ذهن آگاهی یا توجه آگاهی چیست؟

ذهن آگاهی توانایی اساسی انسان برای حضور کامل در زمان حال است، آگاهی از اینکه ما درهر لحظه در کجا قرار داریم و چه کاری انجام می دهیم ، و نه واکنشی بیش از حد یا غرق شدن درمورد آنچه که در اطراف ما اتفاق می افتد. اگرچه ذهن آگاهی چیزی است که همه ما به طور طبیعی از آن برخوردار هستیم ، اما وقتی که روزانه آن را تمرین می کنیم ، با سرعت بیشتری در دسترس ما قرار می گیرد.

هر وقت آگاهی خود را از آنچه که مستقیماً از طریق حواس خود تجربه می کنید ، یا از طریق افکار و احساساتی که به ذهن شما می رسد ، تجربه می کنید،ذهن آگاه هستید. تحقیقات نشان می دهد وقتی به مغز خود می آموزید که ذهن آگاه شود ، در واقع در حال بازسازی ساختار فیزیکی مغز تان هستید. هدف ذهن آگاهی این است که به اعمال درونی، فرآیندهای ذهنی، عاطفی و فرایندهای جسمی خود آگاه شویم.

مدیتیشن چیست؟(مدیتیشن )مراقبه کاوش کردن است. این یک مقصد ثابت نیست. ذهن شما از افکارتان خلاص نمی شود. هنگامی که مراقبه می کنیم ، به عملکرد ذهن خود توجه می کنیم:احساسات ما (هوایی که روی پوست ما می وزد یا بوی تند و تیزی که به مشام ما می رسد) ، احساسات ما (دوست داشتن چیزی ، یا متنفر بودن از آن ،  یا دلسرد شدن از چیزی) و افکار ی که به ذهن تان هجوم می آورند.

مراقبه ذهن آگاهی از ما می خواهد که قضاوت کردن را به حالت تعلیق درآوریم و کنجکاوی طبیعی خود را در مورد عملکرد ذهن از بین ببریم و نسبت به خود ودیگران با شفقت و مهربانی، تجربه پذیر باشیم. چگونه می توانم ذهن آگاهی و مراقبه را انجام دهم؟ ذهن آگاهی در هر لحظه، خواه از طریق مدیتیشن و اسکن بدن، یا تمرین های آگاه بودن در لحظه مانند (مکث کردن و نفس عمیق کشیدن هنگامی که تلفن زنگ می زند به جای با عجله پاسخ دادن به آن )، در دسترس ما ست.

مبانی تمرین ذهن آگاهی

ذهن آگاهی به ما کمک می کند تا فضایی بین خود و واکنش های خود قرار دهیم و پاسخهای شرطی خود را ازبین ببریم.

در اینجا نحوه تمرینات روزمره ذهن آگاهی  آورده شده است:

زمانی را برای انجام تمرینات کنار بگذارید. برای دستیابی به مهارت های ذهن آگاهی نیازی به یک کوسن یا نیمکت مراقبه یا هر نوع تجهیزات ویژه ندارید ، بلکه باید زمان و مکان خود را تنظیم کنید.

لحظه فعلی را آنگونه که هست مشاهده کنید. هدف ذهن آگاهی ، آرام کردن ذهن ، یا تلاش برای دستیابی به وضعیت آرامش ابدی نیست. هدف ساده است: ما قصد داریم بدون قضاوت به لحظه حاضر توجه کنیم.

بگذارید قضاوتهای شمادر ذهنتان جریان داشته باشند. وقتی در طول تمرین متوجه می شویم که  قضاوت ها به وجود می آیند، می توانیم از آنها یادداشت برداریم و اجازه دهیم از ذهنمان عبور کنند.

به مشاهده لحظه حال بازگردید (همانطور که هست. )ذهن ما غالباً در فکر فرو می رود. به همین دلیل است که ذهن آگاهی عملی برای بازگشت دوباره و دوباره به لحظه حال است.

با ذهن سرگردان خود مهربان باشید. خود را برای هرگونه تفکر که از ذهنتان سردر می آورد سرزنش نکنید، فقط تشخیص دادن اینکه که چه وقت ذهن شما سرگردان و شلوغ است را تمرین کنید، و به آرامی آن را به حالت قبل بازگردانید. اغلب گفته می شود که این عمل بسیار ساده است ، اما لزوماً آسان نیست. فقط انجام این عمل مهم است. نتایج به خودی خود حاصل می گردند.

نحوه انجام مدیتیشن

این مراقبه بر تنفس تمرکز می کند ، نه به این دلیل که مساله خاصی در مورد آن وجود دارد، بلکه به این دلیل است که احساس فیزیکی تنفس همیشه وجود دارد و می توانید از آن به عنوان یک لنگر برای حضور در لحظه حال استفاده کنید.

در طول تمرین ممکن است خود را درگیر افکار، احساسات، و صداهای اطرافتان کنید. هر کجا که ذهن شما پیش می رود، می توانید به سادگی دوباره به تنفس خود بازگردید. حتی اگر شما تنها یک بار بتوانید از افکار خود بازگردید، اشکالی ندارد.

یک تمرین ساده مراقبه

راحت بنشینید. مکانی پیدا کنید که به شما یک جای پایدار ، محکم و راحت می دهد. توجه کنید که پاهای شما در چه حالتی قرار دارند. اگر روی بالشتک هستید، به حالت لوتوس (نیلوفری)بنشینید. اگر روی یک صندلی هستید ، کف پاهای خود را روی زمین قرار دهید. قسمت بالای بدن خود را صاف، اما سفت نگه ندارید . ستون فقرات شما دارای انحنای طبیعی است. اجازه دهید در همین حالت قرار گیرد. توجه کنید که بازوهای شما در چه حالتی قرار دارند. بازوهای خود را به موازات قسمت بالا تنه خود قرار دهید. کف دست های خود را در حالت طبیعی روی پاهای خود قرار دهید.

نگاه خود را خیره کنید. کمی چانه خود را رها کنید و بگذارید نگاه شما به آرامی به سمت پایین بیفتد. لازم نیست چشمان خود را ببندید. به سادگی می توانید اجازه دهید نگاه شما بر آنچه جلوی چشمان شما ظاهر می شود بدون تمرکز کردن روی آن قرار داشته باشد.

تنفس خود را احساس کنید. توجه خود را به حالت فیزیکی تنفس متوجه سازید : هوایی که از طریق بینی یا دهان حرکت می کند، بالاو پایین  آمدن  شکم یا سینه شما.

توجه کنید وقتی که ذهن شما از تنفس کردن منحرف می شود. ناگزیر توجه شما ازنفس کشیدن به چیزهای دیگر منحرف می شود. نگران نباشید، نیازی به مسدود کردن یا از بین بردن تفکر نیست. وقتی متوجه شدید ذهن شما منحرف شده است به آرامی توجه خود را به تنفس کردن باز گردانید.

با ذهن سرگردان خود مهربان باشید. ممکن است ذهن شما مرتباً سرگردان و شلوغ باشد.  این طبیعی است. به جای اینکه با افکار خود بجنگید، بدون اینکه به آنها  واکنش نشان دهید، آنها را مشاهده کنید.

فقط بنشینید و توجه کنید. حفظ کردن توجه هر چه سخت باشد، همه چیز در آنجاست. بارها و بارها توجه خود را به سمت تنفس کردن بازگردانید ، بدون هیچ قضاوت و انتظاری.

وقتی آماده شدید، نگاه خود را به آرامی بلند کنید (اگر چشمان شما بسته است، آنها را باز کنید). در لحظه قرار داشته باشید و هر صدایی را در محیط گوش کنید. توجه کنید که بدن شما در حال حاضر چه حسی دارد. به افکار و احساسات خود توجه کنید.

هر روز در حالی که وقت خود را برای تمرین های ذهن آگاهانه می گذرانید، با خود مهربان بودن ، آرام تر بودن و شکیبایی بیشتری  احساس خواهید کرد. این تغییر در تجارب شما احتمالاً باعث ایجاد تغییراتی در سایر قسمتهای زندگی شما نیز خواهد شد.

ذهن آگاهی می تواند باعث شود که شما سرزنده تر شوید، مانند لذت بردن از مکالمه طولانی با یک دوست یا یک فنجان چای ، و یا آماده شدن برای یک خواب آرامش بخش .

 

 

 

 

 

 

 

بحران روانشناختی چیست؟

بحران روانشناختی هنگامی به وجود می آید که یک رویداد آسیب زا بیشتر ازظرفیت فرد، برای سازگاری با آن موقعیت به روش معمول اوست. بحرانهای روانشناختی را نمی توان براساس وقایعی که پیش از آنها رخ داده، به طور قابل اطمینان پیش بینی کرد. رویدادی که یک بحران روانی را برای یک شخص ایجادمی کند لزوماً باعث ایجاد بحران برای شخص دیگر نمی شود.
با این وجود ، برخی از وقایع معمولاً واکنش های بحران روانی را تسریع می کنند. این موارد شامل حمله جسمی، شکنجه، تجاوز، تصادفات خودرو ، خسارات شدید شخصی و فجایع طبیعی مانند زلزله ، آتش سوزی و سیل است.

رویدادهایی از این قبیل اغلب باعث ایجاد یک اختلال روانپزشکی می شوند که ما آن را اختلال استرس حاد می نامیم. اختلال استرس حاد با احساس ترس شدید ، درماندگی و وحشت مشخص می شود. همچنین ممکن است احساس بی حسی ، کمبود پاسخگویی هیجانی ، احساس جداشدگی ، کاهش آگاهی از محیط اطراف ، احساس غیرواقعی بودن یا فراموشی وجود داشته باشد. افرادی که دچار اختلال استرس حاد هستند ممکن است احساس اضطراب، برانگیختگی، آشفتگی، پریشانی ، افکار ناامید کننده و تحریک پذیری داشته باشند. آنها ممکن است این رویداد رابه طورمکرر در رؤیاها ، فلش بک ها یا خاطرات مداوم از تروما دوباره تجربه کنند.
ممکن است فرد از افراد، مکانها و اشیایی که ممکن است دوباره خاطرات رویداد آسیب زا را یادآوری کند، دوری کند. آنها ممکن است در تمرکز مشکل داشته باشند و در عملکرد معمول خود در خانه و محل کار دچار مشکل شوند. همچنین ممکن است به دلیل عدم ارائه کمک کافی به دیگران در حین رویداد از احساس گناه یا احساس گناه بازمانده بودن رنج ببرند. برخی از افراد ممکن است پرخاشگر یا خود مخرب شوند ، از مراقبت از خود صرفنظر کنند، دچار سردرگمی شوند یا با روشی عجیب و غریب رفتار کنند.

در صورت درمان سریع ، علائم اختلال استرس حاد به طور معمول طی ۳۰ روز کاهش می یابد یا از بین می رود. در برخی موارد ، به ویژه در صورت عدم درمان، اختلال استرس حاد ممکن است ادامه یابد. اگر مدت زمان آن از یک تا سه ماه باشد ، ما آن را اختلال استرس حاد می نامیم. هنگامی که این علائم بیش از سه ماه طول بکشد ، ما آنرا اختلال استرس پس از سانحه می نامیم. بعید نیست که علائم اختلال استرس پس از سانحه درمان نشده و برای سالها ادامه یابد و به محدودیتهای جدی در زندگی فرد تبدیل شود. یادآوری این نکته نیز مهم است که وقتی فردی با یک موقعیت استرس زا روبرو می شود، به احتمال زیاد خانواده یا سایر اطرافیان بیمار نیز تحت تأثیر علائم اختلال استرس پس از سانحه بیمار قرار می گیرند.
روانشناسانی که با بیماران مبتلا به اختلال استرس حاد و اختلال استرس پس از سانحه کار می کنند، ممکن است به آنان در مدیریت مسایل استرس پس از سانحه (اطلاع رسانی به دیگران ، برقراری تماس ، تنظیم مجدد امور روزمره شخص) کمک کرده و فضای امنی را برای گفتگو در مورد این رویداد ، برای فرد فراهم کنند.

علائم شخص یا هر چیز دیگری که در ذهن او وجود داردآزار دهنده و صحبت کردن درباره این رویداد آسیب زا در ابتدا دردناک است ، اما افراد اغلب بعد از اینکه توانسته اند در مورد این رویداد صحبت کنند ، احساس تسکین و کاهش علائم را گزارش می دهند.
آنها می توانند بعد از قراردادن ابعاد مختلف مشکل در کنار هم و درنظر گرفتن همه جوانب، همراه با یک مشاور شرایط را با وضوح بیشتری مشاهده کنند.
در حالی که بزرگسالان در این شرایط می توانند با یک درمانگر صحبت کنند، کودکی که دچار واکنش استرس حاداست، احتمالاً در مورد آن به زبان غیر کلامی، مانند بازی و همچنین در استعاره های کلامی و داستانهایی که از تخیل خود می گوید صحبت کند. بنابراین در ارتباط با کودکان ، بیشتر احتمال دارد که یک جلسه بازی درمانی (بیشتر در مورد این مورد) برگزار شود. در بسیاری از شرایط ، همانطور که در بالا ذکر شد ، تغییر ناگهانی رفتار فرد آسیب دیده تمام خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. هنگامی که این اتفاق می افتد ، اغلب ملاقات با یک درمانگر است که می تواند به افراد در رسیدگی به مشکلات دشوار و بهبود روابط بین اعضای خانواده کمک کند.

مشکلات حافظه و زوال عقل

بسیاری از ما با پیر شدن ، فراموشکارتر می شویم.
و به سادگی می توان نگران بود که این مساله ممکن است نشانه اولیه زوال عقل یا بیماری آلزایمر باشد.

اما دلایل بسیار دیگر ی برای این مساله وجود دارد – فقط برخی از ما مشکلات جدی تر زوال عقل را رشد خواهیم داد.
بسیاری از موارد می توانند بر حافظه ما تأثیر بگذارند – مواردی مانند استرس ، افسردگی ، غم- و حتی بیماری های جسمی مانند کمبود ویتامین یا عفونت.
در اینجا، ما بر دو مشکل حافظه خاص تمرکز می کنیم: زوال عقل ، که به اشکال مختلفی از جمله بیماری آلزایمر و اختلال شناختی خفیف (MCI) ایجاد می شود.

دمانس یک اصطلاح کلی است که برای توصیف گروهی از شرایط تأثیرگذار بر حافظه به کار می رود.

  • به خاطر سپردن چیزها برای شما دشوارتر می گردد و مشکلات دیگر را با تفکر خود ایجاد می کنید.
  • اینها سازگاری شما را با زندگی روزمره دشوارتر می کند.
  • این مشکلات وخیم تر می شوند – یا “پیشرونده” هستند.
  • این مسایل یک قسمت طبیعی از پیری نیستند.

انواع مختلفی از زوال عقل وجود دارد. همه آنها از بین رفتن حافظه است ، اما علائم دیگری نیز وجوددارند که با توجه به علت متفاوت هستند.

زوال عقل اغلب با مشکلات حافظه شروع می شود ، اما فرد مبتلا به زوال عقل نیز می تواند دچار این مشکلات شود:

  • برنامه ریزی و انجام کارهای روزانه
  • ارتباط برقرار کردن با دیگران
  • آنها همچنین ممکن است تغییراتی در روحیه ، توانایی تصمیم گیری داشته باشند، یا ممکن است در شخصیت آنان تغییراتی مشاهده کنید.
  • هرچه زوال عقل پیشرفت کند ، فرد مبتلا به زوال عقل به دیگران وابسته تر می شود.

زوال عقل چقدر شایع است؟

در حال حاضر بیش از ۸۵۰،۰۰۰ نفر در انگلستان را تحت تأثیر قرار داده است. این مشکل هرچه پیرتر می شویم شایع تر می شود ، بنابراین:

در سن ۶۵ سالگی ، از هر ۱۰۰ نفر حدود ۲ نفر دچار زوال عقل می شوند.
تا سن ۸۵ سالگی ، حدوداً ۱ نفر از هر ۵ نفر دارای میزان زوال عقل است.
دمانس گاهی اوقات می تواند افراد جوان را تحت تأثیر قرار دهد .

نقص شناختی خفیف چیست؟

اختلال شناختی خفیف (MCI) یک مشکل حافظه کمتر جدی است. این امر به طور عمده در زندگی روزمره شما تداخل ایجاد می کند و به اندازه کافی شدید نیست که بتوان آن را زوال عقل نامید. ممکن است متوجه شوید که:

  • نام افراد ، مکانها ، رمزهای عبور را فراموش کنید
  • چیزها را گم کنید
  • فراموش نکنید که کارهایی را که قبلاً برنامه ریزی کرده بودید انجام دهید.

از هر ۱۰ نفر بالای ۶۵ سال احتمالاً دارای MCI هستند.

از این تعداد ، تقریباً در هر یک سال یک از ده نفر به زوال عقل مبتلا می شوند.

ما هنوز نمی توانیم پیش بینی کنیم که چه کسی به سمت پیشرفت زوال عقل می رود ، و این مشکل در چه کسی پیشرفت نخواهد کرد.

در زیر شایع ترین دمانس ها را شرح می دهیم. اما گاهی اوقات فرد می تواند بیش از یکی از این اختلالات را داشته باشد – “زوال عقل مختلط”.
یا آلزایمر حدود ۶ از ۱۰ از مورد دمانس است.
معمولاً با مشکلات حافظه شروع می شود و به مرور زمان و به آرامی بدتر می شود. مردم غالباً متوجه خواهند شد كه نمی توانند اتفاقاتی را كه اخیراً افتاده است ، به خاطر بیاورند ، حتی اگر هنوز هم می توانند آنچه سالها پیش اتفاق افتاده را بخاطر بسپارند.

آنها غالباً متوجه می شوند که در به یاد آوردن کلمات خاص و نامگذاری اشیاء مشکل دارند.

بعضی اوقات آنها از مشکلات حافظه خود، آگاه نیستند ، اما افراد دیگر متوجه آنها می شوند.

فرد مبتلا به زوال عقل ممکن است در  این زمینه ها مشکل پیدا کند:

  • چیزهای جدید یاد بگیرند
  • رویدادهای اخیر ، قرارها یا پیامهای تلفنی را به خاطر بسپارند
  • نام افراد یا مکانها را به خاطر بسپارند.
  •  درک کردن افراد دیگر ، یا ارتباط برقرار کردن با آنها
  • به یاد بیاورند که وسایل را کجا قرار داده اند ، که می تواند بسیار ناراحت کننده باشد – ممکن است احساس کند که فردی در خانه آنها بوده است ، یا چیزهایی را برداشته است

متوجه باشید که هیچ مشکلی در آنها وجود ندارد – ممکن است وقتی کسی تلاش کند به آنها کمک کند ناراحت شوند. این مشکلات سازگاری با فعالیتهای ساده روزانه را دشوارتر و سخت تر می کند.

افرادی که شخصی را با آلزایمر می شناسند ، اغلب متوجه تغییرات ظریف در شخصیت آنها می شوند.آنان متفاوت باآنچه قبل از بیمار شدن انجام می دادند رفتار می کنند

، یاواکنش نشان می دهند.

در آلزایمر ، پروتئین هایی به نام آمیلوئید و تاو در مغز تشکیل می شوند تا رسوبهایی به نام ‘پلاک’ و درهم و برهم تشکیل دهند.

در این مناطق آسیب مغزی رخ می دهد،و این روی انتقال دهنده های عصبی در مغزکه پیامها را از سلول به سلول دیگر منتقل می کنند تأثیر می گذارد.

، به ویژه انتقال دهنده ای به نام استیل کولین.

اختلال بیشفعالی کمبود توجه(ADHD) و اختلال طیف اتیسم(ASD)

 

اختلال طیف اتیسم یاASD شامل آنچه قبلاً به آن اختلال اوتیسم  ،سندروم آسپرگر،اختلال فراگیر رشد نامعین، گفته می شد. همه اینها بر مهارتهای اجتماعی و عاطفی و ارتباطات غیر کلامی فرد تأثیر می گذارند.

ASDشباهت های زیادی با ADHD دارد.، اما همچنین تفاوتهایی نیز بین این دو  وجود دارد.

آیا می توان فرد مبتلا به ADHD و ASDرا تشخیص داد؟ 

بيش از نيمي از كساني كه بهASD مبتلا شده اند. علائم ADHD   را  نيز دارند.

در حقیقت، ASD  شایعترین همبودی باADHD است.

بیش از یک چهارم کودکان مبتلا بهADHD علائم ASD  را به صورت خفیف دارند.که ممکن است شامل مشکل در مهارت های اجتماعی یا مثلاً نسبت به بافت لباس بسیار حساس باشند.

چراADHD  و ASD به دفعات با هم به صورت همزمان وجود  دارند؟

آیا شباهت هایی بین آنها وجود دارد؟

هر دوADHD و ASD جزو اختلالات عصبی رشدی هستند.(رشد مغزی به نوعی تحت تأثیر قرار گرفته است)این بدان معناست که هر دو شرایط / اختلالات بر سیستم عصبی مرکزی که مسئولیت حرکت ، زبان ، حافظه و مهارتهای اجتماعی و تمرکز را بر عهده دارد، تأثیر می گذارد.

تعدادی از تحقیقات علمی نشان داده اند که این دو اختلال اغلب به صورت کاموربید وجود دارند ، اما محققان هنوز نمی دانند که چرا اینگونه است؟

درADHD یاASD ، رشد مغز به نوعی تحت تأثیر قرار گرفته است.

مهمتر از همه ، شامل عملکرد اجرایی مغز ، مسئولیت تصمیم گیری ، کنترل تکانه، مدیریت زمان ، تمرکز و مهارت های سازماندهی است.برای بسیاری از کودکان ،مهارتهای اجتماعی نیز تحت تأثیر قرار می گیرند. هر دوADHD و ASD در پسران شایع تر است. اگرچه هم بزرگسالان می توانند،به صورت همزمان دارایADHD و ASD باشند ، اما ترکیب آن به اندازه کودکان رایج نیست.

در حالی کهASD  یک اختلال مادام العمر محسوب می شود، مطالعات طولانی مدت نشان داده اند که در یک سوم تا دو سوم موارد، علائم كودكان مبتلا به ADHD، در بزرگسالی ادامه دارد.

 

 تفاوت بینADHD و ASD چیست؟

در ابتدا بسیاری از کودکان بهADHD مبتلا می شوند،زمان شروع آنها از مهد کودک یا پیش دبستانی است، زیرا رفتار آنها با رفتار همکلاسی هایشان تضاد دارد.

ADHDباعث می شود کودکان همیشه بیقرار باشند، به صورت تکانشی عمل کنند یا در توجه کردن مشکل داشته باشند. برخی از کودکان مبتلا بهADHD  علائم متفاوتی دارند، به عنوان مثال ، تمام توجه آنها روی یک اسباب بازی متمرکزاست و نمی خواهند با هیچ چیز دیگری بازی کنند.قبل از رسیدن به دومین سالگرد تولد علائم ،ASD برای برخی از کودکان مبتلا به  قابل توجه است. برای دیگرکودکان ممکن است نشانه های ASDتا زمانی که به سن مدرسه رفتن نرسیده اند و  رفتارهای اجتماعی آنان کاملاً متفاوت از همکلاسی هایشان نشده به شکل واضح مشخص نباشد.  کودکان مبتلا به  ASDاغلب از تماس چشمی اجتناب می کنند و به نظرنمی رسد علاقه مند به بازی یا مشغول شدن با دیگران باشند. توانایی آنها در صحبت کردن ممکن است به آهستگی رشد کند یا اصلاً رشد نیابد. آنها ممکن است شیفته یکنواختی در بافت مواد غذایی و یا تکرار کردن حرکات، به خصوص با دست و انگشتان خود باشند.

 

رفتارهای خاص درADHD وASD

اغلب کودکان مبتلا بهADHD در تمرکز بر روی یک فعالیت یا کار مشکل دارند. هنگامی که آنها به فعالیت های روزانه خود مشغول هستند، ممکن است به راحتی حواسشان پرت شود. برای کودکان مبتلا بهADHD  چالش برانگیز است که قبل از پریدن به کار دیگری، یک کار را به شکل کامل انجام دهند. آنها اغلب از نظر فیزیکی قادر به نشستن نیستند. اما برخی از کودکان مبتلا بهADHD  ممکن است خیلی علاقه مند به یک موضوع یا فعالیت باشند که روی آن ثابت می مانند، یاروی آن بیش از حد تمرکز می کنند. اگرچه تمرکز روی یک چیز می تواند مثبت باشد ، ممکن است به معنای این باشد که وقتی از آنها خواسته می شود توجه خود را به فعالیت های دیگر جلب کنند دچار مشکل می شوند.

کودکان مبتلا بهASD به احتمال زیاد بیش از حد متمرکز می شوند و قادر به انتقال توجه خود به کار بعدی نیستند. آنها غالباً در مورد امور روزمره خود انعطاف ناپذیر هستند. ودارای تاب آوری پایین برای تغییرمی باشند.

این ممکن است به معنای طی کردن مسیریکسان و هر روز خوردن غذای مشابه باشد. بسیاری از آنها بسیار حساس یا بدون حساسیت به نور ، سر و صدا ، لمس، درد، بو یا مزه هستند یا علاقه شدید به آنها دارند.

آنها ممکن است اولویتهای غذایی را بر اساس رنگ یا بافت تنظیم کرده باشند، و ممکن است. حرکاتی مانند بال بال  زدن مکرر دست ها را انجام دهند.

تمرکز شدید در آنها یعنی افراد دارایASD  اغلب قادرند جزییات وقایع را برای مدت زمان طولانی بخاطر بسپارند و ممکن است، به ویژه در ریاضیات، علوم هنر و موسیقی بسیار خوب باشند.

 

مروری بر درمان

بهترین ارایه دهنده درمان ارائه شده برای فردی که به هر دو اختلال ADHD و ASD مبتلا شده است ، روانپزشکی است که تجربه درمان هر دو بیماری را دارد.

درمان ADHD معمولاً شامل دارو است. از طرف دیگر ، چون گزینه های دارویی برای ASD هنوز محدود است، کودکان مبتلا بهASD ممکن است به گزینه های غیر دارویی بهتر پاسخ دهند.

این گزینه ها ممکن است شامل رفتار درمانی باشد،برای مدیریت علائم و مهارت آموزی برای زندگی روزمره فرد، برای کودک مبتلا به ASD ، توجه به رژیم غذایی ضروری است، زیرا محدودیت غذایی مبتنی بر حس می تواند منجر به ایجاد شکاف در تغذیه شود.برای فردی که مبتلا به ADHD است ، داروهای محرک می توانند باعث از بین رفتن اشتها شوند.در حالی که علائمADHD معمولاً به میزان معمول داروی تجویز شده خوب پاسخ می دهند.

علائمASD احتمالاً چنین نیستند. علائم ASD که غالباً با ADHD همپوشانی دارند ، از جمله بیش فعالی، تکانشگری و کم توجهی ممکن است،به داروهای مورد استفاده در درمان ADHD پاسخ دهند.

در حال حاضر داروهای درمان کننده ASD در حال توسعه هستند، و تحریک پذیری، پرخاشگری، و خودآزاری که به ASD مربوط می شود ،معمولاً به داروهای ضد روانپریشی پاسخ می دهند.

داروها اغلب بخشی از برنامه درمانی برای کودکان مبتلا بهADHD هستند زیرا به کاهش برخی از علایم مهم ازجمله بیش فعالی وتکانشگری کمک می کنند.

 

 

اتیسم و بلوغ

اگر فکر می کنید که نوجوان شما ممکن است دارای اختلال طیف اوتیسم باشد، یا شما یک کودک مبتلا به اوتیسم دارید و می خواهید بدانید زمانی که آنها به یک بالغ جوان تبدیل می شوند چه اتفاقی می افتد ، ما علائمی را که ممکن است در یک کودک مبتلا به اوتیسم که به یک نوجوان تبدیل شده است وجود داشته باشد را در اینجا، عنوان می کنیم.

شما می توانید مراحل قدم به قدم و استراتژی هایی که می تواند برای مدیریت رفتارهای خاص این نوجوانان به شما کمک کند را در اینجا بیابید.

 

فکر می کنم ممکن است نوجوان من اوتیستیک باشد، چرا بعضی از جوانان اتیستیک دیر تشخیص داده می شوند؟

تشخیص دیرهنگام این اختلال در نوجوانی امری معمول است،خصوصا اگراین کورکان دارای “عملکرد بالا” و یا دارای تواناییهای علمی باشند. این موضوع در دختران بیش از پسران رخ می دهد،به عنوان مثال دختران معمولا در کپی کردن رفتارهای طبیعی عصبی ،از جمله ارتباطات کلامی و غیر کلامی به منظور پنهان کردن اوتیسم مهارت بیشتری دارند. تشخیص دیرهنگام این اختلال می تواند رخ دهد زیرا برخی از ابهامات وجود دارد که دشوار است تا اطمینان حاصل شود که یک جوان مبتلا به اوتیسم است، یا به این دلیل که مسایل دیگری به عنوان مشکل اصلی این نوجوانان عنوان شده است، به عنوان مثال رفتار چالش برانگیز یا ADHD.

به طور معمول، کودکان اغلب قادر به سازگاری با محیط مدرسه در مقطع ابتدایی هستند.اماافزایش تکالیف در دوره متوسطه بسیار استرس زاست، که باعث می شود مشکلات آنها بیشتر آشکار شود. برای این اختلال نشانه هایی وجود دارد که والدین، معلمان و مراقبین اگر فکر می کنند کودک ممکن است مبتلا به اوتیسم باشد می توانند به دنبال آن باشند:

مشکل در برقراری تعامل و ارتباطات اجتماعی

مشکل درایجاد دوستی با دیگران

خطادر درک اشاره های اجتماعی یا زبان بدن

ایجاد سوء تفاهم در مکالمات

پیدا کردن راههای آسان تر برای ایجاد دوستی آنلاین

ارتیاط چشمی ضعیف

اظهار داشتن به عدم مطابقت دیگران با آنان

انعطاف ناپذیری یا اندیشه های سختگیراته (تفکر سیاه و سفید)

مشکلات پردازش حسی  و  تجربه حساسیت بیش از حد، به عنوان مثال حساسیت پیدا کردن به شلوغی استرس زای مدرسه

قادر به تحمل صف یا جمعیت نیستند نسبت به لمس شدن حساس هستند

داشتن مشکلات در برنامه ریزی و سازماندهی کارها مثل آماده کردن کیفٰ مدرسه یا برنامه های روز مدرسه

مشکلات احساسی

عزت نفس پایین

مشکل یا عدم تمایل به بیان یا نام گذاری هیجانات خود

سطوح اضطرابی که نسبت به شرایط ایجاد کننده آن بسیار بیشتربه نظر می رسد

خلق پایین یا افسردگی

تمایل به کناره گیری از دنیای بیرون

اگر شما معتقدید که یک نوجوان مبتلا به اوتیسم است گام هایی که باید برای ایشان بردارید

اگر فکر میکنید نوجوان شما دارای اوتیسم است، برای شما مهم است که در مورد آن مطالعه کنید. همچنین مهم است که درباره آن با پزشک خود صحبت کنید که در صورت لزوم توصیه های پزشکی لازم و ارجاع به دیگر متخصصین را به شما ارائه کند.

وقتی یک کودک مبتلا به اوتیسم به یک نوجوان تبدیل می شود چه اتفاقی می افتد؟

علائم جدیدی که ممکن است در دوران نوجوانی ظاهر شوند

اغلب دوره نوجوانی درکودکان اتیستیک را می توان بسیار دشوار یافت. اگرچه آنها هورمون هایی مشابه دیگر نوجوانان دارند،
اما به طور طبیعی روابط پیچیده ای را ایجاد نمی کنند و قادر به تفسیر یا درک کردن انواع مختلف روابط که با بزرگ شدن کودکان رشد پیدا میکند نیستند.

استراتژی برای مدیریت علائم

استراتژی های زیر می تواند برای کمک به مدیریت هر نوع رفتار اوتیستی درکودکی که به یک نوجوان تبدیل می شود، استفاده شود:

(آرام بودن) رویکرد سکوت در هنگام صحبت با نوجوان در حالی که اطمینان حاصل می کنید که آنها به طور کامل از زندگی خانوادگی کناره گیری نمی کنند.

به آنها اجازه بدهید فضای خودرا داشته باشند.

فعالیت های آنلاین آنها را برای تشویق به برقراری ارتباط چهره به چهره با مردم محدود کنید.

برای انجام فعالیت های مختلف در تعطیلات آخر هفته و تعطیلات عید برنامه ریزی کنید و این برنامه ها را با نوجوان به اشتراک بگذارید.

روتین هاراحفظ کنید

صحبت کردن با پسر یا دختر تان، را هنگامی که با یکدیگر در حال انجام یک فعالیت انتخاب شده ، مانند راه رفتن در پارک یا رانندگی در ماشین، هستید انجام دهید.  از بسیاری تعریف و تمجید های های ظریف و خالصانه استفاده کنید، زیرا کودکان مبتلا به اوتیسم معمولا عزت نفس پایینی دارند و بیشتر از کودکان معمولی نیازمند تعریف وتمجید هستند. اما به یاد داشته باشید که بسیاری از بچه های اوتیستیک دوست ندارند که در برابر دیگران برجسته شوند و مورد تحسین و تمجید قرار بگیرند.

ده راهکار برای کنترل کردن خشم

آیا هنگامی که کسی قوانین را رعایت نمی کند، شما عصبانی می شوید و با خشم با او صحبت می کنید؟ آیا هنگامی که کودکتان به شما گوش نمی کند فشارخونتان بالا می رود؟

خشم یک هیجان طبیعی و حتی سالم است.اما مهم این است که برای مقابله با آن از یک راه حل مثبت استفاده کنیم. خشم کنترل نشده می تواند بر سلامت و روابط شما بادیگران اثر گذار باشد. برای کنترل کردن خشم خود آماده اید؟

با در نظر گرفتن این ده راهکار برای مدیریت خشم شروع کنید:

۱.قبل از صحبت کردن فکر کنید

در لحظه گفتن چیزی که شما بعدا از آن پشیمان شوید آسان است. چند لحظه قبل از اینکه چیزی بگویید افکار خود را جمع و جور کنید. و به دیگران هم اجازه دهید که برای انجام همان کار درآن موقعیت در گیر شوند.

 

۲.درهنگام آرامش خشم خود را بیان کنید

به محض اینکه می توانید به وضوح فکر کنید، نامیدی های خود را بیان کنید ولی نه به روش غیر متعارف. نگرانی ها و نیاز های خود را به وضوح و مستقیما،  بدون آسیب رساندن به دیگران و یا تلاش برای کنترل آنها، کنترل کنید.

 

۳.کمی ورزش کنید

فعالیت فیزیکی می تواند به کاهش استرس منجر شود. استرس می تواند منجر به خشم شما شود. اگر شما احساس می کنید که خشم شما تشدید می شود. به پیاده روی با سرعت بروید و یا بدوید. و یا زمان خود را صرف دیگر فعالیت های فیزیکی لذت بخش کنید.

 

۴.یک وقفه ایجاد کنید

زنگ تفریح فقط برای کودکان نیست، در طول اوقاتی از روز که  ریسک پر استرس بودن دارید استراحت های کوتاه به خود بدهید  .چند لحظه استراحت ممکن است به شما کمک کند احساس راحتی بیشتری برای جلوگیری از تحریک و یا عصبانی شدن داشته باشید.

 

۵.شناسایی راه حل های ممکن

به جای تمرکز بر روی آنچه که شما راعصبی می کند، به حل و فصل مسئله دست بزنید. آیا اتاق کثیف کودک شما را دیوانه می کند؟ در را ببندید. آیا شریک شما هر شب برای شام دیر می کند؟ بعد از ظهرها برای غذا برنامه ریزی کنید یا موافقت کنید که چند بار در هفته با یکدیگر غذا بخورید. به خودتان یادآوری کنید که خشم هیچ چیزی را برطرف نمی کند و تنها می تواند آن را بدتر کند.

 

۶.با اظهارات “من”

برای جلوگیری از انتقاد و یا سرزنش کردن – که فقط ممکن است تنش را افزایش دهد – از اظهارات خود برای توصیف مشکل استفاده کنید. به یکدیگر احترام بگذارید و خاص باشید به عنوان مثال، ” به جای  گفتن اینکه”شما هیچ گاه در انجام کارهای خانه کمک نمی کنید”بگویید: “من ناراحت شدم که شما بدون اینکه برای شستن ظروف کمک کنید میز را ترک کردید.

 

۷.کینه جو نباشید

بخشش یک ابزار قدرتمند است. اگر اجازه دهید خشم و دیگر احساسات منفی، احساسات مثبت را از بین ببرد، ممکن است خودتان را در تلخی یا حس بی عدالتی غرق کنید. اما اگر بتوانید فردی که شما را خشمگین کرده است ببخشید، ممکن است هر دو از این وضعیت یاد بگیرید واین باعث تقویت رابطه شما می شود.

 

۸.استفاده از شوخ طبعی برای رهایی از تنش

سخت گرفتن ممکن است به افزایش تنش کمک کند، ازشوخ طبعی استفاده کنید تا به شمابرای مواجه شدن با آنچه که شما را عصبی می کند کمک کند و احتمالاهرگونه انتظارات غیر واقعی برای چگونگی انجام کارهایتان باید از بین برود. از طعنه زدن اجتناب کنید – این می تواند احساساتتان راجریحه دار کرده و همه چیز را بدتر کند.

 

۹.مهارت های ریلکسیشن را تمرین کنید

هنگامی که آتش خشمتان برافروخته می شود، مهارت های ریلکسیشن را بکار ببرید.تمرینات تنفس عمیق را انجام دهید. یک صحنه آرامش بخش را تصور کنید، یا یک کلمه یا عبارت آرام بخش مانند «سخت نگیر» را تکرار کنید. شما همچنین می توانید  به موسیقی گوش دهید، در یک مجله بنویسید یا چند تا ازتمرینات یوگا را انجام دهید. هر آنچه که می تواند موجب  ترغیب شدن شما به انجام ریلکسیشن باشد.

 

۱۰.بدانید چه زمانی درجستجوی کمک هستید.

یادگیری کنترل کردن خشم برای همه یک چالش است. اگر به نظر می رسد خشم شما از کنترلتان خارج است، برای حل کردن مشکلات به وجود آورنده خشم تلاش کنید، در غیر اینصورت این باعث می شود که شما کارهایی را انجام دهید که موجب تاسف یا آسیب رساندن به اطرافیانتان شود

ادامه مطلب

Autism

اختلال طیف اتیسم (ASD)

Autism

اختلال طیف اتیسم (ASD) چیست؟

اختلال طیف اتیسم یک اصطلاح برای گروهی از اختلالات رشدی است که، توسط موارد زیر توصیف می شوند:

مشکلات با دوام در تعاملات و ارتباطات اجتماعی در موقعیت های متفاوت

رفتارهای تکراری و/ یا نخواستن تغییر در روتین روزمره

نشانه هایی که در اوایل دوران کودکی و یا معمولا در دوسال اول زندگی آغاز می شود

نشانه هایی که باعث می شوند فرد در زندگی روزمره خود نیاز به کمک داشته باشد

اصطلاح طیف به حوزه گسترده ای از علایم که به نقاط قوت و سطوح آسیب پذیری که  افراد دارای ASD می توانند داشته باشند، اشاره دارد. تشخیص ASD  در حال حاضر شامل این موارد است:

اختلال اتیسم

سندروم آسپرگر

اختلال رشدی فراگیر

و اختلالاتی که به طریق دیگر مشخص شده است

اگرچه ASD  در اوایل رشد کودک شروع می شود، می تواند در سراسر زندگی یک فرد طول بکشد

 

علایم و نشانه های ASD چیست؟

همه افراد مبتلا به ASD همه این رفتارها را را نشان نمی دهند. اما اغلب چندین علامت نشان داده خواهد شد.

افراد مبتلا به ASD ممکن است، رفتارهای خاصی را تکرار کنند یا رفتارهای غیر عادی داشته باشند

بیش از حد بر علایق خود متمرکز شوند، مانند اشیا متحرک یا قسمت هایی از اشیا

داشتن علایق شدید و بادوام در موضوعات خاص، مانند اعداد، جزئیات یا حقایق

داشتن احساسات ناخوشایند با یک تغییر جزئی در روتین یا قرار گرفتن در یک موقعیت جدید بیش از حد تحریک کننده

برقرارساختن تماس چشمی اندک یا متناقض

تمایل کمتری به نگاه کردن و گوش کردن به مردم در محیط آنها دارند

به ندرت به دنبال به اشتراک گذاشتن لذت های خود از اشیا یا فعالیت ها به وسیله اشاره کردن یا نشان دادن چیزها به دیگرانند

هنگامی که دیگران خشم، عواطف و علایق خود را نشان می دهند ، پاسخ غیرعادی می دهند

ناموفق بودن یا کند بودن در پاسخ دادن به نام خود یا دیگر کوشش های کلامی برای بدست آوردن توجه آنها

با عقب و جلو رفتن در مکالمات مشکل دارند

اغلب درمورد یک موضوع مورد علاقه صحبت می کنند. اما به فرد دیگر فرصتی برای پاسخ دادن یا توجه کردن زمانی که دیگران با بی تفاوتی واکنش نشان میدهند، نخواهند داد.

تکرار کلمات یا عبارتهای که می شنوند(یک رفتار به نام اکولالیا)

از کلماتی که به نظر عجیب می رسند استفاده می کنند،کلمات خاص یا خارج از موقعیت، معانی کلمات تنها برای کسانی که با روش ارتباطی شخص آشناست شناخته شده است.

حالات صورت، حرکات و ژست هایی که با آنچه که می گویند مطابقت ندارند.

تن صدای غیرعادی  دارند که می تواند صدای یکنواخت و صاف، مانند ربات باشد.

مشکل در درک نقطه نظرات دیگران، ناتوانی در پیش بینی یا درک کردن اعمال دیگران

افراد دارای اختلال طیف اتیسم ممکن است مشکلات دیگری مانند حساسیت به محرک ها(مانند حساسیت به نور، سرو صدا، لباس های بافتنی یا درجه حرارت)

مشکلات خواب، مشکلات گوارشی و تحریک پذیری

افراد دارای اختلال طیف اتیسم همچنین دارای ظرفیت ها و توانایی های بسیاری هستند، به عنوان مثال ممکن است:

دارای هوش بالاتر از متوسط باشند

قادر به یادگیری جزئیات چیزها و یادآوری اطلاعات در دوره های طولانی مدت باشند

یادگیرنده های سمعی و بصری قوی هستند

در ریاضیات ،علوم، موسیقی و هنر برتر هستند

آشنایی با اختلال طیف اتیسم در کودکان کوچک

بعضی از کودکان دارای اختلال طیف اتیسم ممکن است خیلی زود در طول رشد خود متفاوت به نظر برسند.

دیگر کودکان معمولا ممکن است تا دومین سال و حتی سومین سال زندگی رشد یافته به نظر برسند، اما سپس دیدن مشکلات توسط  والدینشان آغاز میشود.

 

اختلال طیف اتیسم چگونه تشخیص داده می شود؟

پزشکان اختلال طیف اتیسم را با نگاه کردن به رفتار و رشد کودک تشخیص می دهند. کودکان کوچکتر دارای اختلال طیف اتیسم به طور قابل اعتمادی می توانند در سن ۲ سالگی تشخیص داده شوند.

کودکان بزرگتر و نوجوانان باید برای اختلال طیف اتیسم غربالگری شوند، وقتی که والد یا معلم آنها بر اسا س مشاهداتشان در مورد رفتار های اجتماعی، ارتباطی و بازی درآنان، نگرانند.

اختلال طیف اتیسم در بالغین به سادگی تشخیص داده نمی شود. در بزرگسالان برخی از نشانه های اختلال طیف اتیسم، می تواند با نشانه های دیگر اختلالات سلامت روان همپوشانی داشته باشد. مانند اسکیزوفرنی یا اختلال بیش فعالی-کمبود توجه. با این حال تشخیص درست اختلال طیف اتیسم در یک بزرگسال، می تواند به شخص در درک مشکلات گذشته اش کمک کند؛ اورا شناسایی کند، و راه درست دریافت کمک را برای او فراهم سازد.

 

تشخیص در کودکان کوچکتر

تشخیص در کودکان کوچکتر اغلب فرایندی دو مرحله ای است. غربالگری عمومی رشد درطول بررسی های مختص کودک انجام می شود.هر کودک باید معاینه های مختص کودک را دریافت کند. توسط متخصص اطفال یا ارائه دهنده مراقبت های سلامت در اوایل کودکی،غربالگری اختصاصی اختلال طیف اتیسم باید در ویزیت های ۱۸ تا ۲۴ ماهگی انجام شود. اگر کودک در خطر بالایی برای اختلال طیف اتیسم یا مشکلات رشدی باشد، غربالگری پیش از موعد نیزممکن است نیاز باشد.

کسانی که در معرض خطر بالا هستند شامل آنهایی هستند که:

دارای یک خواهر، برادر، یا دیگر اعضای خانواده دارای اختلال طیف اتیسم باشند

دارای برخی از رفتارهای دارای اختلال طیف اتیسم باشند

نارس یا زودرس و هنگام تولد با وزن کم به دنیا آمده اند

کودکانی که برخی مشکلات رشدی را در طول این پروسه غربالگری نشان می دهند، برای مرحله دیگری از ارزیابی ارجاع داده خواهند شد.

 

 

ارزیابی افزوده

این ارزیابی با یک تیم از پزشکان و متخصصین سلامت است، با طیف گسترده ای از متخصصین با تجربه در تشخیص اختلال طیف اتیسم.

این تیم ممکن است شامل موارد زیر باشد:

پزشک متخصص اطفال

یک روانشناس کودک و/ یا فوق تخصص روانپزشکی کودک – پزشکی که در مورد رشد مغز و رفتار می داند

یک آسیب شناس گفتار و زبان  ، یک متخصص سلامت که در مورد مشکلات ارتباطی آموزش ویژه دیده است

ارزیابی ممکن است:

سطح شناختی یا مهارتهای تفکر

توانایی های زبان

مهارت های مناسب سن که نیاز به تکمیل روزانه دارند

فعالیت های مستقل مانند غذاخوردن، لباس پوشیدن و توالت کردن

از آنجا که ASD یک اختلال پیچیده است که گاهی اوقات همراه با بیماری های دیگر یا یادگیری رخ می دهد

ارزیابی همه جانبه اختلالات ممکن است شامل:

آزمایش خون

سنجش شنوایی

نتیجه ارزیابی به توصیه هایی برای کمک به برنامه ریزی برای درمان منجر خواهد شد

 

تشخیص در کودکان و نوجوانان

بچه های بزرگتر که ظاهر ساختن علایم  ASD را بعد از شروع مدرسه آغاز می کنند،اغلب اولین بار به رسمیت شناخته شده است. و توسط آموزش های ویژه مدرسه مورد ارزیابی قرار می گیرد. تیم می تواند به مراقبت های سلامت حرفه ای ارجاع داده شود.

والدین ممکن است با متخصص اطفال فرزند خود درمورد مشکلات اودر تعاملات اجتماعی، صحبت کنند. از جمله مشکلات در ظرافت ارتباطات مانند درک تن صدا یا حالات چهره، زبان بدن و عدم درک اشکال صحبت کردن، شوخ طبعی یا لطیفه.

والدین ممکن است فرزندشان را  در ایجاد دوستی با همسالان دارای مشکل بیابند. در این نقطه متخصص اطفال یا روانشناس یا روانپزشک کودک(کسی که در ASD تجربه و تخصص دارد) می تواند کودک را غربال کند و خانواده را برای ارزیابی های بیشتر و درمان ارجاع دهد.

تشخیص در بزرگسالان

بزرگسالانی که علایم و نشانه های ASD را می بینند، باید با یک پزشک صحبت کنند و برای ارجاع به ارزیابی ASD  از او درخواست کنند. درحالیکه تست برای  ASD دربزرگسالان هم وجود دارد .بزرگسالان را می توان به یک روانشناس یا روانپزشک متخصص در ASD ارجاع داد. این متخصص در مورد نگرانیها، از جمله چالش های تعاملات و ارتباطات اجتماعی جویا خواهد شد.مشکلات حسی،اعمال تکراری، و علایق منحصر به فرد.

اطلاعات در مورد تاریخچه رشد به یک تشخیص دقیق کمک خواهد کرد. بنابراین ارزیابی  ASDممکن است شامل صحبت کردن با والدین یا سایر اعضای خانواده باشد.

 

درمان برای  ASD چیست؟

درمان زود هنگام  ASDو دریافت مراقبت های مناسب می تواند مشکلات شخصی را کاهش دهد و توانایی های فرد را برای به حداکثر رساندن نقاط قوت و یادگیری مهارت های جدید افزایش دهد.

یک درمان بهترین برای ASD وجود ندارد. با اینحال همکاری دقیق با پزشک متخصص بخش مهمی از یافتن برنامه درمان مناسب است.

داروها

چند طبقه از داروها وجود دارد که پزشکان ممکن است از آن برای درمان بعضی از مشکلات رایج در ASD استفاده کنند.

با مصرف دارو فرد دارای ASD ممکن است مشکلات کمتری داشته باشد.از جمله:

تحریک پذیری

پرخاشگری

رفتارهای تکراری

تکانشگری

مشکلات توجه

اضطراب و افسردگی

 

چه کسی مبتلا به ASD است؟

ASD بر افراد بسیاری اثر گذار است و درسالهای اخیر بیشتر تشخیص داده شده است. پسران بیشتر از دختران تشخیص ASD را دریافت می کنند.

 

علل ASD چیست؟

دانشمندان علل دقیق ASD را نمی دانند. اما تحقیقات اظهار دارند که ژن و محیط نقش مهمی در این اختلال بازی می کنند.

محققین شناسایی ژنهایی را که ممکن است درافزایش ریسک  ASD نقش داشته باشند آغاز کرده اند.

ASD اغلب در افرادی که شرایط ژنتیکی خاص دارند رخ می دهند.مانند سندروم x شکننده و توبروز اسکلروزیس

بسیاری از محققان بر اینکه چگونه ژن ها با یکدیگر و با فاکتور های محیطی تعامل می کنند تمرکز می کنند. مانند وضعیت پزشکی خانواده، سن والدین و دیگر فاکتورهای دموگرافیک و دشواریهای در طول تولد یا بارداری

لازم به ذکر است به طور متداول هیچ مطالعه علمی مرتبط با ASD  و واکسیناسیون وجود ندارد.

منبع :NIH

افسردگی

افسردگی:

افسردگی اختلال شایعی است. زنان بیش از مردان دچار آن می شوند. ممکن است در هر سنی شروع شود. افسردگی عملکرد فرد مبتلا را در زمینه های فردی، بین فردی، شغلی و تحصیلی تخریب می کند.
افسردگی می تواند عوارض جبران نا پذیری داشته باشد.

علائم و نشانه های افسردگی:

 

– احساس غمگینی

– بی علاقگی به کار و تفریح
– لذت نبردن از فعالیت های مورد علاقه ی قبلی
– احساس بی ارزشی
– احساس گناه
– نا امیدی
– کم شدن انرژی
– احساس خستگی و ضعف
– بی انگیزگی
– اشکال در خواب (بیدار شدن های مکرر، سحرخیزی، پرخوابی)
– تغییر اشتها (کاهش یا افزایش)
– اضطراب و دل شوره
– کاهش تمرکز
– ناتوانی در تفکر و تصمیم گیری

افسردگی می تواند سبب تشدید بیماری های دیگر مثل دیابت، افزایش فشارخون، بیماری های ریوی و قلبی بشود. افسردگی می تواند علائم جسمی نظیر دردهای مختلف  (سردرد و کمردرد)، یبوست و … ایجاد نماید. هراس از مدرسه و چسبیدن بیش از حد به والدین ممکن است علائم افسردگی در کودکان باشد. تحریک پذیری ، گریه های بی دلیل، لذت نبردن از بازی و تفریح، کاهش اشتها و نرسیدن به وزن مطلوب و مورد انتظار ، نا آرامی، پرخاشگری، تغییر خواب و گفتن جمله هایی مثل این که “ای کاش به دنیا نمی آمدم و ای کاش می مردم” میتوانند نشانه های افسردگی در کودکان باشند.

افت عمل کرد تحصیلی، سو مصرف مواد، رفتارهای ضد اجتماعی، پرخاشگری، فرار از مدرسه و ترک منزل می تواند از علائم افسردگی در نوجوانان باشد.

افسردگی در سالخوردگان ممکن است با شکایات جسمی خود را نشان بدهد.

افسردگی ها خصوصا انواع شدید آن معمولا مزمن هستند و خیلی از اوقات عود می کنند. لازم است فرد افسرده با مراجعه به روان پزشک در اولین فرصت از درمان های موثر موجود (دارویی و غیردارویی) بهره ببرد. عدم درمان سریع و به موقع افسردگی می تواند باعث بروز عوارض ناشی از بیماری شود که بعضا جبران ناپذیرند. تاخیر در درمان می تواند بهبود را با مشکل مواجه کند.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

باورهای غلط درباره‌ی خودکشی

باورهای غلط درباره‌ی خودکشی

&#۱۰۰۶۰; باور غلط:
کسی که میل به خودکشی پیدا کرد، همیشه این تمایل را خواهد داشت.

✅ واقعیت:
&#۱۲۸۳۱۳; افزایش احتمال اقدام به خودکشی در یک فرد اغلب کوتاه‌مدت و وابسته به موقعیت است.
&#۱۲۸۳۱۳; گرچه ممکن است که افکار خودکشی دوباره برگردند، اما این افکار پایدار و همیشگی نیستند.
&#۱۲۸۳۱۳; افرادی که قبلن افکار خودکشی داشته‌اند یا اقدامی برای آن کرده‌اند می‌توانند ادامه بدهند و زندگی طولانی‌ای داشته باشند.

&#۱۰۰۶۰; باور غلط:
حرف زدن درباره‌ی خودکشی [با کسی که این فکر را دارد] کار بدی است و می‌تواند به ‌عنوان تشویق برای انجام این کار تلقی شود.

✅ واقعیت:
&#۱۲۸۳۱۳; با توجه به انگ شدید هم‌راه با خودکشی، اغلبِ افرادی که در فکر اقدام به خودکشی هستند، نمی‌دانند با چه کسی درباره‌ی این افکارشان صحبت کنند.
&#۱۲۸۳۱۳; حرف زدنِ روشن درباره‌ی خودکشی باعث تشویق به انجام خودکشی نمی‌شود، بل‌که انتخاب‌های دیگری پیشِ روی کسی می‌گذارد که در فکر خودکشی است و به او زمان می‌دهد تا درباره‌ی تصمیم‌اش دوباره فکر کند، و بنابراین باعث جلوگیری از خودکشی می‌شود.

&#۱۰۰۶۰; باور غلط:
اغلب خودکشی‌ها ناگهانی و بدون وجود علایم هشداردهنده‌ی قبلی رخ می‌دهند.

✅ واقعیت:
&#۱۲۸۳۱۳; پیش از وقوع اکثر خودکشی‌ها علایمی کلامی یا رفتاری وجود دارد که هشداردهنده‌ی وقوع این اتفاق در آینده است.
&#۱۲۸۳۱۳; گرچه مواردی از خودکشی هم وجود دارند که بدون هیچ گونه هشداری رخ می‌دهند، اما مهم است که این علایم هشداردهنده را بشناسیم و مراقب وجود آن در افراد باشیم.

&#۱۰۰۶۰; باور غلط:
کسی که فکر خودکشی دارد، بالاخره خودش را خواهد کشت.

✅ واقعیت:
&#۱۲۸۳۱۳; برعکس، کسانی که فکر خودکشی دارند، اغلب درباره‌ی مرگ و زندگی احساس دوگانه‌ای دارند.
&#۱۲۸۳۱۳; مثلن، ممکن است کسی ناگهانی و به طور تکانشی برای خودکشی سم بخورد و چند روز بعد در حالی بمیرد که دل‌اش می‌خواسته به زندگی ادامه بدهد.
&#۱۲۸۳۱۳; دست‌رسیِ افراد به حمایتِ عاطفی [و تخصصی] در زمان مناسب می‌تواند جلوی خودکشی را بگیرد.

&#۱۲۸۲۱۵; منبع: پیش‌گیری از خودکشی، یک الزام جهانی، باورهای غلط (سازمان جهانی بهداشت، ۲۰۱۴)

&#۱۰۰۶۰; باور غلط:
کسانی که تهدید یا اقدام به خودکشی می‌کنند، صرفن می‌خواهند جلب توجه کنند.

✅ واقعیت:

&#۱۲۸۳۱۳; گر چه بعضی از افراد به این خاطر خودکشی می‌کنند که جلب توجه کنند، اما توجهی که به دنبال‌اش هستند، از جنس «کمک و یاری گرفتن» است.

&#۱۲۸۳۱۳; اقدام به خودکشی آخرین تیر ترکشِ این افراد است برای این که به دیگران خبر بدهند که وضعیت‌شان تحمل‌ناپذیر است و نمی‌توانند با آن سازگاری پیدا کنند.

&#۱۲۸۳۱۳;[هر گونه نشانه‌ای در کلام و رفتار فرد یا] هرگونه تهدید به خودکشی باید جدی گرفته شود [و از مراکز و متخصصان روان‌پزشکی کمک گرفته شود].

&#۱۲۸۳۱۳;توجه و کمک [عاطفی و تخصصی] به این افراد می‌تواند زندگی‌شان را حفظ کند.

&#۱۲۸۲۱۵; خودکشی و رسانه. گزارش دادن و به تصویر کشیدن خودکشی در رسانه (وزارت بهداشت نیوزلند، ۱۹۹۹)