تقریبا ۸۵ درصد را تشکیل می‌دهند میزان تحصیلات اینها تا ۶ کلاس است و خیلی از اینها می‌توانند تشکیل خانواده داده و مستقل زندگی کنند. این دسته می‌توانند شغل‌های ساده نیز داشته باشند. افراد عقب‌مانده ذهنی متوسط تقریبا 10درصد را تشکیل می‌دهند. بیشتر اینها تکلم داشته و در اوایل کودکی ارتباطات طبیعی داشته و پیشرفت تحصیلی تا حداکثر 1-2 کلاس دارند. در دوران نوجوانی مشکلات این بیماران بیشتر شده و نیاز به حمایت دارند. این افراد می‌توانند کارهای نیمه ماهرانه را با نظارت کافی انجام دهند و در کارهای محیط‌های محافظت شده استخدام شوند. افراد عقب‌مانده ذهنی شدید ۴ درصد را تشکیل می‌دهند و ممکن است چند کلمه‌ای گفته و در بعضی از فعالیت‌های روزانه قابل تربیت باشند. افراد عقب مانده عمیق 1-2 درصد را تشکیل می‌دهند و اکثرا فاقد تکلم بوده و در تمام امور زندگی و فعالیت‌های روزانه وابسته هستند.

برگرفته از کتاب بیماری‌های مغز و اعصاب کودکان

به قلم دکتر محمودرضا اشرفی

افسردگی

افسردگی:

افسردگی اختلال شایعی است. زنان بیش از مردان دچار آن می شوند. ممکن است در هر سنی شروع شود. افسردگی عملکرد فرد مبتلا را در زمینه های فردی، بین فردی، شغلی و تحصیلی تخریب می کند.
افسردگی می تواند عوارض جبران نا پذیری داشته باشد.

علائم و نشانه های افسردگی:

 

– احساس غمگینی

– بی علاقگی به کار و تفریح
– لذت نبردن از فعالیت های مورد علاقه ی قبلی
– احساس بی ارزشی
– احساس گناه
– نا امیدی
– کم شدن انرژی
– احساس خستگی و ضعف
– بی انگیزگی
– اشکال در خواب (بیدار شدن های مکرر، سحرخیزی، پرخوابی)
– تغییر اشتها (کاهش یا افزایش)
– اضطراب و دل شوره
– کاهش تمرکز
– ناتوانی در تفکر و تصمیم گیری

افسردگی می تواند سبب تشدید بیماری های دیگر مثل دیابت، افزایش فشارخون، بیماری های ریوی و قلبی بشود. افسردگی می تواند علائم جسمی نظیر دردهای مختلف  (سردرد و کمردرد)، یبوست و … ایجاد نماید. هراس از مدرسه و چسبیدن بیش از حد به والدین ممکن است علائم افسردگی در کودکان باشد. تحریک پذیری ، گریه های بی دلیل، لذت نبردن از بازی و تفریح، کاهش اشتها و نرسیدن به وزن مطلوب و مورد انتظار ، نا آرامی، پرخاشگری، تغییر خواب و گفتن جمله هایی مثل این که “ای کاش به دنیا نمی آمدم و ای کاش می مردم” میتوانند نشانه های افسردگی در کودکان باشند.

افت عمل کرد تحصیلی، سو مصرف مواد، رفتارهای ضد اجتماعی، پرخاشگری، فرار از مدرسه و ترک منزل می تواند از علائم افسردگی در نوجوانان باشد.

افسردگی در سالخوردگان ممکن است با شکایات جسمی خود را نشان بدهد.

افسردگی ها خصوصا انواع شدید آن معمولا مزمن هستند و خیلی از اوقات عود می کنند. لازم است فرد افسرده با مراجعه به روان پزشک در اولین فرصت از درمان های موثر موجود (دارویی و غیردارویی) بهره ببرد. عدم درمان سریع و به موقع افسردگی می تواند باعث بروز عوارض ناشی از بیماری شود که بعضا جبران ناپذیرند. تاخیر در درمان می تواند بهبود را با مشکل مواجه کند.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

تولد فرزند دوم

تولد فرزند دوم موضوع مهمی است که ذهن والدین را به خود مشغول می کند و تصمیم گیری در این مورد نیاز به ارزیابی وضعیت موجود، پیش بینی شرایط آتی، امکانات و در نظر گرفتن موقعیت فرزند اول دارد. برای تصمیم گیری در این مورد باید به نکاتی توجه کرد.

-این تصمیم بر اساس خواست فرزند اول صورت نمی گیرد.

– والدین هستند که باید بر اساس واقعیات و خواست خود و در نظر گرفتن محاسن و مشکلات این کار این تصمیم را بگیرند.

-فرزند دوم به دلیل فاصله ی سنی نمی تواند هم بازی فرزند اول باشد و در عین حال عروسک او هم نیست.

– تولد فرزند دوم کمکی به حل مشکلات خانوادگی و بهبود مشکلات رفتاری فرزند اول نمی کند.

-والدین باید زمانی این تصمیم را بگیرند که تحت فشار و استرس های دیگری مثل مهاجرت، بیماری یکی از اعضای خانواده، مسائل جدی مالی و … نیستند.

بارداری و تولد فرزند هر چند اتفاق های زیبا و با شکوهی هستند ولی همراه با استرس هستند و هم زمانی آن ها با دیگر عوامل پر استرس فشار زیادی به خانواده تحمیل می کند. بهترین فاصله ی زمانی سه تا پنج سال می باشد. در این فاصله فرزند اول دوره ی اضطراب جدایی را پشت سر گذاشته و والدین هم فرصتی برای تجدید قوا داشته اند و در عین حال دو کودک تفاوت سنی زیادی که علایق و سلایق آن ها را کاملا از هم متمایز کند ندارند. بهتر است فرزند اول در نیمه ی دوم بارداری از موضوع تولد کودک دوم مطلع شود. بهترین افراد برای این که او را مطلع کنند پدر و مادر هستند. باید به فرزند اول اجازه داده شود تا احساسش را در این مورد بگوید. اگر کودک احساس های منفی نسبت به موضوع تولد فرزند دوم نشان می دهد نباید احساس های او را محکوم کرد بلکه باید به او توضیح داده شود که تولد این کودک تاثیری در علاقه و محبت آنها نسبت به وی ندارد. والدین بهتر است که کودک را در مراحل مقدماتی و خرید لوازم برای فرزند دوم همراه کنند و حتی او را در معاینات دوره ای بارداری با خود ببرند و اگر تمایل دارد به او اجازه بدهند تا صدای قلب جنین را بشنود. اگر قصد دارید برخی وسایل و اسباب فرزند نخست را به فرزند دوم بدهید حتما به او اطلاع بدهید و از قبل جایگزین مناسبش را برای او تهیه کنید. اوقات خود را طوری تقسیم کنید که به تمامی صرف فرزند دوم نشود و اوقات خوش و سرگرم کننده ای را به فرزند اول اختصاص دهیـد تا احساس نکند همه لذت هایی را که با شما داشته به یکباره از دست داده است و موجودی که عامل این همه از دست دادن و ناکامی است خواهر یا برادر تازه واردش می باشد. در زمان هایی فرزند دوم خود را به کسی بسپارید تـا از او مراقـبت کنـد و در ایـن زمـانهـا ساعاتی را با فرزند اول خود سپری کنید. اگر مشکلات جسمانی دوران بارداری روی روابط با کودک اثر گذاشته بهتر است در این مورد به کودک توضیح بدهید و سعی کنید به گونه ای رفتار نکنید که ناراحتی های شما او را بترساند و یا ناراحت کند. در این مواقع کمک پدر ها بسیار راهگشا ست.  اگر وابستگی فرزندتان به شما زیاد است و جدایی از  شما برایش با تنش و اضـطراب همـراه اسـت، سعی کنید قبل از بارداری و زایمان دوم شرایطی را فراهم کنید که سطح وابستگی و اضطراب او پایین بیاید و اسـتقلال بیـشتری پیـدا کند. به طور مثال اگر او نزد شما می خوابد چند ماه قبل از تولد فرزند جدید برای جدا خوابیدن وی برنامه ریزی کنیـد تـا بـه ناگهـان بـا بحران جدا خوابیدن از شما مواجه نشود. به فرزندتان توضیح بدهید که چون فرزند کوچکتر ضعیف و ناتوان است شما مجبورید برای او وقت بیشتری بگذارید. عکس ها و فیلم های دوران نوزادی و شیرخوارگی کودک بزرگتر را به نمایش بگذارید و با اشتیاق ببینید و به صورت ضمنی او را متوجه کنید که تمام کارهایی که برای فرزند کوچک تر انجام می شود قبلا برای او هم انجام شده است. اگر فرزند بزرگ تر تمایل دارد از او برای مراقبت از فرزند کوچک تر ( درحد توانش) کمک بگیرید و به خاطر کمک هایش او را مورد تشویق قرار دهید.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

مشکلات خواب کودکان

بسیاری از والدین از وجود مشکل در خواب فرزندشان شکایت دارند. در سال اول زندگی، مشکل شایع نخوابیدن در طول شب است. در دومین سال، بی میلی برای خوابیدن و کابوس شایع تر است. از سه تا پنج سالگی دیر به خواب رفتن، بیدار شدن در طول شب و کابوس های شبانه شایع ترین مشکلات خواب هستند.

برای رفع مشکلات خواب کودکان می توان از راه کارهایی سود جست: باید علت مشکل خواب کودک پیدا شود. اضطراب، ترس، برخی داروها، جلب توجه و عوامل دیگری ممکن است سبب بروز این مشکلات شوند. رفع این عوامل می تواند منجر به رفع اختلال خواب گردد. بهتر است کودکان از ساعات اولیه ی شب برای خوابیدن آماده شوند. فعالیت های آرام مثل تماشای تلویزیون، گوش دادن به قصه و خواندن کتاب کودک را برای خواب آماده می کنند و بهتر از بازی های پر جنب و جوش هستند. ماساژ کودک و دوش آب گرم به تسهیل خواب کودک کمک می کنند.

باید ساعت مشخصی برای خواب کودک در نظر گرفت. هرچند کمی انعطاف لازم است ولی باید محدوده ای برای شروع خواب مشخص کرد. ساعت خواب تا حد زیادی به عادت وابسته است. شیوه ای اتخاذ کنید که خواب برای کودک لذت بخش باشد. بهتر است رختخواب و تختخواب کودک آرایه و تصاویر کودکانه و مورد علاقه ی کودک را داشته باشد. همه ی بهانه های معمول کودک برای خروج از رختخواب را از او بگیرید: قبل از خوابیدن به توالت برود، بالای سرش یک لیوان آب بگذارید و به همه “شب به خیر” بگوید. برای خوابیدن کودک مراسمی بگذارید تا او را با اشتیاق روانه ی رختخواب بکنید: در کنار تخت او بنشینید و قصه ای برای او تعریف کنید، چند دقیقه راجع به کارهای روز و برنامه های فردا حرف بزنید و کمی صبر کنید تا به آرامی به خوب برود. در رختخواب کودک نخوابید. کودک باید بداند که تخت و رختخوابش متعلق به اوست و والدینش در آن نمی خوابند تا متوجه شود که خودش هم نباید در تخت والدین بخوابد.

اگر فرزندتان شب ها به سختی می خوابد از خواب روزانه ی او کم کنید و یا اجازه ی خواب روزانه به او ندهید. مصرف شبانه ی مواد محرک مثل چای و نوشابه را برای کودک ممنوع کنید. تنها خوابیدن کودک و خوابیدن او در اتاق خودش را مورد توجه و تشویق قرار دهید. اگر کودک نیمه شب بیدار شد و به اتاق شما آمد باید او را به اتاق خودش برگردانید و لحظاتی کنار او بمانید تا دوباره خوابش ببرد. اگر کودک نیمه شب شما را صدا می کند به اتاقش بروید و از او نخواهید که نزد شما بیاید. به تدریج فاصله ی پاسخ دهی به صدای کودک را زیاد کنید. اگر از اتاق تاریک می ترسد چراغ خواب روشن کنید. اگر دوست دارد اجازه بدهید در اتاقش باز باشد.به کودک اجازه بدهید یکی از عروسک هایش را با خود به رختخواب ببرد.

اگر کودک نگرانی ها و مشکلاتی در مورد خوابیدن دارد از او بخواهید راجع به آن ها صحبت کند و سعی کنید مشکل و یا نگرانی او را رفع کنید. همانند تمام موارد تربیتی همکاری و هماهنگی همه ی مراقبین مثل پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ و پرستار و دیگران لازم است. اگر برخی شب ها به کودک اجازه بدهید که در کنار شما بخوابد ممکن است عادت خوابش تغییر کند و بازگرداندن وی به شرایط قبلی سخت باشد؛ پس بهتر است این کار را نکنید.

اگر فرزندتان در حال حاضر در اتاق شما می خوابد، به تدریج جای خواب او را از خود دور کنید؛ مثلا برای مدتی رختخواب او را روی زمین بیندازید و پس از مدتی جای خواب او را به هال منتقل کنید و در نهایت به اتاق خودش بفرستید. جدا خوابیدن او را تشویق کنید.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

شب ادراری

ناتوانی در کنترل ادرار یا شب ادراری علامت و یا اختلال شایعی است. این اختلال گاهی به تنهایی و گاهی در کنار و همراه سایر اختلالات روان پزشکی دیده می شود. این اختلال را وقتی می توان مطرح نمود که کودک حداقل پنج سال داشته باشد و هنوز توانایی کنترل ادرار خود را ندارد و در رختخواب و یا لباس خود ادرار می کند. این اختلال ممکن است فقط در شب، فقط در روز و یا به صورت شبانه و روزانه (مختلط) روی بدهد.

عدم کنترل ادرار ممکن است عمدی و یا غیر عمدی باشد.

در شب ادراری اولیه کودک هیچ گاه کنترل ادرار را به دست نیاورده است ولی در شب ادراری ثانویه، کودک در مرحله ای حداقل به مدت شش ماه تا یک سال کنترل ادرار را به دست آورده و سپس دچار اختلال و عدم کنترل شده است.
نوع اولیه شایع تر است. شب ادراری در پسرها بسیار شایع تر است. شیوع اختلال با افزایش سن کاهش می یابد. ژنتیک نقش مهمی دارد و اگر یکی از والدین در کودکی مبتلا بوده ، این احتمال در فرزندان بیشتر می شود و اگر هر دو والد سابقه ی شب ادراری داشته باشند احتمال ابتلای فرزندان چندین برابر می شود.

علت:
نمی توان علت واحد و مشخصی برای آن مطرح نمود ولی در نوع اولیه معمول ژنتیک و تاخیر رشدی و تکاملی نقش دارند. در نوع ثانویه ممکن است عوامل استرس زا سبب بروز اختلال شوند؛ عواملی مثل تولد نوزاد جدید، اختلافات خانوادگی و جدایی والدین، مهاجرت و نقل مکان، تغییر مدرسه و… . نوع ثانویه معمولا در پنج تا هفت سالگی روی می دهد.

مـواردي از همراهي شب ادراري با ساير اختلالات روانپزشكي مانند : تـأخير تكـاملي ، اخـتلال بـيش فعالي – كم توجهي و اختلالات رفتاري ديده مي شود.

در مورد بيماريهاي جسمي ماننـد ديابـت، كـم كاري تيرویيد و علل ساختماني و نقايص آناتوميك دستگاه ادراري به نظر مير سد درصد بسياراندكي ازكودكان مبتلا اين مشكلات را داشته باشند در نتيجه بررسي آنها بطور معمـول پيـشنهاد نمـي شـود و بررسي هاي پر هزينه ، تهاجمي و دردناك بستگي به نتيجه معاينه فيزيكي ، شـــرح حـال اخـذ شـده از بيمار و يافته هاي باليني دارد ولي بهتر است عفونت ادراري بخصوص در دختران مبتلاء مـورد بررسـي قرار گيرد.

بررسي نوار مغزي عليرغم انجام زياد آن در كودكان مبتلا به شب ادراري فقط در صورتي تـوصيه مي شود كه در شرح حال و معاينه و تاريخچه كودك يافته اي به نفع صرع پيدا شود .

گاه ديده مي شود كه شـب ادراري متعاقب مصرف برخي از داروهـاي روانپزشـكي رخ مـي دهـد درنتيجه بهتر است در اين مورد نيز دقت نمائيم.

كودكاني نيزهستند كه بنا به بعضي دلايل روانـشناختي آب و مايعات زيادي مصرف مي كنند كه متعاقب آن دچار شب ادراري مي شوند.

شب ادراری یک اختلال خوش خیم و خود محدود شونده است و بهبودی خود به خودی بیشتر در سنین پنج تا هفت سالگی و پس از دوازده سالگی روی می دهد. بدون درمان احتمال بهبودی در هر سال ده تا بیست درصد می باشد.

درمان:
اگر عوامل استرس زا در محیط وجود دارد باید حذف و یا حداقل تعدیل شود. رفع مشکلات خانوادگی ، توجه بیشتر به کودک در موارد تولد نوزاد جدید و کاهش فشارهای ناشی از تغییر محیط از این دست هستند.

باید به اثرات نامطلوب و عوارض ناشی از شب ادراری، خصوصا آسیبی که به اعتماد به نفس می زند و اضطراب و افسردگی همراه توجه نمود و در صورت لزوم اقدام درمانی مناسب به عمل آورد.

اختلالات روان پزشکی محتمل دیگر مثل اختلال نقص توجه/بیش فعالی را باید درمان کرد.

روش رفتاری؛اولین روش درمانی و به شرطی که درست و با حوصله اجرا شود موثرترین روش درمانی است:
مصرف مایعات شبانه شامل آب، نوشابه، چای و میوه های آبدار باید محدود شود. برای موفقیت در این کار والدین هم باید مصرف مایعات را محدود کنند. کودک قبل از خواب حتما روانه ی توالت شود. با استفاده از ساعت زنگ دار هر شب و در نیمه های شب کودک بیدار شده و روانه ی توالت گردد. جدولی برای کودک تهیه شود و شب هایی که کنترل داشته و جای خود را خیس ننموده است ضمن تشویق کلامی یک ستاره و یا صورت خندان در صبح روز بعد برای وی چسبانده شود و طبق قرار وقتی تعداد ستاره ها به حد معینی رسید هدیه ای (مثلا کتاب) برای وی گرفته شود. در مواردی که جای خود را خیس نموده است واکنشی از سوی والدین بروز نمی کند.  اگر کودک تمایل دارد می توان از خود او برای تعویض تشک و یا پهن کردن آن کمک گرفت.

تشکچه ی زنگ دار نیز روش دیگری برای کنترل شب ادراری است. این تشکچه به محض ریزش اولین قطرات ادرار زنگ زده و کودک را از خواب بیدار می کند و از طریق نوعی شرطی سازی سبب بهبود شب ادراری می شود. در صورت شدت اختلال، عدم بهبود با شیوه های رفتاری و همراهی اضطراب، افسردگی، نقص توجه/ بیش فعالی و سایر اختلالات روان پزشکی استفاده از دارو در دستور کار قرار می گیرد.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان