نوشته‌ها

فلج مغزی

فلج مغزی

فلج مغزی عبارتست از یک اختلال حرکتی و ظاهری همراه با محدودیت‌های فعالیتی و طیف متغیری از مشکلات همراه حسی، رفتاری، شناختی، دریافتی، کلامی، طبی، و اسکلتی- عضلانی. اگرچه فلج مغزی غالبا با صرع و اختلالاتی در فرآیند تکامل تکلم، بینایی و هوشی همراه می‌باشد ولی این آسیب‌پذیری سیستم‌های حرکتی مغزی است که آنرا مشخص می‌سازد. اختلال حرکتی پایه اصلی در فلج مغزی است که بصورت تاخیر تکاملی حرکتی، اختلال در راه رفتن و علایم عصبی واضح شامل تغییرات در تونیسیته (خصوصا افزایش تون) مقاومت پاسیو در برابر کشش، کیفیت حرکات اندامها، باقی ماندن رفلکس‌های اولیه و تشدید یافتن رفلکس‌های کششی بروز می‌کند. ترکیب و شدت علایم و ناتوانی‌های حاصله بسیار متفاوت و متنوع هستند. بعلاوه، مشکلات و ناتوانی‌های حرکتی، ممکنست با اختلالات تکاملی در سایر ابعاد (مانند اختلال تکاملی گلوبال)، محدودیت‌های شناختی و یا تطابقی (نظیر عقب‌ماندگی ذهنی)، نارسایی‌های حسی اولیه (همچون اختلال شنوایی یا بینایی)، اختلالات یادگیری (مثلا ناتوانی در یادگیری یا اختلال بیش‌فعالی و کاهش توجه) یا تشنج (مانند صرع) همراه باشند.

علل

فلج مغزی یک اختلال نورولوژیکی غیرپیشرونده است که از آسیب مغزی در زمان کامل نبودن تکامل مغز ناشی می‌شود. چون تکامل مغز در طول دو سال اول عمر ادامه دارد لذا فلج مغزی از آسیب‌های دوران حاملگی،‌ حین زایمان یا بعد از تولد می‌تواند حادث شود.

علایم بالینی

حدود ۷۰-۸۰ درصد موارد بیماران فلج مغزی از اشکال کلینیکی اسپاستیک آن رنج می‌برند. در اندام‌های گرفتار، افزایش رفلکس‌های تاندونی عمقی، لرزش، افزایش تون عضلانی، ضعف،‌ و فرم اختصاصی پاهای قیچی مانند با تکیه بر روی نوک انگشتان پا مشاهده می‌شود. 10-20 درصد بیماران فلج مغزی از فرم آتتویید یا دیس کینتیک آن رنج می‌برند که به صورت حرکات آهسته چرخشی در دستها یا پاها مشخص می‌شود که اینگونه حرکات در طول دوره‌های استرس تشدید و در حین خواب از بین می‌روند. 5-10 درصد بیماران فلج مغزی دچار نوع آتاکسیک آن هستند که نادرترین فرم فلج مغزی است و بیشتر در تعادل و هماهنگی حرکات مشکل دارند. اینگونه بیماران با پاهای باز راه می‌روند و دچار لرزش در زمان انجام حرکات ارادی بوده به صورتی که برای انجام فعالیت‌های روزمره که نیاز به بکارگیری حرکات ظریف دارند دچار مشکل می‌شوند. اختلالات هوشی در نزد حدود دو سوم بیماران فلج مغزی اتفاق می‌افتد. حدود نصف کودکان مبتلا به فلج مغزی تشنج دارند. اختلالات در رشد، نابهنجاریهای نورولوژیکی نظیر اختلال بینایی یا شنوایی و داشتن مشکل در ادراک لمس و درد از زمره مسایل شایع هستند.

تدابیر درمانی

اهداف درمانی در فلج مغزی کسب بهبودی کامل یا رسیدن به وضعیت کاملا طبیعی نیست بلکه عبارتند از افزایش کارآیی، بالابردن توانایی‌ها و رسیدن و نگهداری وضعیت مطلوب حرکتی، تکامل شناختی، تکامل اجتماعی و عدم وابستگی می‌باشند. بهترین نتایج بالینی در نتیجه مداخلات زودرس و وسیع حاصل می‌شوند. درمان ایده‌آل در کودکان نیازمند به یک برخورد گروهی و تیمی است. درمان گروهی مدرن بر هدف تکاملی کلی بیمارتاکید دارد و نه فقط بر درمان یک وجهی و تک علامتی. اجزا برنامه‌های درمانی دربرگیرنده درمان فیزیکی و رفتاری، معالجات دارویی و جراحی، استفاده از وسایل مکانیکی کمکی و درمان مشکلات همراه طبی بیماران فلج مغزی می‌باشند. هدف از فیزیوتراپی، کاردرمانی، گفتار، و رفتار درمانی عبارت از بهبود تعاملات بین بیمار و مراقبین و نیز حمایت از کانون خانواده می‌باشد.

بهداشت روانی

در بیماران فلج مغزی بدلیل درد مزمن، طردشدن اجتماعی و از دست دادن قابلیت‌ها و داشتن وابستگی، بهداشت روانی آنان تحت تاثیر قرار می‌گیرد. در این بیماران برنامه‌های مراقبتی باید بگونه‌ای باشد که سبب کاهش موانع در حضور و شرکت آنان در محل کار، مدرسه، و فعالیت اجتماعی با استفاده از وسایل مکانیکی نظیر صندلی‌های چرخدار موتوری، تولیدکننده‌های صوتی و تغییرات مناسب در محیط و اجتماع بشود. برنامه‌های نظارتی دوره‌ای جهت ارزیابی اطمینان از برآورده شدن نیازمندیهای بیماران ضروری است. به بیماران باید اطلاعات و آگاهیهای کافی در مورد پیشگیری از وقوع آسیب،‌ ایمنی، و نقل و انتقالات داده شود. کودکان مبتلا به فلج مغزی در معرض خطر بالای طردشدن توسط دوستان و اجتماع هستند. به همین نسبت مراقبین از آنان و افراد خانواده ایشان نیز در معرض خطر افسردگی و کنارگذاشتن از اجتماع هستند و لذا برنامه‌های مراقبتی باید بر مبنای مدل همه جانبه پایه‌گذاری شوند.

برگرفته از کتاب بیماری‌های مغز و اعصاب کودکان

به قلم دکتر علی‌اکبر مومن

افسردگی

افسردگی:

افسردگی اختلال شایعی است. زنان بیش از مردان دچار آن می شوند. ممکن است در هر سنی شروع شود. افسردگی عملکرد فرد مبتلا را در زمینه های فردی، بین فردی، شغلی و تحصیلی تخریب می کند.
افسردگی می تواند عوارض جبران نا پذیری داشته باشد.

علائم و نشانه های افسردگی:

 

– احساس غمگینی

– بی علاقگی به کار و تفریح
– لذت نبردن از فعالیت های مورد علاقه ی قبلی
– احساس بی ارزشی
– احساس گناه
– نا امیدی
– کم شدن انرژی
– احساس خستگی و ضعف
– بی انگیزگی
– اشکال در خواب (بیدار شدن های مکرر، سحرخیزی، پرخوابی)
– تغییر اشتها (کاهش یا افزایش)
– اضطراب و دل شوره
– کاهش تمرکز
– ناتوانی در تفکر و تصمیم گیری

افسردگی می تواند سبب تشدید بیماری های دیگر مثل دیابت، افزایش فشارخون، بیماری های ریوی و قلبی بشود. افسردگی می تواند علائم جسمی نظیر دردهای مختلف  (سردرد و کمردرد)، یبوست و … ایجاد نماید. هراس از مدرسه و چسبیدن بیش از حد به والدین ممکن است علائم افسردگی در کودکان باشد. تحریک پذیری ، گریه های بی دلیل، لذت نبردن از بازی و تفریح، کاهش اشتها و نرسیدن به وزن مطلوب و مورد انتظار ، نا آرامی، پرخاشگری، تغییر خواب و گفتن جمله هایی مثل این که “ای کاش به دنیا نمی آمدم و ای کاش می مردم” میتوانند نشانه های افسردگی در کودکان باشند.

افت عمل کرد تحصیلی، سو مصرف مواد، رفتارهای ضد اجتماعی، پرخاشگری، فرار از مدرسه و ترک منزل می تواند از علائم افسردگی در نوجوانان باشد.

افسردگی در سالخوردگان ممکن است با شکایات جسمی خود را نشان بدهد.

افسردگی ها خصوصا انواع شدید آن معمولا مزمن هستند و خیلی از اوقات عود می کنند. لازم است فرد افسرده با مراجعه به روان پزشک در اولین فرصت از درمان های موثر موجود (دارویی و غیردارویی) بهره ببرد. عدم درمان سریع و به موقع افسردگی می تواند باعث بروز عوارض ناشی از بیماری شود که بعضا جبران ناپذیرند. تاخیر در درمان می تواند بهبود را با مشکل مواجه کند.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

تولد فرزند دوم

تولد فرزند دوم موضوع مهمی است که ذهن والدین را به خود مشغول می کند و تصمیم گیری در این مورد نیاز به ارزیابی وضعیت موجود، پیش بینی شرایط آتی، امکانات و در نظر گرفتن موقعیت فرزند اول دارد. برای تصمیم گیری در این مورد باید به نکاتی توجه کرد.

-این تصمیم بر اساس خواست فرزند اول صورت نمی گیرد.

– والدین هستند که باید بر اساس واقعیات و خواست خود و در نظر گرفتن محاسن و مشکلات این کار این تصمیم را بگیرند.

-فرزند دوم به دلیل فاصله ی سنی نمی تواند هم بازی فرزند اول باشد و در عین حال عروسک او هم نیست.

– تولد فرزند دوم کمکی به حل مشکلات خانوادگی و بهبود مشکلات رفتاری فرزند اول نمی کند.

-والدین باید زمانی این تصمیم را بگیرند که تحت فشار و استرس های دیگری مثل مهاجرت، بیماری یکی از اعضای خانواده، مسائل جدی مالی و … نیستند.

بارداری و تولد فرزند هر چند اتفاق های زیبا و با شکوهی هستند ولی همراه با استرس هستند و هم زمانی آن ها با دیگر عوامل پر استرس فشار زیادی به خانواده تحمیل می کند. بهترین فاصله ی زمانی سه تا پنج سال می باشد. در این فاصله فرزند اول دوره ی اضطراب جدایی را پشت سر گذاشته و والدین هم فرصتی برای تجدید قوا داشته اند و در عین حال دو کودک تفاوت سنی زیادی که علایق و سلایق آن ها را کاملا از هم متمایز کند ندارند. بهتر است فرزند اول در نیمه ی دوم بارداری از موضوع تولد کودک دوم مطلع شود. بهترین افراد برای این که او را مطلع کنند پدر و مادر هستند. باید به فرزند اول اجازه داده شود تا احساسش را در این مورد بگوید. اگر کودک احساس های منفی نسبت به موضوع تولد فرزند دوم نشان می دهد نباید احساس های او را محکوم کرد بلکه باید به او توضیح داده شود که تولد این کودک تاثیری در علاقه و محبت آنها نسبت به وی ندارد. والدین بهتر است که کودک را در مراحل مقدماتی و خرید لوازم برای فرزند دوم همراه کنند و حتی او را در معاینات دوره ای بارداری با خود ببرند و اگر تمایل دارد به او اجازه بدهند تا صدای قلب جنین را بشنود. اگر قصد دارید برخی وسایل و اسباب فرزند نخست را به فرزند دوم بدهید حتما به او اطلاع بدهید و از قبل جایگزین مناسبش را برای او تهیه کنید. اوقات خود را طوری تقسیم کنید که به تمامی صرف فرزند دوم نشود و اوقات خوش و سرگرم کننده ای را به فرزند اول اختصاص دهیـد تا احساس نکند همه لذت هایی را که با شما داشته به یکباره از دست داده است و موجودی که عامل این همه از دست دادن و ناکامی است خواهر یا برادر تازه واردش می باشد. در زمان هایی فرزند دوم خود را به کسی بسپارید تـا از او مراقـبت کنـد و در ایـن زمـانهـا ساعاتی را با فرزند اول خود سپری کنید. اگر مشکلات جسمانی دوران بارداری روی روابط با کودک اثر گذاشته بهتر است در این مورد به کودک توضیح بدهید و سعی کنید به گونه ای رفتار نکنید که ناراحتی های شما او را بترساند و یا ناراحت کند. در این مواقع کمک پدر ها بسیار راهگشا ست.  اگر وابستگی فرزندتان به شما زیاد است و جدایی از  شما برایش با تنش و اضـطراب همـراه اسـت، سعی کنید قبل از بارداری و زایمان دوم شرایطی را فراهم کنید که سطح وابستگی و اضطراب او پایین بیاید و اسـتقلال بیـشتری پیـدا کند. به طور مثال اگر او نزد شما می خوابد چند ماه قبل از تولد فرزند جدید برای جدا خوابیدن وی برنامه ریزی کنیـد تـا بـه ناگهـان بـا بحران جدا خوابیدن از شما مواجه نشود. به فرزندتان توضیح بدهید که چون فرزند کوچکتر ضعیف و ناتوان است شما مجبورید برای او وقت بیشتری بگذارید. عکس ها و فیلم های دوران نوزادی و شیرخوارگی کودک بزرگتر را به نمایش بگذارید و با اشتیاق ببینید و به صورت ضمنی او را متوجه کنید که تمام کارهایی که برای فرزند کوچک تر انجام می شود قبلا برای او هم انجام شده است. اگر فرزند بزرگ تر تمایل دارد از او برای مراقبت از فرزند کوچک تر ( درحد توانش) کمک بگیرید و به خاطر کمک هایش او را مورد تشویق قرار دهید.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

مشکلات خواب کودکان

بسیاری از والدین از وجود مشکل در خواب فرزندشان شکایت دارند. در سال اول زندگی، مشکل شایع نخوابیدن در طول شب است. در دومین سال، بی میلی برای خوابیدن و کابوس شایع تر است. از سه تا پنج سالگی دیر به خواب رفتن، بیدار شدن در طول شب و کابوس های شبانه شایع ترین مشکلات خواب هستند.

برای رفع مشکلات خواب کودکان می توان از راه کارهایی سود جست: باید علت مشکل خواب کودک پیدا شود. اضطراب، ترس، برخی داروها، جلب توجه و عوامل دیگری ممکن است سبب بروز این مشکلات شوند. رفع این عوامل می تواند منجر به رفع اختلال خواب گردد. بهتر است کودکان از ساعات اولیه ی شب برای خوابیدن آماده شوند. فعالیت های آرام مثل تماشای تلویزیون، گوش دادن به قصه و خواندن کتاب کودک را برای خواب آماده می کنند و بهتر از بازی های پر جنب و جوش هستند. ماساژ کودک و دوش آب گرم به تسهیل خواب کودک کمک می کنند.

باید ساعت مشخصی برای خواب کودک در نظر گرفت. هرچند کمی انعطاف لازم است ولی باید محدوده ای برای شروع خواب مشخص کرد. ساعت خواب تا حد زیادی به عادت وابسته است. شیوه ای اتخاذ کنید که خواب برای کودک لذت بخش باشد. بهتر است رختخواب و تختخواب کودک آرایه و تصاویر کودکانه و مورد علاقه ی کودک را داشته باشد. همه ی بهانه های معمول کودک برای خروج از رختخواب را از او بگیرید: قبل از خوابیدن به توالت برود، بالای سرش یک لیوان آب بگذارید و به همه “شب به خیر” بگوید. برای خوابیدن کودک مراسمی بگذارید تا او را با اشتیاق روانه ی رختخواب بکنید: در کنار تخت او بنشینید و قصه ای برای او تعریف کنید، چند دقیقه راجع به کارهای روز و برنامه های فردا حرف بزنید و کمی صبر کنید تا به آرامی به خوب برود. در رختخواب کودک نخوابید. کودک باید بداند که تخت و رختخوابش متعلق به اوست و والدینش در آن نمی خوابند تا متوجه شود که خودش هم نباید در تخت والدین بخوابد.

اگر فرزندتان شب ها به سختی می خوابد از خواب روزانه ی او کم کنید و یا اجازه ی خواب روزانه به او ندهید. مصرف شبانه ی مواد محرک مثل چای و نوشابه را برای کودک ممنوع کنید. تنها خوابیدن کودک و خوابیدن او در اتاق خودش را مورد توجه و تشویق قرار دهید. اگر کودک نیمه شب بیدار شد و به اتاق شما آمد باید او را به اتاق خودش برگردانید و لحظاتی کنار او بمانید تا دوباره خوابش ببرد. اگر کودک نیمه شب شما را صدا می کند به اتاقش بروید و از او نخواهید که نزد شما بیاید. به تدریج فاصله ی پاسخ دهی به صدای کودک را زیاد کنید. اگر از اتاق تاریک می ترسد چراغ خواب روشن کنید. اگر دوست دارد اجازه بدهید در اتاقش باز باشد.به کودک اجازه بدهید یکی از عروسک هایش را با خود به رختخواب ببرد.

اگر کودک نگرانی ها و مشکلاتی در مورد خوابیدن دارد از او بخواهید راجع به آن ها صحبت کند و سعی کنید مشکل و یا نگرانی او را رفع کنید. همانند تمام موارد تربیتی همکاری و هماهنگی همه ی مراقبین مثل پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ و پرستار و دیگران لازم است. اگر برخی شب ها به کودک اجازه بدهید که در کنار شما بخوابد ممکن است عادت خوابش تغییر کند و بازگرداندن وی به شرایط قبلی سخت باشد؛ پس بهتر است این کار را نکنید.

اگر فرزندتان در حال حاضر در اتاق شما می خوابد، به تدریج جای خواب او را از خود دور کنید؛ مثلا برای مدتی رختخواب او را روی زمین بیندازید و پس از مدتی جای خواب او را به هال منتقل کنید و در نهایت به اتاق خودش بفرستید. جدا خوابیدن او را تشویق کنید.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

شب ادراری

ناتوانی در کنترل ادرار یا شب ادراری علامت و یا اختلال شایعی است. این اختلال گاهی به تنهایی و گاهی در کنار و همراه سایر اختلالات روان پزشکی دیده می شود. این اختلال را وقتی می توان مطرح نمود که کودک حداقل پنج سال داشته باشد و هنوز توانایی کنترل ادرار خود را ندارد و در رختخواب و یا لباس خود ادرار می کند. این اختلال ممکن است فقط در شب، فقط در روز و یا به صورت شبانه و روزانه (مختلط) روی بدهد.

عدم کنترل ادرار ممکن است عمدی و یا غیر عمدی باشد.

در شب ادراری اولیه کودک هیچ گاه کنترل ادرار را به دست نیاورده است ولی در شب ادراری ثانویه، کودک در مرحله ای حداقل به مدت شش ماه تا یک سال کنترل ادرار را به دست آورده و سپس دچار اختلال و عدم کنترل شده است.
نوع اولیه شایع تر است. شب ادراری در پسرها بسیار شایع تر است. شیوع اختلال با افزایش سن کاهش می یابد. ژنتیک نقش مهمی دارد و اگر یکی از والدین در کودکی مبتلا بوده ، این احتمال در فرزندان بیشتر می شود و اگر هر دو والد سابقه ی شب ادراری داشته باشند احتمال ابتلای فرزندان چندین برابر می شود.

علت:
نمی توان علت واحد و مشخصی برای آن مطرح نمود ولی در نوع اولیه معمول ژنتیک و تاخیر رشدی و تکاملی نقش دارند. در نوع ثانویه ممکن است عوامل استرس زا سبب بروز اختلال شوند؛ عواملی مثل تولد نوزاد جدید، اختلافات خانوادگی و جدایی والدین، مهاجرت و نقل مکان، تغییر مدرسه و… . نوع ثانویه معمولا در پنج تا هفت سالگی روی می دهد.

مـواردي از همراهي شب ادراري با ساير اختلالات روانپزشكي مانند : تـأخير تكـاملي ، اخـتلال بـيش فعالي – كم توجهي و اختلالات رفتاري ديده مي شود.

در مورد بيماريهاي جسمي ماننـد ديابـت، كـم كاري تيرویيد و علل ساختماني و نقايص آناتوميك دستگاه ادراري به نظر مير سد درصد بسياراندكي ازكودكان مبتلا اين مشكلات را داشته باشند در نتيجه بررسي آنها بطور معمـول پيـشنهاد نمـي شـود و بررسي هاي پر هزينه ، تهاجمي و دردناك بستگي به نتيجه معاينه فيزيكي ، شـــرح حـال اخـذ شـده از بيمار و يافته هاي باليني دارد ولي بهتر است عفونت ادراري بخصوص در دختران مبتلاء مـورد بررسـي قرار گيرد.

بررسي نوار مغزي عليرغم انجام زياد آن در كودكان مبتلا به شب ادراري فقط در صورتي تـوصيه مي شود كه در شرح حال و معاينه و تاريخچه كودك يافته اي به نفع صرع پيدا شود .

گاه ديده مي شود كه شـب ادراري متعاقب مصرف برخي از داروهـاي روانپزشـكي رخ مـي دهـد درنتيجه بهتر است در اين مورد نيز دقت نمائيم.

كودكاني نيزهستند كه بنا به بعضي دلايل روانـشناختي آب و مايعات زيادي مصرف مي كنند كه متعاقب آن دچار شب ادراري مي شوند.

شب ادراری یک اختلال خوش خیم و خود محدود شونده است و بهبودی خود به خودی بیشتر در سنین پنج تا هفت سالگی و پس از دوازده سالگی روی می دهد. بدون درمان احتمال بهبودی در هر سال ده تا بیست درصد می باشد.

درمان:
اگر عوامل استرس زا در محیط وجود دارد باید حذف و یا حداقل تعدیل شود. رفع مشکلات خانوادگی ، توجه بیشتر به کودک در موارد تولد نوزاد جدید و کاهش فشارهای ناشی از تغییر محیط از این دست هستند.

باید به اثرات نامطلوب و عوارض ناشی از شب ادراری، خصوصا آسیبی که به اعتماد به نفس می زند و اضطراب و افسردگی همراه توجه نمود و در صورت لزوم اقدام درمانی مناسب به عمل آورد.

اختلالات روان پزشکی محتمل دیگر مثل اختلال نقص توجه/بیش فعالی را باید درمان کرد.

روش رفتاری؛اولین روش درمانی و به شرطی که درست و با حوصله اجرا شود موثرترین روش درمانی است:
مصرف مایعات شبانه شامل آب، نوشابه، چای و میوه های آبدار باید محدود شود. برای موفقیت در این کار والدین هم باید مصرف مایعات را محدود کنند. کودک قبل از خواب حتما روانه ی توالت شود. با استفاده از ساعت زنگ دار هر شب و در نیمه های شب کودک بیدار شده و روانه ی توالت گردد. جدولی برای کودک تهیه شود و شب هایی که کنترل داشته و جای خود را خیس ننموده است ضمن تشویق کلامی یک ستاره و یا صورت خندان در صبح روز بعد برای وی چسبانده شود و طبق قرار وقتی تعداد ستاره ها به حد معینی رسید هدیه ای (مثلا کتاب) برای وی گرفته شود. در مواردی که جای خود را خیس نموده است واکنشی از سوی والدین بروز نمی کند.  اگر کودک تمایل دارد می توان از خود او برای تعویض تشک و یا پهن کردن آن کمک گرفت.

تشکچه ی زنگ دار نیز روش دیگری برای کنترل شب ادراری است. این تشکچه به محض ریزش اولین قطرات ادرار زنگ زده و کودک را از خواب بیدار می کند و از طریق نوعی شرطی سازی سبب بهبود شب ادراری می شود. در صورت شدت اختلال، عدم بهبود با شیوه های رفتاری و همراهی اضطراب، افسردگی، نقص توجه/ بیش فعالی و سایر اختلالات روان پزشکی استفاده از دارو در دستور کار قرار می گیرد.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

امتحانات و تغذیه

امتحانات و تغذیه

والدین باید در دوران امتحانات بیشتر به کمیت و کیفیت غذای فرزندانشان دقت کنند.

مهم‌ترین نکته در این دوران افزایش تعداد وعده‌ها و میان‌وعده‌های غذایی و کاهش میزان غذا در هر وعده است.

با این کار هم از پرخوری در وعده‌های کمتر جلوگیری می‌شود و هم در مورد دانش‌آموزان کم‌اشتها،کم‌خوری پیش نمی‌آید.

سعی کنید از همه گروه‌های غذایی شامل شیر و لبنیات، نان و غلات، سبزی‌ها و گوشت‌ها و مواد پروتئینی در غذاهای فرزندانتان استفاده کنید.

سر ساعت و منظم غذا بخورید و خوردن صبحانه را جدی بگیرید.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

پرستار کودک

اگر قصد دارید برای فرزندتان پرستار بگیرید، به این نکات توجه کنید:

قبل از بارداری تکلیفتان را مشخص کنید.
قبل از اینکه فرزندتان متولد شود باید در مورد کمک گرفتن از پرستار کودک با همسرتان به توافق برسید و در این مورد برنامه‌ریزی کنید، اما در مورد انتخاب پرستار کودک، هرچقدر شناخت بیشتری نسبت به پرستار کودک داشته باشید بهتر است.

پرستار بهتر از مهد
کودکی که زیر ۳ سال است و پرستار شخصی از او مراقبت می‌کند امنیت بیشتری حس می‌‌کند. مهم‌تر از همه کودکی که در منزل پرستاری می‌‌شود کمتر در معرض میکروب‌ها و ویروس‌های شایع در مهدکودک است و کمتر دچار بیماری می‌‌شود.

سوابق پرستار را بررسی کنید.
باید امکان بررسی سوابق پرستار مانند سوابق شغلی و تحصیلی، داشتن تجربه کار با کودک و… میسر باشد و بتوانید در مورد آن پرس‌وجو کنید. حتی می‌‌توانید از افرادی که پرستار مورد نظر برای آنها کار می‌‌کرده نیز در مورد کیفیت پرستاری او بپرسید.

پرستار چندان مسن نباشد
پرستار نباید آنقدر مسن باشد که در نگهداری کودک دچار مشکل شود یعنی حتی اگر قرار است مادربزرگ کودک از او پرستاری کند باید به این نکته توجه کرد.

پرستار افسرده ممنوع!
اگر نشانه‌هایی مانند افسردگی، پرخاشگری یا اعتیاد به موادمخدر در پرستار مشاهده کردید نباید او را به عنوان پرستار فرزندتان انتخاب کنید.

دوربین مداربسته بگذارید
بهتر است برای کودکانی که سن کمی دارند و قادر به صحبت نیستند، از دوربین مداربسته یا دستگاه ضبط صدا در منزل استفاده کنید. این موضوع را کاملا شفاف با پرستار در میان بگذارید.

پرستار را از وسایل ضروری منزل آگاه کنید
پرستار باید جای وسایل ضروری منزل مثل تلفن، کلید و پریزها، وضعیت قفل و کلید، وسایل گرم‌کننده و سرد‌کننده، دفترچه بیمه یا جعبه کمک‌های اولیه را بداند.

پرستار را از عادت‌های غذایی و رفتاری کودک مطلع کنید
ساعت بیدار شدن و خوابیدن کودک یا اینکه هنگام بی‌قراری با چه چیزی آرام می‌‌شود و جزئیاتی در این مورد را باید در اختیار پرستار کودک گذاشت. اگر فرزندتان از بیماری خاصی رنج می‌‌برد و باید از داروهایی خاص استفاده کند، حتما این موضوع را با پرستار در میان بگذارید و آموزش لازم را در مورد شیوه استفاده از دارو به او دهید.

شیوه فرزندپروری‌تان را تشریح کنید
هر پدر و مادری شیوه فرزندپروری مختص به خود را دارند و قوانین خاصی در خانه‌شان جاری است. لازم است پرستار را نسبت به این موضوع آگاه کنید.

تنوع پرستارها خوب نیست
پرستار حکم مادر دوم کودک را دارد و نباید بدون دلیل موجه اقدام به تغییر او کرد. در روزهای اول والدین نباید پرستار را با کودک تنها بگذارند و لازم است خود والدین یا اقوام نزدیک کنار پرستار و کودک باشند تا پرستار و کودک به یکدیگر عادت کنند.

نقش والدگری‌تان را فراموش نکنید
حتی اگر پرستار فرزندتان از تمامی جهات بسیار خوب باشد باید ساعت‌هایی که در منزل هستید ارتباط احساسی قوی‌ای بین خود و فرزندتان به وجود بیاورید.

پرستار خدمتکار نیست
خیلی خوب است که با پرستار ارتباطی محترمانه برقرار کنید. این کار روی کیفیت خدمات پرستار به کودک تاثیر زیادی دارد. یادمان باشد پرستار خدمتکار نیست و باید بر اساس ‌شأن پرستار با او رفتار شود.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

فرزندپروری

تغییرات و اتفاقات پیش بینی نشده جزیی از زندگی است. کودکان دشوارتر از بزرگسالان با تغییرات زندگی کنار می آیند. با صبر و درک آنان در این شرایط به فرزندانمان بیاموزیم که با صبر و درک دیگران تغییرات زندگی را مدیریت کنند.

  • اولین قدم برای موفقیت در فرزندپروری و تربیت : وجود رابطه ی خوب بین والدین و فرزندان است.بدون این رابطه همه ی شیوه های تربیتی ناکام خواهد ماند.
  • “توجه” کلید اصلی برقراری رابطه ی خوب با فرزند است. کودکان به توجه نیاز دارند.  می توان از این ابزار برای برقراری رابطه ی مناسب با فرزند استفاده نمود.
  • در طی روز هرگاه فرصت داشتید به رفتار آن زمان کودک خود نگاه کنید و مانند یک گزارش گر رفتار او را توصیف کنید و یا راجع به آن رفتار با او صحبت کنید ؛ مثلا “ساینا جان داری نقاشی می کشی ، چه نقاشی قشنگی کشیده ای” و یا “آرین جان می بینم که با ماشین هات بازی می کنی ” و … . با این شیوه به کودک می فهمانید که من به تو و رفتارهایت توجه دارم. این روش هم نیاز کودک به توجه را رفع می کند و هم زمینه ساز برقراری رابطه ی خوب با فرزند است.
  • باور غلط: والدگری خوب برای داشتن فرزند خوب کافی است.باید بدانیم کودکان تحت تاثیر هم سالان ، هم کلاسی ها ، دیگر بزرگترها و رسانه ها هستند و همه ی این ها می توانند فرزند ما را به راه های درست و یا نادرست هدایت کنند.
  • باور غلط: فرزند پروری همیشه شاد و سرگرم کننده است.باید بدانیم فرزند پروری و تربیت کودک مثل هر کار دیگری گاهی همراه با شادی و گاهی همراه با غصه است ، ممکن است رضایت بخش و شاید همراه با ناکامی باشد، برخی اوقات هیجان انگیز است و گاهی حوصله ی مان را سر می برد.
    مهم این است که والدین باید نگاهی واقع بینانه به فرزند پروری داشته باشند.
  • با فرزندتان محترمانه صحبت کنید و به حرف های او با دقت گوش کنید.
  • به قول های تان عمل کنید یا اصلا قول ندهید. قول ها برای عمل کردن هستند.
  • قوانین و مقررات ایمنی و بهداشت را به کودکان آموزش بدهید.
  • کودکان به درگیری والدین خصوصا اگر تکرار شونده و شدید باشد بسیار حساس هستند. درجاتی از اختلاف نظر میان هر دو شخصی از جمله پدر و مادر قابل انتظار است. بعنوان والدین تلاش کنید درگیریهای احتمالی شما در حضور فرزند صورت نگیرد.
  • اصل مهم در فرزند پروری”رابطه ی خوب بین والدین و فرزند” برای موفقیت در تربیت کودک لازم و اساسی است. برای داشتن رابطه ی خوب به کارها و فعالیت های کودک در طی روز توجه کنید و مانند گزارشگر رفتارهای او را گزارش کنید تا بفهمد که شما به او و کارهایش توجه دارید. رفتارهای خوب فرزندتان را تشویق کنید. با این کار هم به او توجه می کنید و هم رابطه ی خود را با او بهتر می کنید و در ضمن او را متوجه می سازید که چه کارهایی خوب است و باعث افزایش دفعات انجام رفتارهای خوب او می شوید. تشویق باعث تقویت رفتار می شود. اگر دوست دارید رفتاری بیشتر تکرار شود آن را تشویق کنید. مچ فرزند خود را موقع کارهای خوب بگیرید.

باورهای غلط و مخرب در زمینه ی تربیت کودکان:

بعضی باورها در زمینه ی تربیت کودکان مخرب بوده و سبب بروز مشکلاتی در روابط والدین و فرزندان می شود:
&#۱۲۸۳۰۸;برخی والدین فکر می کنند کودک رفتار نامناسب را فقط به این جهت انجام می دهد که آن ها را اذیت کند. با این نوع تفکر کودک مقصر شناخته می شود و والدین خشمگین می شوند.

&#۱۲۸۳۰۸;والدین بعضی رفتارهای نامناسب کودک را موقتی و زودگذر می دانند ودر نتیجه در قبال آن رفتارها واکنش سریع و مناسب را انجام نمی دهند و زمانی متوجه اشتباه خود می شوند که رفتار شدید، نه آدینه و طولانی مدت شده و تغییر دادن آن بسیار سخت شده است.

&#۱۲۸۳۰۸;گاهی والدین خودشان را در رفتارهای اشتباه فرزندشان مقصر می دانند و احساس گناه و افسردگی و اضطراب پیدا می کنند. بروز این حالات تحمل آنان را کم کرده و باعث بروز واکنش های خشمگینانه و شدید تری می گردد .

&#۱۲۸۳۰۸;گاهی والدین انتظارات غیر واقع بینانه ای از کودکان خود دارند که با سطح رشد کودک متناسب نیست. انتظار دارند کودک دو ساله به خوبی و تمیز با قاشق و چنگال غذا بخورد یا کودک شش ساله ساعت ها پیاده روی و خرید بزرگ ترها را تحمل کند.
کودکان بالغین کوچک نیستند و همه ی توانایی های بزرگ سالان را ندارند. انتظارات ما باید متناسب با سطح رشدی کودکان باشد.

&#۱۲۸۳۰۸;بعضی والدین توقع زیادی از فرزندان خود دارند و دوست دارند کودک شان کامل و عالی باشد و به همین دلیل گاهی رفتارهای عادی و متناسب با سن کودک آن ها را عصبانی می کند.

&#۱۲۸۳۰۸;بعضی والدین فکر می کنند کودک به تدریج و بدون آموزش و تمرین همه ی مهارت ها را کسب می کند. در حالی که بیشتر مهارت ها نیاز به آموزش فعال و تمرین و صرف وقت از سوی والدین و کودک دارد.

کودکان با یکدیگر متفاوت هستند و توانایی های آن ها مشابه هم نیست.

همان گونه که توجه به نیازهای کودکان در رشد عاطفی و اجتماعی آنان موثر می باشد توجه به خود به عنوان والد هم بسیار مهم می باشد. والد خوب بودن به این معنی نیست که کودک بر زندگی شما تسلط داشته باشد. پدر و مادر بودن کار سختی است . باید بتوانید بین خواسته های فرزند، همسر، امور منزل، خانواده، دوستان و شغل تان توازن برقرار کنید. وقتی نیازهای شخصی شما از نظر ارتباط صمیمانه، همراهی خانواده با شما، تفریح و تنها بودن در زمان های خاص برآورده شود پدر یا مادر بودن برای شما آسان تر خواهد بود.

