نوشته‌ها

عقب‌ماندگی ذهنی

عقب‌ماندگی ذهنی یا ناتوانی عقلانی

تعریف کلی عقب‌ماندگی ذهنی را به صورت اعمال هوشی به‌طور قابل توجه کمتر از معمول همراه با نقایص رفتارهای تطابقی و تظاهر آن در سنین تکاملی ارایه شده است. (انجمن عقب‌ماندگی ذهنی آمریکا) حیطه‌های تکاملی شامل موارد زیر می‌باشد:

حرکتی

تکلمی

شناختی

اجتماعی

فعالیت‌های روزمره زندگی

با توجه به اینکه ۲۵/۲ درصد افراد جامعه بهره هوشی کمتر از ۷۰ دارند و تعداد زیادی از این افراد دچار اختلالات تطابقی هم هستند که تعریف عقب‌ماندگی ذهنی را شامل می‌شود لذا عقب‌ماندگی ذهنی در 3-1 درصد عموم جمعیت مشاهده می‌شود. اکثریت این جمعیت را گروه عقب‌ماندگی ذهنی خفیف تشکیل می‌دهد و شیوع عقب‌ماندگی ذهنی شدید تقریبا ۳ در هر هزار کودک است. عقب‌ماندگی ذهنی در پسران از دختران شایعتر است. (3/1 تا 9/1 به 1) شیوع تاخیر تکاملی گلوبال در کودکان زیر 5 سال مشابه عقب‌ماندگی ذهنی و 3 درصد است.

معیارهای تشخیصی عقب‌ماندگی ذهنی:

برای تشخیص عقب‌ماندگی ذهنی انجام آزمون‌های ضریب با بهره هوشی و تطابقی دقیق و دارای اعتبار، ضروری است. معیارهای تشخیصی عقب‌ماندگی ذهنی عبارتند از:

  • توان عقلانی به صورت قابل توجه کمتر از معمول که با تعیین ضریب هوشی بررسی می‌شود. بهره هوشی کمتر از 68 با تست استنفورد و یا کمتر از 70 با تست وکسلر را عقب‌ماندگی ذهنی می‌نامند.
  • نقص در اعمال تطابقی: بیمار بایستی حداقل در دو مهارت تطابقی دچار اختلال باشد. بدیهی است که این اختلال بایستی براساس سن بیمار تفسیر شود. مهارت‌های تطابقی شامل مراقبت از خود، زندگی روزانه، مهارت‌های اجتماعی و ارتباط با دیگر افراد، کار، اوقات فراغت و سرگرمی، مهارت‌های آکادمیک، و حفظ سلامت است.
  • سن شروع قبل از شروع ۱۸

 

طبقه‌بندی عقب‌ماندگی ذهنی

طبقه‌بندی‌های متعددی مطرح گردیده است اما رایج‌ترین آنها به ترتیب زیر می‌باشد.

الف- خفیف که به ضریب هوشی ۵۰- ۶۸ اطلاق می‌شود

ب- متوسط که به ضریب هوشی ۳۶-۵۰ اطلاق می‌شود.

ج- شدید که به ضریب هوشی ۲۰-۳۵ اطلاق می‌شود.

د- عمیق که به ضریب هوشی کمتر از ۲۰ اطلاق می‌شود.

علل عقب‌ماندگی ذهنی

عوامل اتیولوژیک در عقب‌ماندگی ذهنی شامل ژنتیک، تکاملی، اکتسابی، و یا ترکیبی از اینها است. علل ژنتیکی شامل علل کروموزومی و غیرکروموزومی،‌ تکاملی شامل تماس قبل تولد با عفونتها و سموم و علل اکتسابی شامل صدمات حین تولد و عوامل فرهنگی و اجتماعی است. شدت عقب‌ماندگی ذهنی در ارتباط با زمان و مدت صدمه و درجه تماس سیستم عصبی است. هرچه شدت عقب‌ماندگی ذهنی بیشتر باشد احتمال یافت علت بیشتر خواهد بود. در ۷۵ درصد موارد شدید و در حداکثر ۵۰ درصد عقب‌ماندگی ذهنی خفیف علت قابل شناخت یافت می‌شود. علل قابل شناخت متعدد هستند و بیشتر از 200 مورد ژنتیکی تنها در سایت توارث مندلی ثبت شده است.

عوامل اتیولوژیک در عقب‌ماندگی ذهنی بطور کلی به چهار دسته تقسیم می‌شود:

علل قبل از تولد، علل حوالی تولد، علل بعد از تولد، و علل نامشخص

علل قبل از تولد

علل قبل از تولد۶۰-۸۰ درصد موارد عقب‌ماندگی ذهنی را شامل می‌شود. علل قبل از تولد به دو دسته ژنتیکی و غیرژنتیکی تقسیم‌بندی می‌شوند. علل ژنتیکی شامل کروموزومی و غیرکروموزومی است.

عللل ژنتیکی  – کروموزومی عقب‌ماندگی ذهنی:‌ اختلالات کروموزومهای اتوزومال غالبا با عقب‌ماندگی ذهنی همراه می‌شوند. احتمال این همراهی در عقب‌ماندگی ذهنی 4-34 درصد گزارش شده است. سندرم داون و دیگر تریزومیها،‌ انواع دلیشن از جمله سندرم فریاد گربه و پرادر ویلی، سندروم X شکننده و دیگر اختلالات کروموزوم X از این قبیل هستند.

علل ژنتیکی- غیرکروموزومی  عقب ماندگی ذهنی: شامل سندرمهای پوستی عصبی،‌ اختلالات مادرزادی متابولیسم، و ضایعات ساختمانی مغز است.

علل غیر ژنتیکی عقب‌ماندگی ذهنی قبل از تولد:‌ خیلی از عوامل محیطی در دوران زندگی جنینی می‌توانند سیستم عصبی را تحت تاثیر قرار دهند.

عفونتهای مادرزادی: عفونتهای مادرزادی بخصوص روبلا، هرپس، توکسوپلاسموز، سیتومگالوویروس، زیگما، ابشتاین بار، HIV و احتمالا آنفلونزا می‌توانند صدمه شدید مغزی در جنین را سبب شده و باعث میکروسفالی،‌ عقب‌ماندگی ذهنی، تشنج، هیدروسفالی،‌ و کلسیفیکاسیون مغز شوند.

اشعه X در دوران بارداری:‌ تماس مادر باردار در دوران حاملگی بخصوص در هفته 7-15 با اشعه X می‌تواند منجر به عقب‌ماندگی ذهنی شود که به شدت و میزان اشعه بستگی دارد. تماس با اشعه X در مادران باردار میزان شیوع سندرم داون و سایر ناهنجاریهای کروموزومی را نیز افزایش می‌دهد.

داروها و سوء استفاده از مواد: مصرف الکل، سوءاستفاده از مواد و بعضی داروها از جمله داروهای ضدتشنج و وارفاین در دوران بارداری باعث عوارض شدید در جنین می‌شود.

سندروم الکل جنینی:‌ مصرف الکل در دوران حاملگی می‌تواند باعث بروز ناهنجاریهای جنین شود. میکروسفالی، پتوز،‌ هیپوپلازی ماگزیلا،‌ ناهنجاری مفاصل، بینی کوتاه، لب فوقانی نازک، خطوط غیرطبیعی کف دست، شکاف پلکی کوچک، بند انتهایی انگشتان کوچک،‌ ناخن کوچک انگشت پنجم، ناهنجاری مادرزادی قلب و تاخیر سایکوموتور از یافته‌های این سندروم است.

داروهای ضد تشنج:‌ فنی تویین و سدیم والپرات از داروهای ضدتشنج هستند که مصرف آنها در دوران بارداری می‌تواند با تظاهرات متعددی همراه شوند.

علل حوالی تولد

این دسته ۱۰-۲۰ درصد موارد عقب‌ماندگی ذهنی را تشکیل می‌دهند. زایمان طولانی و مشکل با ایجاد زجر جنین و نوزاد می‌تواند باعث وقوع عقب‌ماندگی ذهنی شود.  

علل بعد از تولد

عوامل بعد از تولد از وسعت کمتری برخوردار است و حداکثر ۱۰ درصد موارد را شامل می‌شود. عفونتها بخصوص مننژیت چرکی،‌ آبسه مغزی و آنسفالیتها،‌ تروما،‌ ایسکمی،‌ و اختلالات الکترولیتی، هیپوگلیسمی،‌ کرانیوسینوسنتوز اولیه شدید،‌ صرع پایا،‌ آلودگی به کرمهای قلاب‌دار،‌ سوءتغذیه،‌ فقر،‌ دیابت وابسته به انسولین، محرومیت سایکوسوشیال، و مسمومیت مزمن با سرب از علل عمده هستند. مسمومیت حاد و شدید با سرب باعث آنسفالوپاتی و عوارض آن می‌شود. مسمومیت مزمن با سرب باعث رفتار ضداجتماعی و کاهش بهره هوشی می‌شود. حداکثر میزان سرب مجاز 10-19 میکروگرم در 100 میلی‌لیتر است.

تظاهرات شایع عقب‌ماندگی ذهنی بر حسب شدت

عقب‌ماندگی ذهنی خفیف (ضریب هوشی 50-68):‌ در این گروه ممکن است تا زمان شروع مدرسه به‌دلیل کفایت‌های مهارتهای اجتماعی و ارتباطی در سنین قبل از مدرسه تشخیص مطرح نشود. انجام تحصیلات ابتدایی تا کلاس ششم در مدارس عادی امکان‌پذیر است. نقایص ارتباطی، اعتماد به نفس کم، خجالتی بودن و وابستگی از یافته‌های بارز این بیماران است.

عقب‌ماندگی ذهنی متوسط (ضریب هوشی 36-50):‌ در این گروه ضعف مهارتهای اجتماعی و ارتباطی در سنین قبل از مدرسه تشخیص را مطرح می‌کند. بخصوص تاخیر در تکلم بارز است. انجام تحصیلات ابتدایی تا کلاس دوم و سوم در مدارس عادی امکان‌پذیر است. این کودکان به نقیصه خود واقف هستند و احساس خشم می‌کنند. نظارت نزدیک بر فعالیتهای این افراد ضروری است.

عقب‌ماندگی ذهنی شدید (ضریب هوشی 20-35): در این گروه تاخیر تکامل حرکتی و تکلمی در دوران کودکی تشخیص را مطرح می‌کند. تکلم بسیار کم و مراقبت شدید ضرورت دارد. آموزش مراقبت از خود و رعایت مسایل بهداشتی امکان‌پذیر است.

عقب‌ماندگی ذهنی عمیق (ضریب هوشی کمتر از 20):‌ در این گروه تاخیر تکامل حرکتی از دوران شیرخوارگی بارز است. امکان تکلم ناقص و بسیار مختصر در سنین بالا وجود دارد. احتمال آموزش مختصر چند مهارت مراقبت از خود نیز وجود دارد. مراقبت کامل و شدید ضروری است.

تفکر اینکه کودک دچار عقب‌ماندگی ذهنی است برای والدین وحشتناک، دردناک و ناباورانه است. این تراژدی با افزایش سن بیمار و مشاهده تفاوتهای رو به افزایش وی با دیگر کودکان بیشتر خواهد شد. وجود اختلالات همراه در این کودکان بر مشکلات آنها می‌افزاید. خشم، سرخوردگی و احساس گناه در والدین مشخص است. مشکلات مالی، محدودیت‌های کاری والدین و هزینه‌های تشخیصی و درمانی بار سنگین دیگری است. گفتگو با والدین بصورت همزمان و توضیح این اختلال و عوارض آن توصیه می‌شود. صحبت از روشهای پیشگیری در صورتیکه امکان‌پذیر باشد تا حدی برای آنها التیام‌بخش است.

افراد عقب‌مانده ذهنی خفیف تقریبا ۸۵ درصد را تشکیل می‌دهند میزان تحصیلات اینها تا ۶ کلاس است و خیلی از اینها می‌توانند تشکیل خانواده داده و مستقل زندگی کنند. این دسته می‌توانند شغل‌های ساده نیز داشته باشند. افراد عقب‌مانده ذهنی متوسط تقریبا 10درصد را تشکیل می‌دهند. بیشتر اینها تکلم داشته و در اوایل کودکی ارتباطات طبیعی داشته و پیشرفت تحصیلی تا حداکثر 1-2 کلاس دارند. در دوران نوجوانی مشکلات این بیماران بیشتر شده و نیاز به حمایت دارند. این افراد می‌توانند کارهای نیمه ماهرانه را با نظارت کافی انجام دهند و در کارهای محیط‌های محافظت شده استخدام شوند. افراد عقب‌مانده ذهنی شدید ۴ درصد را تشکیل می‌دهند و ممکن است چند کلمه‌ای گفته و در بعضی از فعالیت‌های روزانه قابل تربیت باشند. افراد عقب مانده عمیق 1-2 درصد را تشکیل می‌دهند و اکثرا فاقد تکلم بوده و در تمام امور زندگی و فعالیت‌های روزانه وابسته هستند.

برگرفته از کتاب بیماری‌های مغز و اعصاب کودکان

به قلم دکتر محمودرضا اشرفی

تکامل طبیعی کودکان

مراحل مختلف تکامل

تکامل طبیعی در قبل از تولد به میزان زیادی بدون هیچ‌گونه مشکلی از تاثیرات خارجی صورت می‌گیرد. اما پس از تولد تاثیر عوامل محیطی بسیار مشخص می‌شود. ارتباط کودک با مادر و محیط اطراف خود نقش بسزایی در تکامل ذهنی،‌گفتاری،‌ و اجتماعی دارد. آموزش‌هایی که مادر می‌تواند به کودک خود بدهد و ارتباط نزدیک مادر با کودک خود (بخصوص تماس پوست یا پوست و تماس چشم با چشم) در الگوهای تکاملی طبیعی کودکان بسیار تاثیرگذار بوده و موثر است. به ویژه بهترین زمان این ارتباط ۱۱-۳ ماهگی زندگی کودک می‌باشد که از شانس آموزش الگوهای تکاملی بسیار بالایی برخوردار است.

محققین با کمک روش‌های تشخیص تکاملی جدید پی برده‌اند که نوزادان و شیرخوارانی که تماس پوستی و چشمی و مراقبت‌های کافی را از مادر دریافت نمی‌کنند در حد قابل توجهی بخصوص در تکامل زبانی و اجتماعی نسبت به دیگر شیرخواران دچار تاخیر می‌شوند. هر قدر دوران مراقبت مادرانه کوتاهتر و شخص مراقبت‌کننده مرتبا تعویض شود این تاخیر تکاملی بیشتر نمایان می‌شود.

تشخیص عملکرد تکاملی کودک

مادر تنها کسی است که روز و شب را با او سپری می‌کند و می‌تواند به موقع تشخیص دهد که آیا کودک او در یک مهارت یا عملکرد ویژه نسبت به سایر کودکان دچار تاخیر شده است یا خیر. ما از مادران انتظار نداریم که وضعیت تکامل کودک خود را بطور دقیق تشخیص دهند. اما این اطلاعات به مادر این امکان را می‌دهد که اگر در مورد برخی از توانایی‌های کودک خود تردید داشته باشد به پزشک مراجعه نماید و در آنجا معاینات وسیع توسط پزشک صورت خواهد گرفت.

تکامل طبیعی در ماه اول عمر

از لحاظ حرکتی نوزاد در وضعیت خمیده قرار دارد و قوام افزایش یافته به شکل طبیعی وجود دارد. دستها از آرنج خم بوده و یا پاها از زانو در وضعیت خمیده به داخل قرار دارند. افزایش قوام عضلات مذکور تا حدود ۳-۲ ماهگی ادامه می‌یابد. اگر نوزاد در وضعیت به شکم قرار دهیم سر را از روی تخت معاینه رها کرده و به یک سمت می‌چرخاند. اگر کودک را در وضعیت خوابیده به پشت قرار دهیم سر در خط وسط قرار نگرفته و بطور مداوم به راست و چپ برگردانده می‌شود. اگر کودک را از زیر بغل با دو دست بگیریم و در وضعیت ایستاده قرار دهیم نوزاد با قوام طبیعی کف پاها را زمین می گذارد و به دنبال لمس کف پای کودک یک پا حالت کشیده پیدا می‌کند و پای دیگر حالت خمیده پیدا می‌کند. براساس این رفلکس نوزاد روی تخت معاینه شروع به راه رفتن می‌نماید. این رفلکس ظرف چند هفته ناپدید می‌شود. نوزاد با تکامل طبیعی به نور شدید و صدا پاسخ می‌دهد. در هنگامیکه نور را به چشمان او بتابانیم ابروها را چین شدید داده و پلکها را می‌بندد.

در نوزاد سالم، تماس پوستی بسیار قوی بوده و بدین وسیله نوزاد اولین یافته‌های خود را از طریق پوست دریافت می‌کند. نوزاد به گرمی، سردی، نرمی، و سختی تماس پوستی بسیار حساس می‌باشد و در این مقوله بویژه به تماس پوست مادر بسیار حساس بوده و واکنش نشان می‌دهد که بصورت آرامش و تقویت رفلکس مکیدن در نوزاد می‌باشد. مکیدن شیرخوار اولین و مهمترین واکنش وی در مورد تحریک پوستی نسبت به مادر می‌باشد.

در پایان یک ماهگی شیرخوار قادر خواهد بود که در وضعیت به شکم برای چند لحظه سر را بالا آورد و سپس دوباره سر را روی زمین قرار دهد. اگر او را با قرار دادن انگشت شست در وسط هر دو دست بلند کنیم و بنشانیم در این حالت نوزاد با تکامل نرمال سر را در ادامه مسیر تنه قرار می‌دهد و سپس سر به عقب می‌افتد. عضلات گردن هنوز برای تحمل وزن سر ضعیف می‌باشند.

در پایان یک ماهگی در وضعیت حمایت از زیر بغل اگر کودک را در حالت عمودی روی کف پاها قرار دهیم کف پاها را روی زمین قرار داده و پاها حالت کشیده بخود می‌گیرند در این سن شیرخوار قادر خواهد بود که بر روی اشیاء بخصوص رنگی، ‌چشمها را متمرکز نموده و تا حدی شی را دنبال نماید. شیرخوار در مورد تمرکز بر روی چهره مادر تمایل بیشتری نشان می‌دهد.

تکامل طبیعی در ماه دوم عمر

در پایان دو ماهگی اگر شیرخوار را در وضعیت به شکم قرار دهیم سر را بلند کرده و در خط وسط برای بیش از ۱۰ ثانیه نگاه می‌دارد. شیرخوار به وضوح قادر است سر را به اطراف حرکت دهد و در صورت و تنه زاویه حدود ۴۵ درجه می‌سازد. در وضعیت ایستاده با حمایت از زیر بغل،‌ رفلکس راه رفتن در حال از بین رفتن بوده و در وضعیت انتقالی قرار دارد. دستها از وضعیت مشت شده و بسته کم کم خارج شده و در دوره‌هایی دستها در حالت باز قرار می‌گیرند. واکنش به صورت تقویت شده و در هنگام شنیدن صداهایی مانند حالت باز قرار می‌گیرند. واکنش به صوت تقویت شده و در هنگام شنیدن صداهایی مانند صدای زنگ بصورت بستن چشمها و حرکت اندامها واکنش نشان می‌دهد. شیرخوار در صورت ادامه صوت (صدای زنگ) حرکات خود را مثل شیر خوردن برای یک لحظه متوقف کرده و سپس به آن ادامه می‌دهد.

در پایان ماه دوم شیرخوار با تکامل نرمال ارتباط اجتماعی را آغاز کرده و هنگامی که مادر سرش را به آرامی تکان داده و با او صحبت می‌کند لبخند می‌زند. در صورت ادامه این ارتباط اجتماعی شیرخوار قادر خواهد بود که صداهایی نظیر آ … را تولید نماید.

تکامل طبیعی در ماه سوم عمر

از لحاظ تکامل حرکات ظریف،‌ بین 2 تا 3 ماهگی شیرخوار قادر خواهد بود که به دستهایش نگاه کند و دستها را با یکدیگر لمس نماید. بدینوسیله با تقویت اطلاعات لمسی و حس بینایی و لمس، مهارتهای بینایی – حرکتی را تقویت نموده و پایه‌گذاری نماید. عضلات گردن تقویت شده و قادر خواهد بود که مدتی سر را در مسیر تنه ضمن بلند شدن تا نشستن قرار دهد و در حالت نشسته نیز سر فورا به عقب برنمی‌گردد. هنوز پاها مختصری در حالت خمیده قرار دارند.

در این سن اگر شی را در کف دست شیرخوار قرار دهیم قادر خواهد بود به آرامی آنرا به سمت دهان خود ببرد. شیرخوار ۳ ماهه قادر است شی رنگی را در حدود ۱۸۰ درجه دنبال نموده و حرکات آنرا با گوشه چشم دنبال نماید. اغلب سر کودک نیز در این هنگام به اطراف چرخش پیدا می‌کند. در این هنگام زمانیکه به صورت اشخاص (حتی یک قیافه بیگانه) نگاه می‌کند می‌تواند لبخند اجتماعی شیرخوار بدینوسیله تقویت شده است. صداهایی که شیرخوار از دهان خارج می‌نماید تکامل بیشتری یافته و اصوات چون آررر…. پشت سر هم تکرار می‌نماید.

تکامل طبیعی در ماه چهارم عمر

در هنگامی که شیرخوار سالم ۴ ماهه در وضعیت به شکم قرار می‌گیرد سر را کاملا به بالا آورده و گردن گرفتن در این سن تکامل کامل را پیدا کرده است. کودک اغلب وزن خود را روی ساعدها انداخته و قادر خواهد بود که گاهی سر،‌ سینه و تا حدی بازوها را نیز حرکت دهد. هنگام بلندکردن و نشاندن،‌ شیرخوار سر را کاملا بالا آورده و به وضعیت نشاندن خود کمک می‌نماید.

در پایان ۴ ماهگی تعادل و بالانس لازم بین عضلات فلکسور و اکستانسور اتفاق افتاده است. اگر در حالت نشسته لگن شیرخوار را حمایت کرده و کودک را به راست و چپ حرکت دهیم سر در مسیر تنه قرار می‌گیرد و در هر قسمت دست‌ آن سمت باز شده و تعادل خود را حفظ می‌نماید. کودک بیشتر از قبل با دستهای خود ور می‌رود،‌ با آنها بازی کرده و آنها را در دهان خود قرار می‌دهد. در پایان ۴ ماهگی شیرخوار برای گرفتن اشیاء از نوک انگشتان و کف دست کمک گرفته و شی را بین انگشتان و کف دست قرار می‌دهد.

از لحاظ ارتباط اجتماعی،‌ شیرخوار ۴ ماهه قادر خواهد بود که خنده صدادار داشته باشد. این شیرخواران در ارتباط با والدین و خواهر و برادر به شدت هیجان زده شده و خندیدن‌های طولانی را ممکن است داشته باشند. ازلحاظ گفتاری شیرخوار قادر خواهد بود که صداها را با تون بلند و کوتاه ادا نماید و همینطور مهارتهایی مانند فوت کردن را در این سنین کسب می‌نماید.

تکامل نرمال در ماه پنجم عمر

از لحاظ حرکات بزرگ در ۵ ماهگی شیرخوار قادر خواهد بود که غلتیدن را آغاز نماید. ابتدا از وضعیت به شکم به پشت و سپس برعکس این توانایی را کسب می‌نماید. در هنگامی که او را بلند کنیم و بنشانیم خمیدگی پشت نسبت به قبل کمتر شده و استواری بیشتری نشان می‌دهد. در هنگام ایستادن شیرخوار با حمایت از زیر بغل، خمیدگی از ناحیه لگن کمتر شده است. در این سن شیرخوار می‌تواند که دستها را به سمت اشیا ببرد و آنها را با هر دو دست می‌گیرد.

تکامل نرمال در ماه ششم عمر

از لحاظ حرکات بزرگ شیرخوار قادر خواهد بود که خزیدن را آغاز نماید. در وضعیت به شکم دستها کاملا باز بوده و از ناحیه کف دست سر و قفسه سینه را بالاتر نگاه می‌دارد و در هنگام خزیدن هنوز شکم بر روی زمین قرار دارد. کودک به کمک دستهای والدین تلاش می‌کند که بلند شود و بنشیند. در حالت خوابیده به پشت پاها را بالا آورده و با دستان خود می‌گیرد. اگر شی را به طرف او ببرند قادر خواهد بود با دست راست یا دست چپ شی را بگیرد (هر کدام سمت که شی نزدیکتر باشد) اما هنوز اشیا را با کف دست می‌گیرد. در این سن قادر خواهد بود که اشیا را دست بدست بدهد. از لحاظ رفتار اجتماعی در مقابل صورت‌های ناآشنا واکنش نشان داده و صورت کودک تغییر می‌نماید. از لحاظ گفتاری سیلابل‌های مشابه مثل دادا، ماما، من‌من،‌ را پشت سر هم ادا می‌کند.

تکامل نرمال در ماه هفتم و هشتم عمر

از لحاظ حرکات بزرگ شیرخوار قادر خواهد بود که چهار دست و پا رفتن را کم کم  آغاز نماید به گونه‌ای که در پایان ماه هشتم شکم را بالا داده و بشکل متناوب با حرکات دستها و پاها حرکت می‌نماید. همچنین قادر خواهد بود که از وضعیت خوابیده بلند شده و بنشیند. در وضعیت نشسته نیز می‌تواند که تعادل خود را حفظ نماید و به مرور در ماههای بعد این تکامل نشستن تقویت می‌گردد. از لحاظ رفتار اجتماعی کودک تعامل بیشتری با محیط بخصوص با مادر و بعد اطرافیان دیگر نشان می‌دهد و به دقت رفتارهای دیگران را زیرنظر دارد.

تکامل در ماه نهم عمر

از لحاظ حرکات بزرگ تعادل شیرخوار در نشستن و چهار دست و پا رفتن تقویت شده و در هنگام نشستن ستون فقرات کاملا کشیده قرار می‌گیرد و دستها آزاد است و کودک می‌تواند به بازی بپردازد. کودک قادر خواهد بود که با گرفتن دستهایش مدتی در حالت ایستاده بایستد. اشیا را بطور ارادی برداشته و بطور ارادی پرتاب می‌نماید. از لحاظ رفتارهای اجتماعی در بازی‌های ساده با مادرش شرکت می‌نماید.

تکامل در ماه دهم عمر

چهار دست و پا رفتن و نشستن کاملا بطور مستقل و با تعادل انجام می‌شود. کودک قادر است از وسایل منزل و اثاثیه کمک گرفته و خود را به سمت بالا می‌کشد و می‌ایستد و قادر خواهد بود که دور این اشیا با کمک دستهای خود به حرکت و قدم بردارد. از لحاظ حرکات ظریف قادر خواهد بود که اشیا کوچک شبیه دانه‌های برنج را با شست و سبابه گرفته و به دهان ببرد. به این حرکت گرفتن گازانبری گفته می‌شود. در این زمان هماهنگی بین دستها تقویت شده و اجازه نمی‌دهد که اشیا از دستش بیفتد. از لحاظ رفتار اجتماعی قادر خواهد بود که حرکات دیگران را تقلید نماید. از لحاظ درک مطلب نیز مفاهیم ساده را درک می‌نماید و اشیا شناخته شده را می‌تواند نشان دهد.

تکامل ماه یازدهم و دوازدهم

در این سن کودک به سمت استقلال بیشتر حرکت می‌نماید و با محیط خود بیشتر تقابل می‌نماید. کودک غذاخوردن با دستهای خود را آغاز می‌نماید و می‌تواند تکه‌های نان را بخورد. نسبت به درک مفاهیم وضوح بیشتری پیدا کرده و تشویق و نهی کردن را درک می‌نماید. در ماه یازدهم با کمک و اگر دست او را بگیریم راه می‌رود و معمولا کودکان در پایان ماه دوازدهم مستقل راه خواهند رفت. همچنین کودک در پایان یک سالگی قادر خواهد بود اولین کلمات معنی‌دار را بر زبان بیاورد.

تکامل نرمال سال دوم عمر

تکامل نرمال حرکات بزرگ در سن ۲ سالگی به کودک اجازه می‌دهد که تعادل و بالانس بهتری در هنگام راه رفتن کسب نماید. چرخیدن، برگشتن، و به عقب نگاه کردن تعادل او را برهم نمی‌زند. در سن ۲ سالگی کودک می‌تواند به شکل یکی‌یکی از پله‌ها بالا رود. (در هنگام بالارفتن پای دیگری را کنار پای اول می‌گذارد) همچنین در 2 سالگی کودک بالارفتن از اشیا را آغاز می‌نماید. از لحاظ گفتاری تعداد کلمات افزایش یافته و در پایان 2 سالگی کودک قادر خواهد بود که جملات سه کلمه‌ای شامل فاعل،‌ مفعول، و فعل را به کار ببرد. البته گاهی کودکان فقط فعل را بکار می‌برند و به مرور کلمات را کنار هم قرار می‌دهند و جملات ساده  را می‌سازند. از لحاظ حرکات ظریف کودک می‌تواند از فنجان خود آب بنوشد و از قاشق استفاده نماید. در شستن دستهایش کمک می‌کند. می‌تواند با ۳-۴ مکعب برج بسازد و با توپ بازی نموده و به آن شوت بزند و درب اشیایی چون قوطی را می‌تواند باز کند.

تکامل در ۳ سالگی

در ۳ سالگی کودک قادر خواهد بود که یکی در میان از پله‌ها بالا رود. کودک می‌تواند سه چرخه خود را براند، بخوبی می‌دود و پریدن و بالارفتن از اشیا تقریبا کامل شده است. پریدن روی دو پای خود انجام می‌شود. کودک می‌تواند در را باز کند، توپ را می‌تواند بالای سر خود پرتاب کند. با کمک مادر به دستشویی می‌رود و از لحاظ شناختی قادر خواهد بود که نام سه رنگ اصلی را ببرد. جملات کاملتر شده و گنجینه لغات افزایش می‌یابد. در این سنین کلماتی چون چرا، چگونه، کی، و چه وقت مرتبا توسط کودکان بکار برده شده و سوالات زیادی را مطرح می‌نمایند.

تکامل ۴-۶ سالگی

در این سن اغلب کودکان لحاظ کردن را آموخته‌اند و مهارت آنها در پریدن افزایش یافته است. حرکات چرخشی را بخوبی می‌توانند انجام دهند. مهارت‌های کودکان در این سنین نسبت به مهارتهای ژنتیکی افراد و تعامل با محیط اطرافشان با یکدیگر متفاوت خواهد بود. از لحاظ حرکات ظریف،‌ کودک از قاشق و چنگال به شکل موزون استفاده می‌کند، قلم را به دست می‌گیرد و شروع به کشیدن خطوط صاف،‌ متقاطع و دایره می‌نماید. با قیچی کوچک قادر خواهد بود که کاغذ را ببرد و همچنین با کمک مادر می‌تواند بخوبی مسواک بزند. در این سن معمولا کودکان به تنهایی به دستشویی می‌روند و در این سنین کودکان بخوبی نسبت به جنس خود شناخت پیدا می‌کنند احساساتی چون ترس و خشم را درک کرده و رفتارهای مرتبط با جنس خود را می‌آموزند. این رفتارهای متفاوت را در بازیهای جمعی از خود نشان داده و هر جنس معمولا رفتارهای والدین خود را تقلید می‌نماید.

برگرفته از کتاب بیماری‌های مغز و اعصاب کودکان

به قلم دکتر پروانه کریم‌زاده