آیا می دانید تغییرات بزرگ و مهمی در مغز در طول دوره نوجوانی ایجاد می شود؟

بحران روانشناختی چیست؟

بحران روانشناختی هنگامی به وجود می آید که یک رویداد آسیب زا بیشتر ازظرفیت فرد، برای سازگاری با آن موقعیت به روش معمول اوست. بحرانهای روانشناختی را نمی توان براساس وقایعی که پیش از آنها رخ داده، به طور قابل اطمینان پیش بینی کرد. رویدادی که یک بحران روانی را برای یک شخص ایجادمی کند لزوماً باعث ایجاد بحران برای شخص دیگر نمی شود.
با این وجود ، برخی از وقایع معمولاً واکنش های بحران روانی را تسریع می کنند. این موارد شامل حمله جسمی، شکنجه، تجاوز، تصادفات خودرو ، خسارات شدید شخصی و فجایع طبیعی مانند زلزله ، آتش سوزی و سیل است.

رویدادهایی از این قبیل اغلب باعث ایجاد یک اختلال روانپزشکی می شوند که ما آن را اختلال استرس حاد می نامیم. اختلال استرس حاد با احساس ترس شدید ، درماندگی و وحشت مشخص می شود. همچنین ممکن است احساس بی حسی ، کمبود پاسخگویی هیجانی ، احساس جداشدگی ، کاهش آگاهی از محیط اطراف ، احساس غیرواقعی بودن یا فراموشی وجود داشته باشد. افرادی که دچار اختلال استرس حاد هستند ممکن است احساس اضطراب، برانگیختگی، آشفتگی، پریشانی ، افکار ناامید کننده و تحریک پذیری داشته باشند. آنها ممکن است این رویداد رابه طورمکرر در رؤیاها ، فلش بک ها یا خاطرات مداوم از تروما دوباره تجربه کنند.
ممکن است فرد از افراد، مکانها و اشیایی که ممکن است دوباره خاطرات رویداد آسیب زا را یادآوری کند، دوری کند. آنها ممکن است در تمرکز مشکل داشته باشند و در عملکرد معمول خود در خانه و محل کار دچار مشکل شوند. همچنین ممکن است به دلیل عدم ارائه کمک کافی به دیگران در حین رویداد از احساس گناه یا احساس گناه بازمانده بودن رنج ببرند. برخی از افراد ممکن است پرخاشگر یا خود مخرب شوند ، از مراقبت از خود صرفنظر کنند، دچار سردرگمی شوند یا با روشی عجیب و غریب رفتار کنند.

در صورت درمان سریع ، علائم اختلال استرس حاد به طور معمول طی ۳۰ روز کاهش می یابد یا از بین می رود. در برخی موارد ، به ویژه در صورت عدم درمان، اختلال استرس حاد ممکن است ادامه یابد. اگر مدت زمان آن از یک تا سه ماه باشد ، ما آن را اختلال استرس حاد می نامیم. هنگامی که این علائم بیش از سه ماه طول بکشد ، ما آنرا اختلال استرس پس از سانحه می نامیم. بعید نیست که علائم اختلال استرس پس از سانحه درمان نشده و برای سالها ادامه یابد و به محدودیتهای جدی در زندگی فرد تبدیل شود. یادآوری این نکته نیز مهم است که وقتی فردی با یک موقعیت استرس زا روبرو می شود، به احتمال زیاد خانواده یا سایر اطرافیان بیمار نیز تحت تأثیر علائم اختلال استرس پس از سانحه بیمار قرار می گیرند.
روانشناسانی که با بیماران مبتلا به اختلال استرس حاد و اختلال استرس پس از سانحه کار می کنند، ممکن است به آنان در مدیریت مسایل استرس پس از سانحه (اطلاع رسانی به دیگران ، برقراری تماس ، تنظیم مجدد امور روزمره شخص) کمک کرده و فضای امنی را برای گفتگو در مورد این رویداد ، برای فرد فراهم کنند.

علائم شخص یا هر چیز دیگری که در ذهن او وجود داردآزار دهنده و صحبت کردن درباره این رویداد آسیب زا در ابتدا دردناک است ، اما افراد اغلب بعد از اینکه توانسته اند در مورد این رویداد صحبت کنند ، احساس تسکین و کاهش علائم را گزارش می دهند.
آنها می توانند بعد از قراردادن ابعاد مختلف مشکل در کنار هم و درنظر گرفتن همه جوانب، همراه با یک مشاور شرایط را با وضوح بیشتری مشاهده کنند.
در حالی که بزرگسالان در این شرایط می توانند با یک درمانگر صحبت کنند، کودکی که دچار واکنش استرس حاداست، احتمالاً در مورد آن به زبان غیر کلامی، مانند بازی و همچنین در استعاره های کلامی و داستانهایی که از تخیل خود می گوید صحبت کند. بنابراین در ارتباط با کودکان ، بیشتر احتمال دارد که یک جلسه بازی درمانی (بیشتر در مورد این مورد) برگزار شود. در بسیاری از شرایط ، همانطور که در بالا ذکر شد ، تغییر ناگهانی رفتار فرد آسیب دیده تمام خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. هنگامی که این اتفاق می افتد ، اغلب ملاقات با یک درمانگر است که می تواند به افراد در رسیدگی به مشکلات دشوار و بهبود روابط بین اعضای خانواده کمک کند.

اختلال بیشفعالی کمبود توجه(ADHD) و اختلال طیف اتیسم(ASD)

 

اختلال طیف اتیسم یاASD شامل آنچه قبلاً به آن اختلال اوتیسم  ،سندروم آسپرگر،اختلال فراگیر رشد نامعین، گفته می شد. همه اینها بر مهارتهای اجتماعی و عاطفی و ارتباطات غیر کلامی فرد تأثیر می گذارند.

ASDشباهت های زیادی با ADHD دارد.، اما همچنین تفاوتهایی نیز بین این دو  وجود دارد.

آیا می توان فرد مبتلا به ADHD و ASDرا تشخیص داد؟ 

بيش از نيمي از كساني كه بهASD مبتلا شده اند. علائم ADHD   را  نيز دارند.

در حقیقت، ASD  شایعترین همبودی باADHD است.

بیش از یک چهارم کودکان مبتلا بهADHD علائم ASD  را به صورت خفیف دارند.که ممکن است شامل مشکل در مهارت های اجتماعی یا مثلاً نسبت به بافت لباس بسیار حساس باشند.

چراADHD  و ASD به دفعات با هم به صورت همزمان وجود  دارند؟

آیا شباهت هایی بین آنها وجود دارد؟

هر دوADHD و ASD جزو اختلالات عصبی رشدی هستند.(رشد مغزی به نوعی تحت تأثیر قرار گرفته است)این بدان معناست که هر دو شرایط / اختلالات بر سیستم عصبی مرکزی که مسئولیت حرکت ، زبان ، حافظه و مهارتهای اجتماعی و تمرکز را بر عهده دارد، تأثیر می گذارد.

تعدادی از تحقیقات علمی نشان داده اند که این دو اختلال اغلب به صورت کاموربید وجود دارند ، اما محققان هنوز نمی دانند که چرا اینگونه است؟

درADHD یاASD ، رشد مغز به نوعی تحت تأثیر قرار گرفته است.

مهمتر از همه ، شامل عملکرد اجرایی مغز ، مسئولیت تصمیم گیری ، کنترل تکانه، مدیریت زمان ، تمرکز و مهارت های سازماندهی است.برای بسیاری از کودکان ،مهارتهای اجتماعی نیز تحت تأثیر قرار می گیرند. هر دوADHD و ASD در پسران شایع تر است. اگرچه هم بزرگسالان می توانند،به صورت همزمان دارایADHD و ASD باشند ، اما ترکیب آن به اندازه کودکان رایج نیست.

در حالی کهASD  یک اختلال مادام العمر محسوب می شود، مطالعات طولانی مدت نشان داده اند که در یک سوم تا دو سوم موارد، علائم كودكان مبتلا به ADHD، در بزرگسالی ادامه دارد.

 

 تفاوت بینADHD و ASD چیست؟

در ابتدا بسیاری از کودکان بهADHD مبتلا می شوند،زمان شروع آنها از مهد کودک یا پیش دبستانی است، زیرا رفتار آنها با رفتار همکلاسی هایشان تضاد دارد.

ADHDباعث می شود کودکان همیشه بیقرار باشند، به صورت تکانشی عمل کنند یا در توجه کردن مشکل داشته باشند. برخی از کودکان مبتلا بهADHD  علائم متفاوتی دارند، به عنوان مثال ، تمام توجه آنها روی یک اسباب بازی متمرکزاست و نمی خواهند با هیچ چیز دیگری بازی کنند.قبل از رسیدن به دومین سالگرد تولد علائم ،ASD برای برخی از کودکان مبتلا به  قابل توجه است. برای دیگرکودکان ممکن است نشانه های ASDتا زمانی که به سن مدرسه رفتن نرسیده اند و  رفتارهای اجتماعی آنان کاملاً متفاوت از همکلاسی هایشان نشده به شکل واضح مشخص نباشد.  کودکان مبتلا به  ASDاغلب از تماس چشمی اجتناب می کنند و به نظرنمی رسد علاقه مند به بازی یا مشغول شدن با دیگران باشند. توانایی آنها در صحبت کردن ممکن است به آهستگی رشد کند یا اصلاً رشد نیابد. آنها ممکن است شیفته یکنواختی در بافت مواد غذایی و یا تکرار کردن حرکات، به خصوص با دست و انگشتان خود باشند.

 

رفتارهای خاص درADHD وASD

اغلب کودکان مبتلا بهADHD در تمرکز بر روی یک فعالیت یا کار مشکل دارند. هنگامی که آنها به فعالیت های روزانه خود مشغول هستند، ممکن است به راحتی حواسشان پرت شود. برای کودکان مبتلا بهADHD  چالش برانگیز است که قبل از پریدن به کار دیگری، یک کار را به شکل کامل انجام دهند. آنها اغلب از نظر فیزیکی قادر به نشستن نیستند. اما برخی از کودکان مبتلا بهADHD  ممکن است خیلی علاقه مند به یک موضوع یا فعالیت باشند که روی آن ثابت می مانند، یاروی آن بیش از حد تمرکز می کنند. اگرچه تمرکز روی یک چیز می تواند مثبت باشد ، ممکن است به معنای این باشد که وقتی از آنها خواسته می شود توجه خود را به فعالیت های دیگر جلب کنند دچار مشکل می شوند.

کودکان مبتلا بهASD به احتمال زیاد بیش از حد متمرکز می شوند و قادر به انتقال توجه خود به کار بعدی نیستند. آنها غالباً در مورد امور روزمره خود انعطاف ناپذیر هستند. ودارای تاب آوری پایین برای تغییرمی باشند.

این ممکن است به معنای طی کردن مسیریکسان و هر روز خوردن غذای مشابه باشد. بسیاری از آنها بسیار حساس یا بدون حساسیت به نور ، سر و صدا ، لمس، درد، بو یا مزه هستند یا علاقه شدید به آنها دارند.

آنها ممکن است اولویتهای غذایی را بر اساس رنگ یا بافت تنظیم کرده باشند، و ممکن است. حرکاتی مانند بال بال  زدن مکرر دست ها را انجام دهند.

تمرکز شدید در آنها یعنی افراد دارایASD  اغلب قادرند جزییات وقایع را برای مدت زمان طولانی بخاطر بسپارند و ممکن است، به ویژه در ریاضیات، علوم هنر و موسیقی بسیار خوب باشند.

 

مروری بر درمان

بهترین ارایه دهنده درمان ارائه شده برای فردی که به هر دو اختلال ADHD و ASD مبتلا شده است ، روانپزشکی است که تجربه درمان هر دو بیماری را دارد.

درمان ADHD معمولاً شامل دارو است. از طرف دیگر ، چون گزینه های دارویی برای ASD هنوز محدود است، کودکان مبتلا بهASD ممکن است به گزینه های غیر دارویی بهتر پاسخ دهند.

این گزینه ها ممکن است شامل رفتار درمانی باشد،برای مدیریت علائم و مهارت آموزی برای زندگی روزمره فرد، برای کودک مبتلا به ASD ، توجه به رژیم غذایی ضروری است، زیرا محدودیت غذایی مبتنی بر حس می تواند منجر به ایجاد شکاف در تغذیه شود.برای فردی که مبتلا به ADHD است ، داروهای محرک می توانند باعث از بین رفتن اشتها شوند.در حالی که علائمADHD معمولاً به میزان معمول داروی تجویز شده خوب پاسخ می دهند.

علائمASD احتمالاً چنین نیستند. علائم ASD که غالباً با ADHD همپوشانی دارند ، از جمله بیش فعالی، تکانشگری و کم توجهی ممکن است،به داروهای مورد استفاده در درمان ADHD پاسخ دهند.

در حال حاضر داروهای درمان کننده ASD در حال توسعه هستند، و تحریک پذیری، پرخاشگری، و خودآزاری که به ASD مربوط می شود ،معمولاً به داروهای ضد روانپریشی پاسخ می دهند.

داروها اغلب بخشی از برنامه درمانی برای کودکان مبتلا بهADHD هستند زیرا به کاهش برخی از علایم مهم ازجمله بیش فعالی وتکانشگری کمک می کنند.

 

 

اختلال اضطراب جدایی: اجتناب از مدرسه رفتن


رفتن به مدرسه برای بیشتر کودکان یک تجربه لذت بخش و هیجان انگیز است. با این حال، برای برخی، حضور در مدرسه ممکن است رنج آور و تحمل آن دشوار باشد و یا از آن اجتناب شود.

این کودکان ممکن است از اختلال اضطراب جدایی رنج ببرند که ممکن است به صورت اجتناب ازرفتن به مدرسه ظاهر شود. اجتناب از اجزای اصلی این اختلال است.
و می تواند به صورت اجتناب از رفتن به مدرسه، عدم تمایل به تعامل با سایر کودکان، بدون حضور والدین یا مراقبان یا امتناع از به تنهایی خوابیدن شکل بگیرد.
درک این نکته مهم است که ترس از جدایی در ۸ ماهگی، ۱۲ ماهگی و بین ۱۸ ماهگی تا ۳ سالگی متداول است. همچنین برای کودکان عادی است که هنگام ورود به مهد کودک یا پیش دبستانی ترس ازجدایی داشته باشند. ، با این حال ،این اختلال با اضطراب بیش از حد و نامتناسب با رشد کودک در مورد جدا شدن از خانه یا مراقب او مشخص می شود.

علائم اضطراب جدایی جسمی، شناختی و رفتاری است. علائم جسمی ممکن است شامل معده درد، حالت تهوع، اسهال، استفراغ، سردرد، گر گرفتن، خستگی، گریه، عدم توانایی در صحبت کردن، تنش / کج خلقیهای گاه به گاه و لجبازی تحریک پذیری باشد.
علائم شناختی شامل افکار بیش از حد نگران کننده است که به خود یا مراقبان فرد مبتلا مربوط می شود. این موارد ممکن است شامل گم شدن یا ربوده شدن، ترس از بیماری یا نگرانی از اینکه مراقب ممکن است در یک تصادف خطرناک کشته شود و به این ترتیب به خانه برنگردد، باشد. ارتباط بین این افکار متفاوت، ترس است که در نهایت فرد از مراقب اصلی جدا شود.
از نظر رفتاری، شایع ترین و آشفته ترین علامت امتناع از مدرسه است. این ممکن است امتناع کامل از حضوردر مدرسه، رفتن به مدرسه اما زود به خانه برگشتن، شروع دیر هنگام مدرسه، کج خلقی در هنگام ورود به مدرسه، وحضور درکلاس باشدت بالایی ازاحساس پریشانی به نظر برسد. علائم دیگر شامل امتناع یا عدم تمایل به تنها بودن یا بدون حضور مراقبان، کابوس های مکرر با مضامین جدایی و اجتناب از موقعیت ها یی است که ممکن است منجر به جدایی از مراقبان شود.
این اختلال در صورت تشخیص صحیح، قابل درمان و کنترل است. شرکت والدین در درمان بسیار مهم است ، زیرا کودک برای موفقیت باید مورد توجه والدین قرار گیرد. والدین نیز علی رغم فشارهای زیاد کودک برای بازگشت به راهکارهای “قبلی” تعامل با یکدیگر، باید کاملاً از برنامه درمانی حمایت کنند.
و همچنین والدین نیز باید، با وجود فشار زیاد کودک برای بازگشت به راهکارهای متقابل “قبلی”. مطابق با برنامه درمانی کاملاً مورد حمایت قرار گیرند.
مدت زمان ایده آل برای درمان اختلال اضطراب جدایی در حدود دوازده جلسه است، اگرچه مطالعات نشان می دهد کودکانی که حداقل شش جلسه دارند، بهبود نشان می دهد. مانند درمان سایر اختلالات اضطرابی ، توصیه می شود که هر جلسه به صو رت مستقل بوده و مؤلفه های اصلی درمان شناختی-رفتاری را در بر بگیرد.

درمان با آموزش کودک در مورد اضطراب و عادی سازی تجربه خودش شروع می شود. اضطراب یک پاسخ طبیعی است که همه افراد آن را تجربه می کنند و به هشدار دادن به فرد برای آگاهی از خطر کمک می کند. استفاده از قیاس آلارم اتومبیل هنگام خرابی آن یا زنگ هشداردودی که با کمترین سیگنال خاموش می شود ، در کمک به کودک و نوجوانان در درک اضطراب کمک می کند. آموزش همچنین شامل کمک به کودک برای درک اینکه چرا اضطراب ایجاد می شود. یک راه ایده آل برای توضیح اضطراب استفاده از مثلث A (عاطفه) B (رفتار) C (شناخت) است تا کودک بتواند ارتباط بین افکار (C) ، احساسات (A) و رفتار (B) را درک کند.

به عنوان مثال یک کودک ممکن است فکر کند (C) ، “پدر من اگر به محل کار برود ، تصادف خواهد کرد” ، احساسات (A) حالت تهوع و سر درد شود. رفتارها (B) حرفها و شكايات کودک است تا پدر در خانه بماند. درک این رابطه در نهایت کودک را قادر می سازد تا کنترل بیشتری از وضعیت تحریک کننده اضطراب را به دست گیرد.

مؤلفه اصلی درمان ، کمک به کودک است که علایم بدنی اضطراب ، احساسات (A) را تشخیص دهد.و نحوه مدیریت آنها را بیاموزد استفاده از علایم بدنی به عنوان سرنخ یا علائم هشدار دهنده اضطراب به کودک کمک می کند تا بداند چه زمانی می تواند از راهکارهای مدیریتی مؤثر مانند آرامسازی پیشرونده عضلات یا تنفس عمیق و کنترل شده استفاده کند.

یکی دیگر از مؤلفه های اصلی درمان شناختی به چالش کشیدن یا کمک به کودک برای به دست آوردن توانایی جلوگیری از انتشار افکارافراطی و اغراق آمیز است.

(C) یادگیری شناسایی افکار غیر مفید و بیرونی کردن آنها به عنوان “هیولاهای نگران کننده” ، کودک را قادر می سازد که با آنها مقابله کند. سایر راهبردهای شناختی به کودک کمک می کند تا افکار مختل کننده را با ایده های مفید تر جایگزین کند یا واقع بینانه احتمال وقوع هر فکر را تخمین بزند. شناسایی و سپس به چالش کشیدن الگوهای تفکر معیوب کمک می کند تا اضطراب کاهش یابد و احتمال مشارکت در مقابل اجتناب را افزایش دهد.
همه مؤلفه های درمان شناختی – رفتاری اختلالات اضطرابی برای مداخله موفق مهم هستند. با این حال، قرار گرفتن در معرض وضعیت ترسناک یا مواجهه کودک با ترس از آنها بسیار مهم است. قرار گرفتن در معرض وضعیت ترسناک بهتر است بتدریج انجام شود، نه اینکه از رویکرد همه یا هیچ استفاده شود. سلسله مراتب یا نردبان ترس به گونه ای ساخته شده است که کودک می تواند به تدریج از کمترین وضعیت ترسناک به ترسناک ترین وضعیت روبرو شود. از آنجا که کودک از طریق سلسله مراتب ترس می آموزد، مدت زمان قرار گرفتن در معرض آن نیز می تواند از کوتاه تا طولانی افزایش یابد. هر سلسله مراتب برای هر کودک به صورت فردی خواهد بود. به عنوان مثال، بازی در خانه یک دوست بدون حضور والدین ممکن است از حضورکامل پدر و مادر در خانه برای زمان بازی، نیمی از زمان بازی یا انتظار دربیرون از خانه در ماشین فقط با دسترسی به تلفن همراه صورت گیرد .

اگرچه اضطراب جدایی می تواند یک اختلال دشوار باشد، اما قابل درمان است. بخشی از مؤلفه های اصلی درمان شامل درک احتمال عود است. غالباً كودك برای مدت زمانی سلسله مراتب را خوب انجام می دهد و سپس ناگهان پسرفت می کند. این ممکن است هنگام تغییر برنامه ها و روالهای مورد انتظار رخ دهد. بهتر است بدانید این امر طبیعی است و به تجدید دستاوردهای قبلی کمک خواهد کرد.

تحقیقات نشان داده است که مهارتهای مدیریت اضطراب در رویکرد شناختی-رفتاری و استراتژیهای مواجهه با آن در درمان اختلال اضطراب جدایی مؤثر است. مدرسه رفتن برای کودکان مانند کار برای بزرگسالان ، بخش مهمی از تجربه و رشد آنان است. آموزش برای مدیریت علائم ناتوان کننده این اختلال، کودکان و خانواده ها را قادر می سازد تا با ترس های خود روبرو شوند و زندگی لذت بخش تری داشته باشند.

گریه کردن در نوزادان و کودکان

همه کودکان وقتی گرسنه معذب  خسته و بیمار هستند یا دردی را احساس می کنند گریه می کنند

گاهی اوقات آنها گریه می کنند زیرا نیازمند جلب توجه اند.

کودکان نوپا  و بزرگتر نیزممکن است گریه کنند زیرا رنجور، ناراحت و خشمگین هستند برای مثال:

درک کردن نیاز های کودک تان می تواند برای شما سخت باشد مخصوصا وقتی که هنوز صحبت نمی کند

بنابراین وقتی کودک شما گریه می کند، با چک کردن اینکه بیمار یا آسیب دیده نیست شروع کنید، اگر مطمئن نیستید،

بهتر است کودک را برای ویزیت نزد پزشک ببرید

اگر کودک شما به دلایل دیگری گریه می کند کارهای زیادی وجود دارد که برای کمک به او می توانید انجام دهید

کودکان با توانایی گریه کردن به دنیا می آیند و گریه راه اصلی آنان برای برقراری ارتباط است

یکی از هر ده کودک بیش از حد گریه می کند، بیش از حد یعنی بیشتر از ۳ ساعت در روز

کودکانی که زیر ۱۲ ماه سن دارند بیشتر در اوایل شب و صبح خیلی زود گریه می کنند که این می تواند بسیار استرس زا باشد. مخصوصا هنگامی که شما مشغول انجام کارهای دیگری باشید

این مرحله از گریه کردن بسیار زودتر از آنچه شما فکر می کنید سپری می شود

 

چطور گریه کردن نوزاد را مدیریت کنیم

قدم اول این است که

چک کنید آیا کودک  گرسنه معذب  خسته و بیمار است یا دردی را احساس می کند

با گذشت زمان، شما می دانید که گریه نوزادتان چه معنی می دهد.

در اینجا چند استراتژی مفید دیگر وجود دارد:

کودک خود را در یک کالسکه یا یک رول کودک قرار دهید و برای پیاده روی بروید

از یک کودک یا خویشاوند بخواهید در اوقاتی از روز که کودک خیلی گریه می کند به شما کمک کند

اگر احساس خستگی می کنید، کودک خود را در جایی امن نگه دارید و استراحت پنج دقیقه ای انجام دهید. اجازه بدهید کودک شما برای چند دقیقه گریه کند،این کار به او آسیب نمی رساند و می تواند به شما کمک کند همه چیز را کنترل کنید.

کودکان نوپا نیز به دلایل مشابه با نوزادان گریه می کنند. اما کودکان نوپا برای یافتن راهی برای مقابله با احساسات جدید و دشوار مانند سرخوردگی، خجالت یا حسادت گریه می کنند

چگونه گریه کردن  کودک نوپا را مدیریت کنیم

اگر کودک از نظر جسمی مشکلی نداشته باشد راهبرد های زیر می توانند کمک کننده باشند:

اگر فکر می کنید فرزندتان خسته است،استراحت ممکن است به او کمک کند.

یا شما می توانید زمان آرامی را با گوش دادن به موسیقی و یا خواندن یک داستان  به او اختصاص بدهید.

اگر گریه در زمان خواب اتفاق بیافتد شما ممکن است برای مدیریت کودکتان به کمک نیاز داشته باشید

اگر فرزند شما عصبانی و یا دچار اوقات تلخی است ، او را در جایی امن نگه دارید تا آرام شود.

اگر فرزند شما رنجور است ، سعی کنید راه حلی با کمک یکدیگر پیدا کنید

به عنوان مثال، به او بگویید تو ناراحت هستی چون لگو ها در حال افتادن هستندبیا با هم دوباره درستش کنیم

نامگذاری هیجانات به کودکتان اجازه می دهد تا  بداند که شما احساسات او را درک می کنید. همچنین به او کمک می کند که بتواند هیجانات خود را کنترل کند.

اگر کودک نوپای شما فقط بدخلق است بهتر است تغییر در موقعیت فعلی را امتحان کنید مانند رفتن به پیاده روی،بردن او به حمام، و پلی کردن یک آهنگ کودکانه و باهم رقصیدن

و از اینکه چقدر می توانید باهم خوشبگذرانید متعجب خواهید شد

 

چگونه گریه کردن کودکان پیش دبستانی و دبستانی را مدیریت کنیم

اگر کودک از نظر جسمی مشکلی نداشته باشد راهبرد های زیر می توانند کمک کننده باشند

به فرزندتان فرصت دهید تا آرام شود، سپس از او بپرسید که چه چیزی او را ناراحت کرده است

گوش دادن به اورا با بازخورد دادن احساسش به اوبازگو کنید

برای مثال تو ناراحتی چون سام نمی تونه باهات بازی کنه

راهکارهای دیگری را برای مقابله با این موقعیت به کودک پیشنهاد دهید

برای مثال درعوض بهتره از رایان بخوای که با تو بازی کنه

اطمینان حاصل کنید که فرزند شما متوجه شود گاهی اوقات خوب است که گریه کند – مثلا وقتی اتفاقی برایش می افتد یا وقتی آسیب می بیند. به او بگویید “خب، اگر به سر من ضربه ای وارد بشه من هم گریه می کنم “.اگر به نظر میرسد  که فرزندتان زمان زیادی را صرف گریه و غم و اندوه می کند بهتر است با روانپزشک یا روانشناس کودک در این خصوص مشورت کنید. گریه در نوزادان و کودکان یکی از رایج ترین دلایلی است که  والدین  در این خصوص به دنبال کمک حرفه ای هستند.

اگر فرزند تان بسیار گریه می کند، شما ممکن است خلق پایین یا حتی افسردگی را تجربه کنید. اگر چنین احساسی دارید یا دچار افسردگی شده اید و افکاری در مورد صدمه زدن به فرزندتان دارید، مهم است که به دنبال  یک راه حل درست برای دریافت کمک باشید. همچنین به یاد داشته باشید که کودک شما از طریق تماشا کردن شما درباره زمان و چگونگی ابراز هیجاناتش مانند غم و اندوه، خشم و شادی می آموزد.

 

اتیسم و بلوغ

اگر فکر می کنید که نوجوان شما ممکن است دارای اختلال طیف اوتیسم باشد، یا شما یک کودک مبتلا به اوتیسم دارید و می خواهید بدانید زمانی که آنها به یک بالغ جوان تبدیل می شوند چه اتفاقی می افتد ، ما علائمی را که ممکن است در یک کودک مبتلا به اوتیسم که به یک نوجوان تبدیل شده است وجود داشته باشد را در اینجا، عنوان می کنیم.

شما می توانید مراحل قدم به قدم و استراتژی هایی که می تواند برای مدیریت رفتارهای خاص این نوجوانان به شما کمک کند را در اینجا بیابید.

 

فکر می کنم ممکن است نوجوان من اوتیستیک باشد، چرا بعضی از جوانان اتیستیک دیر تشخیص داده می شوند؟

تشخیص دیرهنگام این اختلال در نوجوانی امری معمول است،خصوصا اگراین کورکان دارای “عملکرد بالا” و یا دارای تواناییهای علمی باشند. این موضوع در دختران بیش از پسران رخ می دهد،به عنوان مثال دختران معمولا در کپی کردن رفتارهای طبیعی عصبی ،از جمله ارتباطات کلامی و غیر کلامی به منظور پنهان کردن اوتیسم مهارت بیشتری دارند. تشخیص دیرهنگام این اختلال می تواند رخ دهد زیرا برخی از ابهامات وجود دارد که دشوار است تا اطمینان حاصل شود که یک جوان مبتلا به اوتیسم است، یا به این دلیل که مسایل دیگری به عنوان مشکل اصلی این نوجوانان عنوان شده است، به عنوان مثال رفتار چالش برانگیز یا ADHD.

به طور معمول، کودکان اغلب قادر به سازگاری با محیط مدرسه در مقطع ابتدایی هستند.اماافزایش تکالیف در دوره متوسطه بسیار استرس زاست، که باعث می شود مشکلات آنها بیشتر آشکار شود. برای این اختلال نشانه هایی وجود دارد که والدین، معلمان و مراقبین اگر فکر می کنند کودک ممکن است مبتلا به اوتیسم باشد می توانند به دنبال آن باشند:

مشکل در برقراری تعامل و ارتباطات اجتماعی

مشکل درایجاد دوستی با دیگران

خطادر درک اشاره های اجتماعی یا زبان بدن

ایجاد سوء تفاهم در مکالمات

پیدا کردن راههای آسان تر برای ایجاد دوستی آنلاین

ارتیاط چشمی ضعیف

اظهار داشتن به عدم مطابقت دیگران با آنان

انعطاف ناپذیری یا اندیشه های سختگیراته (تفکر سیاه و سفید)

مشکلات پردازش حسی  و  تجربه حساسیت بیش از حد، به عنوان مثال حساسیت پیدا کردن به شلوغی استرس زای مدرسه

قادر به تحمل صف یا جمعیت نیستند نسبت به لمس شدن حساس هستند

داشتن مشکلات در برنامه ریزی و سازماندهی کارها مثل آماده کردن کیفٰ مدرسه یا برنامه های روز مدرسه

مشکلات احساسی

عزت نفس پایین

مشکل یا عدم تمایل به بیان یا نام گذاری هیجانات خود

سطوح اضطرابی که نسبت به شرایط ایجاد کننده آن بسیار بیشتربه نظر می رسد

خلق پایین یا افسردگی

تمایل به کناره گیری از دنیای بیرون

اگر شما معتقدید که یک نوجوان مبتلا به اوتیسم است گام هایی که باید برای ایشان بردارید

اگر فکر میکنید نوجوان شما دارای اوتیسم است، برای شما مهم است که در مورد آن مطالعه کنید. همچنین مهم است که درباره آن با پزشک خود صحبت کنید که در صورت لزوم توصیه های پزشکی لازم و ارجاع به دیگر متخصصین را به شما ارائه کند.

وقتی یک کودک مبتلا به اوتیسم به یک نوجوان تبدیل می شود چه اتفاقی می افتد؟

علائم جدیدی که ممکن است در دوران نوجوانی ظاهر شوند

اغلب دوره نوجوانی درکودکان اتیستیک را می توان بسیار دشوار یافت. اگرچه آنها هورمون هایی مشابه دیگر نوجوانان دارند،
اما به طور طبیعی روابط پیچیده ای را ایجاد نمی کنند و قادر به تفسیر یا درک کردن انواع مختلف روابط که با بزرگ شدن کودکان رشد پیدا میکند نیستند.

استراتژی برای مدیریت علائم

استراتژی های زیر می تواند برای کمک به مدیریت هر نوع رفتار اوتیستی درکودکی که به یک نوجوان تبدیل می شود، استفاده شود:

(آرام بودن) رویکرد سکوت در هنگام صحبت با نوجوان در حالی که اطمینان حاصل می کنید که آنها به طور کامل از زندگی خانوادگی کناره گیری نمی کنند.

به آنها اجازه بدهید فضای خودرا داشته باشند.

فعالیت های آنلاین آنها را برای تشویق به برقراری ارتباط چهره به چهره با مردم محدود کنید.

برای انجام فعالیت های مختلف در تعطیلات آخر هفته و تعطیلات عید برنامه ریزی کنید و این برنامه ها را با نوجوان به اشتراک بگذارید.

روتین هاراحفظ کنید

صحبت کردن با پسر یا دختر تان، را هنگامی که با یکدیگر در حال انجام یک فعالیت انتخاب شده ، مانند راه رفتن در پارک یا رانندگی در ماشین، هستید انجام دهید.  از بسیاری تعریف و تمجید های های ظریف و خالصانه استفاده کنید، زیرا کودکان مبتلا به اوتیسم معمولا عزت نفس پایینی دارند و بیشتر از کودکان معمولی نیازمند تعریف وتمجید هستند. اما به یاد داشته باشید که بسیاری از بچه های اوتیستیک دوست ندارند که در برابر دیگران برجسته شوند و مورد تحسین و تمجید قرار بگیرند.

ناخن جویدن در کودکان و راههای متوقف کردن آن

 

جویدن ناخن اغلب یک عادت بی ضرر است که اکثر کودکان همانطور که بزرگتر می شوند به طور طبیعی آن را انجام می دهند.اکثر آنان با گذشت زمان این عادت را ترک می کنند، اما برخی از آنان تا نوجوانی و بزرگسالی آن را ادامه می دهند. برآوردها نشان می دهند که نزدیک به ۵۰ درصد از کودکان بین سنین ۱۸-۱۰ سال ناخن های خود را می جوند. اگر چه این یک عادت آزار دهنده است. به والدین کمک می کند تا علل زمینه ای آن را کشف کنند و برای درمان آن اقدام کنند.

کودکان ناخن های خود را به علل مختلفی از جمله اضطراب، استرس ، خستگی و احساس آسایش کردن می جوند.

در اینجا برخی از رایجترین دلایل ناخن جویدن کودکان را میبینیم:

نوزادان و کودکان نوپا انگشت شصت خورا به عنوان یک عمل خود آرامبخش میومکند. چیزی که بطور طبیعی باید انجام شود. زمانی که آنها دارند بازی می کنند یا با خود تنها هستند. این باعث می شودکه آنها احساس آسایش کنند. جویدن ناخن یک شکل اصلاح شده از مکیدن انگشت شصت است. که با رشد کودکان ادامه پیدا می کند. از این رو کودکان و نوجوانان ناخن های خود را می جوند و احساس آرامش می کنند.

خستگی

کودکان هنگامی مشغول ناخن جویدن می شوند که خسته هستند. یا کاری یکنواخت را انجام می دهند. و همچنین زمانی که آنها مشغول نیستند و دستانشان آزاد است. در آنها دیده می شود، مثلا در حین تماشای تلویزیون یا حضور در کلاس.

برای تسکین اضطراب و استرس

شرایط موجود در خانه یا مدرسه  که می تواند موجب استرس یا اضطراب شود، باعث می شود که کودک ناخن خود را بجود. بسیاری از موقعیت های استرس زا وجود دارند که می توانند موجب اضطراب شوند، مانند:

درگیری با اعضای خانواده یا والدین

از دست دادن یکی از اعضای خانواده یا بستگان نزدیک

طلاق

نقل مکان به یک شهر یا خانه جدید

رفتن به یک مدرسه جدید

مورد سواستفاده قرار گرفتن توسط بچه های دیگر

تنبیه

تحت فشار قرار گرفتن برای خوب عمل کردن درخانه یا در مدرسه

 

تقلید عادت های دیگران

کودکان به سرعت رفتار را تقلید  می کنند. ناخن جویدن یکی از رفتارهایی است که معمول است. و وقتی که خواهر یا برادر یا یکی از اعضای خانواده آن را انجام می دهد کودک از او تقلید می کند.

 

ژنتیک

این شانس وجود دارد که شما عادت هایتان را از طریق ژن هایتان به فرزندانتان منتقل کنید. اگر شما در کودکی ناخن خود را می جویدید، فرزندان شما نیز شانس آن راخواهند داشت.

 

چگونه ناخن جویدن در یک کودک را متوقف کنیم؟

در اینجا برخی از درمانهای خانگی مؤثر برای ناخن جویدن کودکان وجود دارد.

تسکین اضطراب

اگر متوجه شدید که فرزندتا ن اغلب هنگامی که درمورد موضوعی استرس یا اضطراب دارد مانند تغییر دادن مدرسه، رفتن به جای جدید، یا درگیری در خانواده ناخن های خود را میجود، برای صحبت کردن با او وقت بگذارید.

زمانی مناسب برای صحبت کردن با او  را، پیدا کنید و با او ارتباط برقرار کنید تا درباره چیزهایی که ممکن است درمورد آن نگران باشد صحبت کنید.

اصلاح ناخن ها به صورت منظم

کوتاه کردن ناخنها یک راه خوب برای کاهش میل به جویدن آنها است. دختران می توانند مرتب کردن ناخن های خود را در یک آرایشگاه انجام دهند، بنابراین توجه و علاقه به مرتب بودن ناخن ها می تواند کودک را از دوباره جویدن آنها حفظ کند.

پیشنهاد یک جایگزین

جایگزین دیگری را برای آزاد کردن استرس یا بیقراری آنها بگذارید. توپ استرس یک راه عالی برای آزاد ساختن اضطراب است.

فشار دادن و چرخاندن آن را در دستان خود می تواند راه خوبی برای آرام شدن به کودکان بدهد.

فعالیت ها و پروژه هایی که دستانشان را مشغول نگه می دارد، نیز گزینه دیگری است. هنر و صنایع دستی همراه با تحریک تخیل آنها، استرس  را کاهش می دهند. بازی و ورزش نیز از بهترین راههای آزاد ساختن پتانسیل انرژی است.

آنها را از عادت ها آگاه سازید

عادتها مانند جویدن ناخن عمدتا ناخودآگاه است فرزند شما بیشتر وقت ها متوجه انجام دادن این کار نمیشود و از این رو هنگامی که شما برای متوقف کردن این کار به او می گویید نکن، متعجب می شود.

با کودک درباره اینکه چه چیزی باعث می شود تا ناخن ها خود را بجود و درمورد راه های مخفی برای یادآوری به  او هنگامی که این کار را انجام می دهد، صحبت کنید.

این کار زمانی مفید است که به روش زیرکانه انجام شود، به ویژه در جایی که آنها می توانند خجالت زده شوند. یک ضربه  روی شانه یا یک کلمه کد مانند که فقط دو نفرشما از آن اطلاع دارید شروع خوبی است.

پاداش رفتار مثبت

وقتی متوجه شدید که فرزند تان درچالش با اضطراب خود به شیوه های سالم تر پیشرفت می کند، او را تشویق کنید و به او پاداش دهید. او را برای بستنی خوردن بیرون ببرید. کودکان به طور طبیعی به دنبال توجه  والدین خود هستند.

این می تواند بسیار ناامید کننده باشدکه نتوانید ناخن جویدن  فرزندتان را متوقف کنید.این روش ممکن است برای همه بچه ها جواب ندهد، بنابراین در طول زمان موارد جدیدی را امتحان کنید تا ببینید چه چیزی جواب می دهد. شکستن عادتها سخت است و از آنجایی که اضطراب یک شبه ایجاد نمی شود، این به آنها یک زمان می دهد که ناخن جویدن خود را ترک کنند.  با آنها صبور باشید اگر هیچ یک از روش ها کار نکند .به نظر می رسد فرزند شما بیش از حد مضطرب است، با پزشک متخصص اطفال مشورت کنید تا به او کمک کنید.

فوت و فن طعم تلخ

در فروشگاه های پزشکی مایعاتی که برای کودک بی ضرر و ایمن هستند موجوداست. که با  توصیه پزشک متخصص اطفال که برای متوقف کردن عادت جویدن ناخن ساخته شده است. آن را به ناخن های کودک بزنید. طعم تلخ آن به عنوان یک یادآوری برای جلوگیری ازجویدن ناخن ها عمل می کند.

آن را به یک مسئله بزرگ تبدیل نکنید

اگر از این عادت آنها اذیت می شوید،آنها می توانند متوجه اضطراب شما شده و ناراحت شوند. آنها همچنین می توانند از آن به عنوان راهی برای جلب توجه شما استفاده کنند، اگر به دنبال راه دیگری برای توجه کردن به آنها نباشید.

عوارض جانبی ناخن جویدن کودکان

گاهی اوقات کودکان می توانند ناخن های خود را چنان عمیق بجوند که موجب خونریزی ناخن ها و آسیب رسیدن به انگشتان و درد گرفتن لثه ها در آنها شود.

جویدن ناخن ها با دست های کثیف می تواند منجر به عفونت و بیماری شود.

جویدن ناخن های شدید می تواند یک علامت از کمبود توجه یا مشکلات اضطرابی که باید به آنها رسیدگی شود باشد.

درک کردن اینکه چرا فرزند شما همچنان ناخن های خود را می جود نصف راه حل برای متوقف کردن این عادت است.که با گذشت زمان، می توان آن را با تقویت جایگزین های مثبت بجای این عادت، ترک کرد.

parenting.firstcry.com : منبع

چگونه اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت کنید

عزت نفس یعنی افراد چه در درون و چه در بیرون در مورد خود چگونه احساس می کنند. افراد با عزت نفس عموما دورنمای مثبتی دارند. خود را بپذیرید و احساس اعتماد به نفس کنید. داشتن عزت نفس خوب به این معنا نیست که فرد متخاصم و خودخوا ه باشد. این بدین معنی است که قدر ارزش ها و اهمیت خود را بدانید، مسئولیت اعمال خود را بپذیرید و احترام و اهمیت خود را نسبت به دیگران نشان دهید.

بیشتر اوقات ، کودکان دارای اعتماد به نفس:

خوشحال هستند

به راحتی دوست پیدا می کنند

از فعالیت های اجتماعی لذت میبرند

درمورد فعالیت های جدید مشتاق هستند

می توانند با خود و یا دیگر کودکان بازی کنند

دوست دارند خلاق باشد و ایده های خود را داشته باشند

به راحتی  بدون تشویق بسیار با دیگران صحبت می کنند

 

کودکان دارای اعتماد به نفس پایین ممکن است:

دوستان معدودی داشته باشند

به راحتی ناامید یا دلسرد شوند

نمی خواهند چیز های جدید را امتحان کنند

در به دنبال کردن قوانین و خوب بودن مشکل دارند

افسرده هستند و دایم می گویند من نمی توانم

اگر فرزند شما همیشه نمیخواهد با دیگران باشد، این بدین معنا نیست که عزت نفس او پایین است

تنها وقت گذراندن یک مهارت خوب و مهم برای سلامت روان است. با اینحال اگر فرزند شما همیشه می خواهد تنها باشد شما باید با دکتر خود صحبت کنید

چرا عزت نفس مهم است؟

عزت نفس فرزند شما علاوه  بر اینکه بر کیفیت کار روزانه او موثر است. بر روابط او با شما و با دیگران و بر اینکه او در موقعیت های اجتماعی و در مدرسه چگونه است اثر گذار است.

و در زندگی آینده نیز ، بر اینکه اودر محل کار چگونه عمل خواهد کرد تاثیر خواهد داشت.

عزت نفس به کودکان کمک می کند

جرات داشته باشند که خودشان باشند

به ارزش های خود اعتقاد داشته باشند

وقتی تحت فشار قرار می گیرند تصمیمات درست بگیرند

با دیگران ارتباط برقرار کنند

به چالش ها و استرس های زندگی رسیدگی کنند

و انتخاب های سالم تری داشته باشند (حس اعتماد به نفس به رفتار های پر خطر نه می گوید)

 

عزت نفس چگونه رشد می کند؟

عزت نفس مثبت با دلبستگی سالم کودک شما به شما آغاز می شود. که شروع آن زود هنگام است و همچنان ادامه می یابد فرزند شما رشد می کند و رشد می کند آن از زمان تولد آغاز می شود و همزمان که فرزند شما رشد می کند ادامه می یابد.

کودکان برای ساختن عزت نفس نیاز دارند احساس کنند که دوست داشته و پذیرفته می شوند. هنگامی که شما از کودک خود خوب مراقبت می کنید. به او کمک می کنید که احساس دوست داشته شدن و ارزشمندی کند.  وقتی با کودک خو د بازی می کنید و به یادگیری او کمک می کنید، او بیشتر اعتماد به نفس می گیرد و مایل است  چیزهای جدیدی را امتحان کند. هنگامی که کودک  شما به مدرسه می رود  و به خوبی امتحان می دهد،  یا وقتی  که یک ورزش را انجام می دهد،  ستایش و تشویق شما باعث می شود که  از آنچه که انجام می دهد احساس غرور کند.

همانطور که فرزند شما بزرگتر می شود، ارائه قوانین و ساختارها به او کمک می کند که احساس اعتماد به نفس کند که برای او اهمیت دارد. به تدریج برای اینکه درمورد انتخاب هایش تصمیم بگیرد و احساس استقلال کند به او فرصت بدهید.

برای کمک به عزت نفس فرزندم چه کاری می توانم انجام دهم؟

مهمترین چیز این است که عشق و پذیرش را به فرزندتان نشان دهید. به او نشان دهید که او را دوست دارید (با وقت گذراندن با او و با بغل کردن و محبت کردن به او).

با گوش دادن به فرزندتان و بازی کردن با او بر او تمرکز کنید ، به فعالیت ها پروژه ها یا مشکلات فرزندتان علاقه نشان دهید.به او

.اجازه دهید که بازی کند و مایل باشید کارهایی که او می خواهد را انجام دهید

ساختارها و قوانینی را فراهم کنید و ثابت قدم باشید. قوانین روشن و محدودیت هایی را که برای سن و جنس فرزند شما مناسب است، تعیین و اجرا کنید.

به او بگویید که چه انتظاراتی از او دارید و پیروی نکردن از این قوانین چه عواقبی خواهد داشت . این به شما کمک می کند تا او امنیت و ایمنی. بیشتری احساس کند و به تدریج اطمینان بیشتری نسبت به تصمیم گیری های خود ایجاد کند. به فرزندتان بگویید هنگامی که او با شما همکاری می کند یا به شما کمک می کند، از قوانین پیروی می کند یا چیزهای مثبت دیگر را انجام می دهد شما خوشحال هستید، توضیح دهید که در مورد رفتار او چه چیزی را دوست دارید.

به فرزندتان کمک کنید تا چیزهایی را که دوست دارد و از آنها لذت می برد را پیدا کند. درک کردن و احترام گذاشتن به اینکه او واقعا در برخی از فعالیت ها خوب است و در برخی دیگر خوب نیست.

هرگز فرزندتان را برای عدم موفقیت تحقیر نکنید یا کنار گذارید. ستایش خالصانه را به او اریه کنید. اورا تشویق کنید که چیز های جدید را امتحان کند. و به او بگویید که به او افتخار می کنید. تلاش ها و مهارت های او را ستایش کنید.  اما در آنچه که می گویید خاص باشید.هر کاری را که انجام داده است بیش از حد ستایش نکنید، زیرا او از تلاش های واقعی اش و چیز هایی که در آن موفق است دور خواهد شد. به او یاد آوری کینید که یادگیری مهارتها و تمرینات جدید طول می کشد. و هیچکس نمی تواند همه چیز را مدیریت کند شما همچنین می توانید در مورد موفقیت ها و شکست های خود و آنچه که آموخته اید صحبت کنید.

 

به کودک خود کمک کنید که از اشتباهات خود درس بگیرد. در مورد اینکه چگونه می تواند رفتارخود را کنترل کند با او صحبت کنید.

فرزند خود را در مسئولیت ها و فرصت ها در خانه مشارکت دهید. به عنوان مثال کارهای خانه یا کمک برای آماده کردن شام را به او اختصاص دهید. این به کودک شما می آموزد که او برای شما مهم است.

یک الگوی رفتاری باشید. به کودک خود نشان دهید خود را دوست داشتن یعنی چه،  برای انجام دادن و امتحان کردن چیزهای جدید تمایل نشان دهید.درمود اینکه چطور با مشکلات و چالش ها مقابله می کنید الگو باشید. به کودکتان پاداش صبر، استقامت و انجام کارها به بهترین شکل را نشان دهید.

گزینه ها و راه حل هایی را برای حل مشکلات که مناسب سن فرزند شما باشد را ارایه دهید. به طوریکه فرزند شما می آموزد که بر زندگی اش کنترل دارد.

محیط امن و دوست داشتنی را در خانه ایجاد کنید. جاییکه کودک شما در آن می تواند  آرامش، امنیت و شادی را احساس کند.  به دور از درگیری و بحث با شریک زندگیتان در مقابل فرزندتان

Autism

اختلال طیف اتیسم (ASD)

Autism

اختلال طیف اتیسم (ASD) چیست؟

اختلال طیف اتیسم یک اصطلاح برای گروهی از اختلالات رشدی است که، توسط موارد زیر توصیف می شوند:

مشکلات با دوام در تعاملات و ارتباطات اجتماعی در موقعیت های متفاوت

رفتارهای تکراری و/ یا نخواستن تغییر در روتین روزمره

نشانه هایی که در اوایل دوران کودکی و یا معمولا در دوسال اول زندگی آغاز می شود

نشانه هایی که باعث می شوند فرد در زندگی روزمره خود نیاز به کمک داشته باشد

اصطلاح طیف به حوزه گسترده ای از علایم که به نقاط قوت و سطوح آسیب پذیری که  افراد دارای ASD می توانند داشته باشند، اشاره دارد. تشخیص ASD  در حال حاضر شامل این موارد است:

اختلال اتیسم

سندروم آسپرگر

اختلال رشدی فراگیر

و اختلالاتی که به طریق دیگر مشخص شده است

اگرچه ASD  در اوایل رشد کودک شروع می شود، می تواند در سراسر زندگی یک فرد طول بکشد

 

علایم و نشانه های ASD چیست؟

همه افراد مبتلا به ASD همه این رفتارها را را نشان نمی دهند. اما اغلب چندین علامت نشان داده خواهد شد.

افراد مبتلا به ASD ممکن است، رفتارهای خاصی را تکرار کنند یا رفتارهای غیر عادی داشته باشند

بیش از حد بر علایق خود متمرکز شوند، مانند اشیا متحرک یا قسمت هایی از اشیا

داشتن علایق شدید و بادوام در موضوعات خاص، مانند اعداد، جزئیات یا حقایق

داشتن احساسات ناخوشایند با یک تغییر جزئی در روتین یا قرار گرفتن در یک موقعیت جدید بیش از حد تحریک کننده

برقرارساختن تماس چشمی اندک یا متناقض

تمایل کمتری به نگاه کردن و گوش کردن به مردم در محیط آنها دارند

به ندرت به دنبال به اشتراک گذاشتن لذت های خود از اشیا یا فعالیت ها به وسیله اشاره کردن یا نشان دادن چیزها به دیگرانند

هنگامی که دیگران خشم، عواطف و علایق خود را نشان می دهند ، پاسخ غیرعادی می دهند

ناموفق بودن یا کند بودن در پاسخ دادن به نام خود یا دیگر کوشش های کلامی برای بدست آوردن توجه آنها

با عقب و جلو رفتن در مکالمات مشکل دارند

اغلب درمورد یک موضوع مورد علاقه صحبت می کنند. اما به فرد دیگر فرصتی برای پاسخ دادن یا توجه کردن زمانی که دیگران با بی تفاوتی واکنش نشان میدهند، نخواهند داد.

تکرار کلمات یا عبارتهای که می شنوند(یک رفتار به نام اکولالیا)

از کلماتی که به نظر عجیب می رسند استفاده می کنند،کلمات خاص یا خارج از موقعیت، معانی کلمات تنها برای کسانی که با روش ارتباطی شخص آشناست شناخته شده است.

حالات صورت، حرکات و ژست هایی که با آنچه که می گویند مطابقت ندارند.

تن صدای غیرعادی  دارند که می تواند صدای یکنواخت و صاف، مانند ربات باشد.

مشکل در درک نقطه نظرات دیگران، ناتوانی در پیش بینی یا درک کردن اعمال دیگران

افراد دارای اختلال طیف اتیسم ممکن است مشکلات دیگری مانند حساسیت به محرک ها(مانند حساسیت به نور، سرو صدا، لباس های بافتنی یا درجه حرارت)

مشکلات خواب، مشکلات گوارشی و تحریک پذیری

افراد دارای اختلال طیف اتیسم همچنین دارای ظرفیت ها و توانایی های بسیاری هستند، به عنوان مثال ممکن است:

دارای هوش بالاتر از متوسط باشند

قادر به یادگیری جزئیات چیزها و یادآوری اطلاعات در دوره های طولانی مدت باشند

یادگیرنده های سمعی و بصری قوی هستند

در ریاضیات ،علوم، موسیقی و هنر برتر هستند

آشنایی با اختلال طیف اتیسم در کودکان کوچک

بعضی از کودکان دارای اختلال طیف اتیسم ممکن است خیلی زود در طول رشد خود متفاوت به نظر برسند.

دیگر کودکان معمولا ممکن است تا دومین سال و حتی سومین سال زندگی رشد یافته به نظر برسند، اما سپس دیدن مشکلات توسط  والدینشان آغاز میشود.

 

اختلال طیف اتیسم چگونه تشخیص داده می شود؟

پزشکان اختلال طیف اتیسم را با نگاه کردن به رفتار و رشد کودک تشخیص می دهند. کودکان کوچکتر دارای اختلال طیف اتیسم به طور قابل اعتمادی می توانند در سن ۲ سالگی تشخیص داده شوند.

کودکان بزرگتر و نوجوانان باید برای اختلال طیف اتیسم غربالگری شوند، وقتی که والد یا معلم آنها بر اسا س مشاهداتشان در مورد رفتار های اجتماعی، ارتباطی و بازی درآنان، نگرانند.

اختلال طیف اتیسم در بالغین به سادگی تشخیص داده نمی شود. در بزرگسالان برخی از نشانه های اختلال طیف اتیسم، می تواند با نشانه های دیگر اختلالات سلامت روان همپوشانی داشته باشد. مانند اسکیزوفرنی یا اختلال بیش فعالی-کمبود توجه. با این حال تشخیص درست اختلال طیف اتیسم در یک بزرگسال، می تواند به شخص در درک مشکلات گذشته اش کمک کند؛ اورا شناسایی کند، و راه درست دریافت کمک را برای او فراهم سازد.

 

تشخیص در کودکان کوچکتر

تشخیص در کودکان کوچکتر اغلب فرایندی دو مرحله ای است. غربالگری عمومی رشد درطول بررسی های مختص کودک انجام می شود.هر کودک باید معاینه های مختص کودک را دریافت کند. توسط متخصص اطفال یا ارائه دهنده مراقبت های سلامت در اوایل کودکی،غربالگری اختصاصی اختلال طیف اتیسم باید در ویزیت های ۱۸ تا ۲۴ ماهگی انجام شود. اگر کودک در خطر بالایی برای اختلال طیف اتیسم یا مشکلات رشدی باشد، غربالگری پیش از موعد نیزممکن است نیاز باشد.

کسانی که در معرض خطر بالا هستند شامل آنهایی هستند که:

دارای یک خواهر، برادر، یا دیگر اعضای خانواده دارای اختلال طیف اتیسم باشند

دارای برخی از رفتارهای دارای اختلال طیف اتیسم باشند

نارس یا زودرس و هنگام تولد با وزن کم به دنیا آمده اند

کودکانی که برخی مشکلات رشدی را در طول این پروسه غربالگری نشان می دهند، برای مرحله دیگری از ارزیابی ارجاع داده خواهند شد.

 

 

ارزیابی افزوده

این ارزیابی با یک تیم از پزشکان و متخصصین سلامت است، با طیف گسترده ای از متخصصین با تجربه در تشخیص اختلال طیف اتیسم.

این تیم ممکن است شامل موارد زیر باشد:

پزشک متخصص اطفال

یک روانشناس کودک و/ یا فوق تخصص روانپزشکی کودک – پزشکی که در مورد رشد مغز و رفتار می داند

یک آسیب شناس گفتار و زبان  ، یک متخصص سلامت که در مورد مشکلات ارتباطی آموزش ویژه دیده است

ارزیابی ممکن است:

سطح شناختی یا مهارتهای تفکر

توانایی های زبان

مهارت های مناسب سن که نیاز به تکمیل روزانه دارند

فعالیت های مستقل مانند غذاخوردن، لباس پوشیدن و توالت کردن

از آنجا که ASD یک اختلال پیچیده است که گاهی اوقات همراه با بیماری های دیگر یا یادگیری رخ می دهد

ارزیابی همه جانبه اختلالات ممکن است شامل:

آزمایش خون

سنجش شنوایی

نتیجه ارزیابی به توصیه هایی برای کمک به برنامه ریزی برای درمان منجر خواهد شد

 

تشخیص در کودکان و نوجوانان

بچه های بزرگتر که ظاهر ساختن علایم  ASD را بعد از شروع مدرسه آغاز می کنند،اغلب اولین بار به رسمیت شناخته شده است. و توسط آموزش های ویژه مدرسه مورد ارزیابی قرار می گیرد. تیم می تواند به مراقبت های سلامت حرفه ای ارجاع داده شود.

والدین ممکن است با متخصص اطفال فرزند خود درمورد مشکلات اودر تعاملات اجتماعی، صحبت کنند. از جمله مشکلات در ظرافت ارتباطات مانند درک تن صدا یا حالات چهره، زبان بدن و عدم درک اشکال صحبت کردن، شوخ طبعی یا لطیفه.

والدین ممکن است فرزندشان را  در ایجاد دوستی با همسالان دارای مشکل بیابند. در این نقطه متخصص اطفال یا روانشناس یا روانپزشک کودک(کسی که در ASD تجربه و تخصص دارد) می تواند کودک را غربال کند و خانواده را برای ارزیابی های بیشتر و درمان ارجاع دهد.

تشخیص در بزرگسالان

بزرگسالانی که علایم و نشانه های ASD را می بینند، باید با یک پزشک صحبت کنند و برای ارجاع به ارزیابی ASD  از او درخواست کنند. درحالیکه تست برای  ASD دربزرگسالان هم وجود دارد .بزرگسالان را می توان به یک روانشناس یا روانپزشک متخصص در ASD ارجاع داد. این متخصص در مورد نگرانیها، از جمله چالش های تعاملات و ارتباطات اجتماعی جویا خواهد شد.مشکلات حسی،اعمال تکراری، و علایق منحصر به فرد.

اطلاعات در مورد تاریخچه رشد به یک تشخیص دقیق کمک خواهد کرد. بنابراین ارزیابی  ASDممکن است شامل صحبت کردن با والدین یا سایر اعضای خانواده باشد.

 

درمان برای  ASD چیست؟

درمان زود هنگام  ASDو دریافت مراقبت های مناسب می تواند مشکلات شخصی را کاهش دهد و توانایی های فرد را برای به حداکثر رساندن نقاط قوت و یادگیری مهارت های جدید افزایش دهد.

یک درمان بهترین برای ASD وجود ندارد. با اینحال همکاری دقیق با پزشک متخصص بخش مهمی از یافتن برنامه درمان مناسب است.

داروها

چند طبقه از داروها وجود دارد که پزشکان ممکن است از آن برای درمان بعضی از مشکلات رایج در ASD استفاده کنند.

با مصرف دارو فرد دارای ASD ممکن است مشکلات کمتری داشته باشد.از جمله:

تحریک پذیری

پرخاشگری

رفتارهای تکراری

تکانشگری

مشکلات توجه

اضطراب و افسردگی

 

چه کسی مبتلا به ASD است؟

ASD بر افراد بسیاری اثر گذار است و درسالهای اخیر بیشتر تشخیص داده شده است. پسران بیشتر از دختران تشخیص ASD را دریافت می کنند.

 

علل ASD چیست؟

دانشمندان علل دقیق ASD را نمی دانند. اما تحقیقات اظهار دارند که ژن و محیط نقش مهمی در این اختلال بازی می کنند.

محققین شناسایی ژنهایی را که ممکن است درافزایش ریسک  ASD نقش داشته باشند آغاز کرده اند.

ASD اغلب در افرادی که شرایط ژنتیکی خاص دارند رخ می دهند.مانند سندروم x شکننده و توبروز اسکلروزیس

بسیاری از محققان بر اینکه چگونه ژن ها با یکدیگر و با فاکتور های محیطی تعامل می کنند تمرکز می کنند. مانند وضعیت پزشکی خانواده، سن والدین و دیگر فاکتورهای دموگرافیک و دشواریهای در طول تولد یا بارداری

لازم به ذکر است به طور متداول هیچ مطالعه علمی مرتبط با ASD  و واکسیناسیون وجود ندارد.

منبع :NIH