چند نکته جهت کاهش استرس والدین:
گه گاه در شیوه ی زندگی تان تغییراتی ایجاد کنید.

یاد بگیرید که بتوانید در مقابل خواسته های زیاده از حد دیگران به شیوه ای مودبانه “نه” بگویید.

فعالیت ورزشی مستمر (پیاده روی) باعث بهبود رفتار و افزایش انرژی شما در طول روز خواهد بود.

مسئولیت امور منزل و فرزندان تان را با همسرتان و دیگرانی که می توانند تقسیم کنید.

زمانی را به خود اختصاص دهید تا به فعالیت مورد علاقه تان بپردازید.

زمانی که یک مشکل رفتاری اتفاق می افتد همدیگر را حمایت کنید. (والدین)

ارتباط شاد و لذت بخش را گسترش دهید. (ارتباط با اقوام و دوستان)

اگر احساس کردید که شما و همسرتان اغلب تحت فشار و استرس هستید و یا در کنار آمدن با مشکلات توانایی کافی را ندارید حتما با یک فرد متخصص مشورت کنید.

توجه داشته باشید:

اگر والدین آرام باشند و راهکارهای تربیتی سازنده را با پشتکار پیش بگیرند فرزندان روند سالمی خواهند داشت و می توانند رفتارهای مناسب را فرا بگیرند.

دستور دادن به کودکان

یکی از شایع ترین مشکلات در بین خانواده ها، روش دستور دادن به کودک است به طوری که کودک آن را به خوبی درک کرده و اجرا کند. دستورهایی که معمولا موثر واقع نمی شوند دارای خصوصیاتی هستند که در ادامه به آن ها اشاره می شود.

دستورهایی که معمولا موثر واقع نمی شوند:

الف. دستورهای زنجیره ای: دستورهایی هستند که پشت سر هم به کودک داده می شوند و کودک توانایی به خاطر سپردن همه ی آن ها را ندارد، بنا بر این برخی از آن ها را فراموش کرده و انجام نمی دهد:
مانند” لباست را بپوش،دندان هایت را مسواک بزن، موهایت را شانه کن، بعد بیا صبحانه بخور.”

بهتر است این دستورها را به بخش های کوچک تر تقسیم کرده و هر کدام را به تنهایی از کودک درخواست کرد.

ب. دستورهای مبهم: دستورهایی هستند که برای کودک واضح و روشن نیستند و به خوبی نمی توانند منظور گوینده را منتقل کنند.
به عنوان مثال هنگامی که ما انتظار داریم بچه ها بدون درگیری و خشونت با هم بازی کنند و دعوا نکنند، فقط به آن ها بگوییم: “بچه های خوبی باشید.”
کودک ممکن است نداند از او چه خواسته شده است و باید چه کار کند که از نظر والدین بچه ی خوبی باشد. این دستورها مبهم می باشند، بنابراین بهتر است به صورت مشخص و اختصاصی به آن ها بگوییم: “با هم و به آرامی با اسباب بازی های تان بازی کنید.”

پ. دستورهای پرسشی: در این گونه دستورها از کودک سوال می شود که آیا دوست دارد که این کار را انجام دهد.
مثلا: ” آیا دوست داری که اتاقت را تمیز کنی؟” که ممکن است یک کودک لج باز به راحتی بگوید: “نه، دوست ندارم.”
در این گونه دستورها ما به بچه حق انتخاب می دهیم. پس دور از انتظار نیست که او آن را انجام ندهد.

ت. دستورهایی که به دنبالش دلیل و منطق آورده می شود:
مانند: “زود باش اتاقت را مرتب کن ،چون امشب مهمان داریم و از این که خانه نامرتب باشد نگران و عصبانی می شوم.”
در این مثال ممکن است کودک دستور اصلی را فراموش کند، بنا بر این به تر است که دستور به این شکل باشد :”امشب مهمان داریم و خانه ی نامرتب مرا نگران و عصبانی می کند، پس لطفا هرچه سریع تر وسایلت را جمع کن.”
یعنی اول توضیح داده و بعد دستور مورد نظر گفته شود.

روش دستور دادن موثر به کودک:

نزدیک کودک بروید، تاحد چشم های کودک خم شوید و با او تماس چشمی برقرار کنید. فاصله ی شما در زمان دستور دادن به اندازه ی فاصله ی یک دست باز باشد (یعنی به فاصله ی شانه تا نوک انگشتان) و برای کودک به طور دقیق مشخص کنید و بگویید که چه کار کند.

نکات مهم در زمان دستور دادن:

الف. هرچه تعداد دستورها کم تر باشد ، موثرتر بوده و کودک بهتر متوجه شده و سریع تر آن را اجرا می کند.

ب. دستوری که به کودک داده می شود باید مشخص، خاص و روشن باشد.

پ. دستورها باید بیشتر به شکل مثبت باشند، مثلا به جای گفتن “بلند صحبت نکن.” بگویید ” آرام صحبت کن.”

ت. با صدای محکم و قاطع با کودک صحبت کرده و بگویید که چه کار باید بکند، اما نباید در کلام تان خشونت وجود داشته باشد.

ث. به اطاعت از دستور پاداش بدهید.

ج. دستورها باید در حد سن و فهم و توانایی های کودک باشد.

چ. سعی کنید دستورها با تهدید هم راه نباشند و با لحن خوب و قاطع گفته شوند.

اگر کودک در شرایطی است که نمی تواند دستورهای ما را انجام دهد، بهتر است به زمان دیگری موکول گردد و اصلا درخواست نگردد.
مثلا: کودک در حال دیدن کارتون مورد علاقه اش می باشد و ما به او می گوییم” بلند شو ، کتاب هایت را مرتب کن.”

عدم رعایت دستور از جانب کودک همیشه دلیل بر لج بازی او نیست. احتمال دارد که کودک متوجه منظور شما نشده باشد، پس دستور خود را دوباره با توجه به روش های ذکر شده برای او تکرار کنید.

تربیت کودک هنر است. مچ کودک تان را هنگام کارهای خوب بگیرید.

قدم اول فرزند پروری، برقراری رابطه‌ی خوب با فرزند است؛ در طی روز هرگاه که فرصت بود به کارهای عادی و روزمره‌ی فرزندتان توجه نشان بدهید.

تشویق، رابطه‌ی والدین با فرزند را بهتر می‌کند. تشویق، رفتار خوب را تقویت می‌کند. تشویق انواع مختلفی دارد: شایع‌ترین شکل تشویق، نوع “کلامی” است. در تشویق کلامی بلافاصله رفتار مثبت فرزندتان را با ذکر رفتار تشویق می کنید. در طول زمان بسیار موثر است. امتحان کنید.

شکل دیگر تشویق، تشویق “عاطفی” است. در تشویق عاطفی؛ با نوازش، در آغوش گرفتن و نگاه تحسین آمیز رفتار مثبت فرزندتان را تقویت و تشویق کنید. موثر است؛ حوصله کنید.

نوع دیگر تشویق، “تشویق فعالیتی” است. برای تشویق با فرزند خود وقت بگذرانید، با او بازی کنید، پارک و سینما و باغ‌وحش بروید. تشویق “فعالیتی” هم رفتارهای مثبت کودک را تقویت می‌کند و هم رابطه‌ی والدین و فرزند را بهتر می‌کند. امتحان کنید، حتما نتیجه می دهد.

نوع دیگر تشویق، “تشویق ‌مادی” است. خرید جایزه و دادن هدیه مشوق‌های خوبی هستند، به شرط آن‌ که درست استفاده شوند. هرگاه یک رفتار مثبت در فرزندتان تکرار شد می‌توانید از مشوق‌های مادی استفاده کنید. یادتان باشد به کودک باج و رشوه ندهید.

 

 

 

دکتر محمدرضا کاظمی

فوق تخصص روانپزشکی کودکان و نوجوانان

ترس

” ترس” احساس ناخوشایندی است که در مواجهه با خطر بیرونی ایجاد می‌شود. ” ترس” باعث اجتناب از موقعیت یا موضوع ترسناک می‌شود.
” ترس”، “اضطراب” نیست. “اضطراب” احساسی مبهم است که معمولا به موقعیت یا موضوع خاص بیرونی ارتباط ندارد ولی “ترس” به موضوع و موقعیت مشخص بیرونی مرتبط است.

” فوبیا” شکلی از “ترس” است که غیر منطقی، شدید و مداوم است و در مواجهه با یک موقعیت یا موضوع خاص مثل حشرات، توفان، بلندی، خون و محیط دربسته ایجاد می‌شود. فرد مبتلا به ” فوبیا” خود می‌داند که ترسش شدید و غیرمنطقی است ولی قادر به جلوگیری از آن نیست. درمان ” ترس” و ” فوبیا” مواجهه با عامل ترس است.

 

 

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

اختلال اضطراب جدایی

“اضطراب‌جدایی” نوعی از اضطراب است که در آن کودک در هنگام جدایی از والدین یا مراقبین اصلی خود دچار بی‌قراری و ناراحتی می‌شود. “اضطراب‌جدایی” تا سه سالگی به صورت طبیعی وجود دارد. در یک ماه شروع مدرسه هم ممکن است به صورت طبیعی دیده شود. سن شایع اختلال اضطراب‌جدایی ۶ تا ۸ سالگی است. اضطراب جدایی نباید مانع مدرسه رفتن کودک بشود. کودک مبتلا به اضطراب‌جدایی وقتی در کنار والدین است علامتی ندارد.  علایم در هنگام جدا شدن از مراقبین و یا انتظار جدایی روی می‌دهد.

علائم “اضطراب‌جدایی” بسته به سن کودک متفاوت است:
-بی‌قراری و گریه

– چسبیدن به والدین

-کابوس های با موضوع جدا شدن از والدین

– ترس از هر موضوعی که باعث جداماندن از والدین می‌شود: دزدیده‌شدن، گم‌شدن، مرگ و … .

– ابراز نگرانی در مورد سلامت والدین: ” شما پیر می شید؟”، ” ممکنه مثل پدربزرگ بمیرید؟”، ” اگر مریض بشید چی میشه؟” و سوالاتی از این دست

دیگر علایم اضطراب جدایی:
– علائم جسمی مثل دل‌درد، سردرد، تهوع در هنگام جدا شدن به خصوص صبح‌ها قبل از مدرسه و با شدت بیشتر در روزهای شنبه

– آه کشیدن و یاد گذشته کردن‌های زیاد

– شکایت از این که کسی او را دوست ندارد و یا بین او و خواهر یا برادرش فرق می‌گذارند.

دنبال مادر به هر جا رفتن و ایجاد مزاحمت در کارهای او

-کم شدن خواب و نخوابیدن در اتاق خودش به تنهایی

-کاهش اشتها

کودک دچار اختلال اضطراب‌جدایی را بی‌خبر ترک نکنید. موقع ترک کودک به او بگویید که کجا می‌روید و چه زمانی باز می‌گردید. مثلا: من دارم میرم خرید و تو پیش مادربزرگ با اسباب‌بازی‌هات بازی کن تا من برگردم.

اختلال اضطراب‌جدایی نباید مانع مدرسه رفتن کودک شود. حتی اگر کودک نمی‌تواند سر کلاس بنشیند بهتر است در دفتر مدرسه و یا حیاط مدرسه باشد. در روزهای اول مدرسه در کودکی که تحمل مدرسه ندارد یکی از والدین ساعاتی را در مدرسه بماند و به تدریج ساعات حضورش را کم و قطع کند. غیبت از مدرسه بهبود و درمان را بسیار سخت می‌کند. کودک باید آموزش ببیند که در هنگام جداشدن و اضطراب خود را آرام کند. والدین نباید با هیجان خود اضطراب کودک را دامن بزنند. حفظ آرامش والدین، اضطراب کودک را کم‌تر می‌کند. در صورت شدت و طولانی‌شدن اضطراب‌جدایی درمان دارویی لازم است.

 

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان