افسردگی اساسی
“افسردگی” غمگینی معمولی نیست. طولانیتر است، شدیدتر است، معمولا در واکنش به اتفاق خاصی نیست. “افسردگی” کیفیت زندگی را مختل میکند. “افسردگی” جدی است، ممکن است خودتان متوجه آن نباشید. “افسردگی” نیاز به درمان دارد. جدی بگیرید.
همه گیرشناسی :
شیوع آن در طول عمر پانزده درصد است. شیوع آن در زنان دو برابر مردان است. سن متوسط شروع آن تقریباً چهل سالگی است.
سبب شناسی :
عوامل زیست شناختی(ژنتیکی)
عوامل روان شناختی
عوامل محیطی و اجتماعی
علائم بالینی :
احساس ذهنی غمگینی (خلق افسرده) و از دست دادن علاقه و لذت در فعالیتها و سرگرمی هایی که قبلاً لذت بخش بوده اند، علائم اصلی اختلال افسردگی اساسی می باشند.
سایر علائم عبارتند از اختلال خواب، اختلال اشتها، تحریک یا کندی روانی – حرکتی، کاهش انرژی یا احساس خستگی، کاهش میل جنسی، احساس گناه و بی ارزشی، اشکال در تمرکز، حافظه و تفکر، بلاتصمیمی و افکار ناامیدی، مرگ و خودکشی.
اضطراب، علامت شایعی است و تا ۹۰% بیماران افسرده آن را تجربه می کنند.
افسردگی در کودکان و نوجوانان ممکن است با علائم ترس از مدرسه ، چسبندگی اغراقی به والدین، عملکرد نامناسب تحصیلی، سومصرف مواد، رفتار ضداجتماعی و هرج و مرج طلبی جنسی خود را نشان دهد.
در سالمندان افسردگی با علائمی نظیر اضطراب، تحریک پذیری، ضعف و سستی و شکایتهای متعدد جسمانی همراه است و ممکن است منجر به اختلال قوای شناختی شده، اختلال در تمرکز و حافظه (دمانس کاذب) ایجاد کند.
سیر و پیش آگهی :
در هر سنی ممکن است ظاهر شود. بطور متوسط طی یک دوره ۲۰ ساله ۵ تا ۶ عود ممکن است وجود داشته باشد. در هر عود، شدت علائم افزایش یافته و فاصله بین اپیزودها کاهش می یابد. این اختلال تمایل به مزمن شدن دارد. سیر مزمن و ناتوان کننده در مردان بیشتر از زنان است.
درمان :
روان درمانی و درمان دارویی در درمان این اختلال بکار می روند.
در اولین اپیزود این بیماری، درمان دارویی حداقل به مدت ۶ ماه پس از بهبودی قطعی ادامه می یابد. قطع دارو باید طبق نظر پزشک درمانگر صورت بگیرد . مهم ترین علت شکست درمان، عدم همکاری بیمار یا مقدار ناکافی دارو می باشد.
دکتر محمدرضا کاظمي
فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان