آموزش نظم به کودکان

آموزش نظم به کودکان

کودک اصولا تمایل به ریخت و پاش دارد.
باید نظم و انضباط را به کودک یاد بدهیم. آموزش نظم زمان‌بر است و باید مواظب باشیم به دام وسواس نیفتیم. برای آموزش نظم در ابتدا باید خودمان الگوی مناسبی باشیم.
کودک در مرحله‌ی اول از مشاهده‌ی رفتار ما می‌آموزد. باید یک برنامه‌ی مشخص متناسب با سن، با قوانین ساده برای کودک طراحی کنیم.
از چند مورد آسان‌تر شروع کنید. در شروع برنامه با کودک همراهی کنید.
سعی کنید کاری کنید که برنامه برای کودک جذاب باشد و از انجام آن لذت ببرد.
در پایان کار مثلا جمع کردن اتاق کودک را تشویق کنید. در مورد منافع نظم به زبان ساده و متناسب با سن کودک توضیح بدهید.
داستان‌هایی در مورد بچه‌های بی‌نظم و مشکلاتی که برای‌شان پیش می‌آید برای کودک تعریف کنید. اهمیت وسایل و اسباب‌بازى‌ها را به کودک بگویید. کودکان دیدگاهی راجع به هزینه و زحمتی که برای تهیه‌ی وسایل صرف شده ندارند. این موضوع را متناسب سن‌شان توضیح بدهید. اجازه بدهید کودک هم در مورد برنامه و قوانین حرف بزند و احساسش را بگوید ولی در مورد اجرای برنامه و قانون اصلا با کودک بحث نکنید.
در اجرای برنامه قاطع و مهربان باشید. از فرزندتان بخواهید از وسایل و اسباب‌بازى‌هایش مراقبت کند و راه‌های مراقبت را به او بیاموزید. اگر اجرا کرد تشویق کنید و اگر آن‌ها را خراب کرد تا مدت مشخصی جایگزینی برایش تهیه نکنید. دستورات را در موقع مناسب بدهید: وقتی کودک در حال بازی است از او نخواهید که وسایلش را جمع کند بلکه وقتی بازی‌اش تمام شد دستور را بدهید. اگر کودک در اجرای برنامه و قانون هم‌کاری نکرد متناسب باسن برای او محرومیت‌هایی در نظر بگیرید مثلا تا زمانی که وسایلش را از وسط اتاق جمع نکرده نمی‌تواند تلویزیون را روشن کند. حوصله بکنید، کودک با شما همراه خواهد شد.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

اعتماد به نفس

اعتماد‌به‌نفس مجموعه‌ی باور و نظری است که هر فرد به خودش و توانایی‌هایش دارد.
“اعتماد‌به‌نفس” مهم است و باید واقع‌بینانه باشد.

برای افزایش اعتماد‌به‌نفس در کودک:
به او توجه کنید. کارهای مثبت او را تشویق کنید. کارهای خوب کودک را در حضور خودش برای دیگران تعریف کنید.
او را با دیگران مقایسه نکنید. توانایی‌های دیگران را به رخ او نکشید. به جای بازگو کردن مکرر ضعف‌ها و ناتوانی‌هایش، به او کمک کنید آن‌ها را برطرف کند.
مهارت‌های زندگی از جمله “توانایی حل مسئله” را به او بیاموزید.
او را تحقیر نکنید. پرسش‌هایش را پاسخ بدهید.
به او مسئولیت‌های متناسب با سن بدهید و تلاش او برای انجام مسئولیت را مورد تشویق قرار بدهید. توجه بکنید که تلاش مهم است و نه نتیجه.
اگر در انجام مسئولیت محوله موفق نبود به او یاد بدهید اشکالاتش را رفع کند.
به جای کودک صحبت نکنید. وظایف او را خودتان انجام ندهید. اجازه بدهید یاد بگیرد که چگونه از پس مشکلاتش بربیاید. شما گاهی راه‌نمایی و همیشه تشویقش کنید.
اضطراب خودتان را کنار بگذارید و درمان کنید. تنش‌های محیط را کم کنید. مواظب باشید تبعیض‌آمیز برخورد نکنید.
داستان‌هایی از توانایی‌های افراد و تلاش و سخت‌کوشی آن‌ها برای کودک تعریف کنید. برای کودک وقت بگذارید.
به او اجازه بدهید احساسات خود را بیان کند. در مقابل ترس‌های کودک با خشم و تندی برخورد نکنید.
از الفاظ نامناسب استفاده نکنید. از عبارات محبت‌آمیز و مشوق برای صداکردن کودک‌تان استفاده کنید.

هر مقصدی راهی دارد و هر مشکلی راه‌حلی.
خوب نگاه کنید، فکر کنید، تلاش کنید، کمک بگیرید، دل‌سرد نشوید، حتما موفق خواهید شد. شک نکنید.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

رشد طبیعی

رشد

نوزاد تا ۴ هفتگی به صدای زنگ واکنش نشان می‌دهد. برای یک لحظه به اشیای متحرک توجه می‌کند.

شیرخوار از ۴ هفتگی اشیای متحرک را تا خط وسط دنبال می‌کند. اشیا را نگه نمی‌دارد و بلافاصله می‌اندازد.

از ۱۶ هفتگی شیئی را که به کندی حرکت می‌کند به خوبی دنبال می‌کند. با مشاهده‌ی اشیای آویزان بازوانش را به حرکت در می‌آورد.

از ۲۸ هفتگی هریک از دست‌ها را برای گرفتن اسباب‌بازی دراز می‌کند. جغجغه را به صدا درآورده و تکان می‌دهد.

از ۴۰ هفتگی دو شئ را در خط وسط با هم جور می‌کند. سعی می‌کند نوشتن را تقلید نماید.

از ۵۲ هفتگی چیزهای تازه را جستجو می‌کند.

در ۱۸ ماهگی با سه، چهار مکعب برج درست می‌کند. کاغذ را به طور خودبه‌خود خط‌خطی می‌کند و نوشتن را تقلید می‌کند.

در ۲ سالگی از شش یا هفت مکعب برج می‌سازد. مکعب‌ها را شبیه قطار دنبال هم می‌چیند. رفتارهای تازه یاد می‌گیرد.

در ۳ سالگی از نه یا ده مکعب برج می‌سازد. دایره و صلیب را کپی می‌کند. با سه مکعب پل می‌سازد.

در ۴ سالگی چهار رقم را تکرار می‌کند. سه شئ را با اشاره‌ی صحیح نام می‌برد.

در ۵ سالگی مربع را کپی می‌کند. انسانی قابل تشخیص با سر، تنه و دست وپا نقاشی می‌کند. ده چیز را به درستی می‌شمارد.

در ۶ سالگی مثلث را کپی می‌کند. نام خود را می‌نویسد.

رشد طبیعی کلام:
در یک‌سالگی کودک اسم خودش را می‌شناسد. از هدایت‌های همراه با ایما و اشاره مثل ” بای‌بای” پیروی می‌کند.

در یک‌سالگی کلمات مختلط و اصوات نامفهوم به کار می‌برد. از اشارات ارتباطی مثل نشان‌دادن استفاده می‌کند.

در دوسالگی اکثر اشیای رایج را نام می‌برد. عبارت دوکلمه‌ای یا طولانی‌تر به کار می‌برد.

در دوسالگی از تعداد کمی حروف‌اصافه مثل ” در” و ضمایر مثل ” تو”و”مرا” استفاده می‌کند ولی همواره به‌جا به کار نمی‌برد. از دستورات ساده بدون اشاره پیروی می‌کند.

در سه‌سالگی جملات ۳تا۴ کلمه‌ای می‌سازد که فعل و فاعل دارند ولی ساده‌اند. دستورات ۲ مرحله‌ای را اجرا می‌کند. جملات ۵تا۷ سیلابی را تکرار می‌کند.

در سه‌سالگی تکلم کودک برای اعضای خانواده قابل درک است.

در چهارسالگی حوادث گذشته‌ی نزدیک را بازگو می‌کند. سوالات مربوط به محیط اطراف را می‌فهمد. از حروف ربط استفاده می‌کند. افراد غریبه کلام کودک را درک می‌کنند.

در پنج‌سالگی در مورد احساسات صحبت می‌کند. اکثر حروف اضافه‌ی مربوط به مکان (مثل بالا، کنار) و مربوط به زمان (مثل قبل، بعد، تا) را درک می‌کند.

در پنج‌سالگی دستورات ۳مرحله‌ای را اجرا‌ می‌کند.

در شش‌سالگی واژه‌ها را به وسیله‌ی کارکرد تعریف‌می‌کند. انواعی از جملات مرکب دارای ساختار مناسب به کار می‌برد.

در شش‌سالگی تمامی بخش‌های کلام مثل فعل، اسم، صفت، حروف‌ربط و اضافه را به کار می‌برد.

در هشت‌سالگی از خواندن کتاب‌های ساده لذت می‌برد. از لطیفه و معما لذت می‌برد. به‌راحتی مسائل و اندیشه‌ها را بیان می‌کند.

در هشت‌سالگی درخواست‌های غیر‌مستقیم را درک می‌کند مثلا اگر کسی بگوید هوا گرم است آن را به صورت درخواست باز کردن پنجره درک می‌کند. تمامی اصوات کلامی را به شیوه‌ی بزرگ‌سالان تلفظ می‌کند.

 

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

اضطراب

“اضطراب” احساس تشویش مبهم، فراگیر و ناخوشایند است که ممکن است با بی‌قراری و علائم جسمی مثل تپش‌قلب، لرزش‌دست و تعریق همراه باشد. “استرس” فشار روانی ناشی از اتفاق‌ها و تغییرات معمول و غیر معمول اطراف ماست. “استرس” ممکن است ناشی از تغییرات خوشایند مثل تولد نوزاد و خرید منزل جدید باشد. “استرس”، “اضطراب” نیست. “استرس” ممکن است باعث ایجاد “اضطراب” یا “افسردگی” در فرد شود. تحمل ” استرس” فراوان و متعدد آسیب‌زا است.

“اضطراب” علائم بیماری‌های مختلف را تقلید می‌کند. سردرد، کمردرد و دیگر دردها، علائم گوارشی و قلبی ممکن است علامت اضطراب باشند. گاهی اوقات نیز ممکن است “اضطراب” علامت یک بیماری دیگر مثل “پرکاری‌تیرویید” باشد. اضطراب شایع ترین هیجان و احساسی است که افراد در طول زندگی تجربه می کنند.

اضطراب طبیعی باعث می شود که افراد در انجام کارها دقت و احتیاط به عمل آورند و انگیزه ی بیشتری برای انجام کارها داشته باشند؛ مثلا اندکی اضطراب برای این که دانش آموز برای رسیدن به نتیجه ی مطلوب در امتحان تلاش کند لازم است.

وقتی که اضطراب عملکرد فرد را مختل کند غیر طبیعی تلقی می شود. اضطراب شدید و طولانی غیر طبیعی است و اختلال محسوب می شود. اختلال اضطرابی نه تنها انگیزه و احتیاط را بیشتر نمی کند بلکه دست و پای فرد را برای انجام کار می بندد و مانع انجام کارها می شود.

اختلال اضطرابی ممکن است با علائم جسمی مثل لرزش دست و بدن، تپش قلب، دل پیچه، اسهال، یبوست، سردرد، کمردرد، احساس گرفتگی و تنش عضلات بروز نماید. اضطراب می تواند علائم هر اختلال و بیماری جسمی را تقلید کند و به همین دلیل مبتلایان قبل از مراجعه به روان پزشک ممکن است سال ها به متخصصان دیگر مثل متخصصین داخلی، قلب، ارتوپدی و… مراجعه نمایند.

اضطراب در دراز مدت آسیب های جسمی ایجاد می کند و فرد را در معرض بیماری های قلبی، گوارشی، بیماری های ناشی از ضعف سیستم ایمنی به دلیل استرس و ….قرار می دهد. فرد مبتلا به اضطراب لازم است هر چه زودتر پیگیر درمان خود باشد تا ضمن بهبود عملکرد و بالا رفتن کیفیت زندگی از بروز بیماری های ناشی از تحمل طولانی تنش پیشگیری نماید.

 

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

عصبانیت کودکان

عصبانیت کودکان

همه‌ی ما در زمان‌هایی عصبانی می‌شویم. کودکان نیز گاهی عصبانی می‌شوند. عصبانیت و خشم نوعی احساس و هیجان و برانگیختگی است. عصبانیت ممکن است در واکنش به طرد‌شدن، تحقیر و مسخره‌شدن، مجبور به کاری گشتن و آزار دیدن باشد. در هنگام عصبانیت افراد می‌توانند احساس خود را بیان کنند و به دیگران بگویند که خشمگین هستند ولی اجازه‌ی پرخاشگری یعنی دادزدن، آسیب‌زدن به دیگران و اشیا، پرت‌کردن و … ندارند. وجود‌‌ تنش و پرخاشگری در محیط خانه و اجتماع، برنامه‌های خشن تلویزیون، بازی‌های کامپیوتری نامناسب و خشن از عوامل پرخاشگری هستند.

پرخاشگری ممکن است علامت برخی از  اختلالات روان‌پزشکی مثل اختلال نقص‌تمرکز/ بیش‌فعالی، افسردگی و اختلال دوقطبی، اضطراب، اختلال نافرمانی/مقابله‌جویی و اختلال طیف اوتیسم و … باشد. قدم اول کنترل خشم این است که نشانه‌های اولیه‌ی عصبانیت را بشناسیم: لرزش‌صدا، لرزش دست‌ها، تپش‌قلب، سفتی‌عضلات، تنفس‌تند و سخت و …  در زمان بروز علائم خشم هیچ تصمیمی نمی‌گیریم و حرفی نمی‌زنیم. تلاش می‌کنیم تا آرام شویم: عضلات را شل می‌کنیم، آب به صورت‌مان می‌زنیم، قدم می‌زنیم، می‌شماریم و آرام نفس می‌کشیم. بعد از آرام شدن به موضوع فکر می‌کنیم و علت عصبانیت‌مان را بررسی می‌کنیم و سعی می‌کنیم مشکل و مسئله را حل کنیم.  اگر عصبانیت نشانه‌ای از یک اختلال است باید به متخصص مراجعه و از درمان‌های مناسب دارویی یا غیردارویی بهره برد. والدین باید به کودکان روش‌های آرام‌سازی در هنگام عصبانیت را بیاموزند. می توان از حواس مختلف کودکان برای آرام کردن آنها هنگام خشم استفاده کرد: گوش دادن به موسیقی، کشیدن نقاشی، دویدن، بیرون رفتن و قدم زدن، پاشیدن آب به صورت ، فشردن خمیر بازی و …

به کودکان مهارت های ارتباط و بیان و ابراز احساس را بیاموزید. کودکان باید بدانند چگونه قاطع و بدون پرخاش درخواست‌های‌شان را بگویند. روش‌های حل‌مسئله را به کودک آموزش دهید. کودک باید بداند که چگونه برای هر مسئله راه‌حل‌های مختلف را بررسی و بهترین را انتخاب کند. کودک باید یاد بگیرد چگونه از خنده و شوخی در موقعیت‌های سخت استفاده کند و در سخت‌ترین موقعیت‌ها هم به جنبه‌ی خنده‌دار موضوع توجه کند تا آرام بماند. کودک باید کارهای ممنوع و مجاز در هنگام عصبانیت را بشناسد.

کارهای ممنوع :شکستن وسایل، فریاد زدن بر سر کسی، آسیب رساندن به خودشان، قشقرق راه انداختن، پرت کردن چیزی به طرف کسی

کارهای مجاز در عصبانیت:

  •   گریه کردن در یک محل خلوت.
    • نقاشی کشیدن.
    • صحبت کردن راجع به موضوع ناراحت کننده.
    • پاره کردن روزنامه های قدیمی یا خط خطی کردن آنها.
  •   دور شدن از موقعیت.
    • بازی با گل یا خاک.
    • نفس عمیق و آهسته کشیدن.
    • کمک خواستن.
    • گوش دادن به موسیقی
  • رفتن به جایی ساکت و آرام.
    • نوشتن.

نصیحت و سخنرانی نکنید. الگوی خوبی باشید.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

استرس و اصول مدیریت استرس

استرس، فشار یا تنش‌روانی بر بدن ما اثرات آسیب‌رسان دارد.  استرس مهم است و باید مدیریت و کنترل شود. نگاه‌مثبت، خوش‌بینی، سرسختی، احساس‌کنترل بر اوضاع، اعتماد‌به‌نفس، داشتن هدف و معنا در کار و حس طنز خصوصیات شخصیتی موثر در مواجهه با استرس هستند. برای کاهش استرس و اثرات آسیب‌زای آن: در هنگام استرس آرام‌سازی عضلات موثر است. باید زمان را مدیریت کرد. فشارهای تحصیلی را باید مدیریت کرد. رفتار جرات‌مندانه را تمرین کرد و به کار برد. باید مهارت حل‌مسئله را آموخت و به کار برد. باید با افکار غیر‌منطقی مقابله کرد. ورزش مفرح، مداوم و با‌برنامه کمک موثری است.

توجه به تغذیه اهمیت دارد.

راه‌کارهای ساده برای مدیریت استرس:
۱- محدودیت‌های‌تان را بسنجید و کاری که در توان‌تان نیست را نپذیرید.
۲-“نه” گفتن را یاد بگیرید و در مواقع لزوم از آن استفاده کنید.

۳- اهداف کوتاه‌مدت تعیین کنید و آن‌ها را اولویت‌بندی کنید.
۴- برخی کارها را به دیگران محول کنید و یا کمک بگیرید.

۵-در چارچوب توانایی مالی خودتان زندگی کنید.
۶-محیط فیزیکی اطراف خود را تنظیم کنید: دمای مناسب، احساس راحتی، نور کافی و …

۷- خودتان را تشویق کنید و به خودتان جایزه بدهید.
۸- برای کارهای‌تان رسم و قاعده‌ای مقرر کنید.

۹- برنده‌ها را انتخاب کنید. از آدم های موفق سوال کنید و مشورت بگیرید و آن‌ها را الگو قرار بدهید.

۱۰- دفتر یادداشت روزانه داشته باشید و کارهای روزمره‌تان را در آن بنویسید.
۱۱- از کمال‌گرایی و وسواس در کارها دوری کنید.

۱۲- گاهی بچه بشوید.
۱۳- از سرعت خود بکاهید.
۱۴- همیشه برای تغییر آماده باشید.

۱۵- گاهی به تعطیلات بروید. تلفن‌ها را خاموش کنید و کارهایی که دوست دارید را انجام بدهید.

۱۶- مسافرت بروید.
۱۷- در برنامه‌ی روزانه‌تان برای خود تفریح در نظر بگیرید.

۱۸- یک سرگرمی برای خودتان درست کنید.
۱۹- وقت تلف نکنید. کارها را به تعویق نیندازید.

۲۰- مطابق فهرست زندگی کنید.
۲۱- به کارهای‌تان نظم بدهید.

۲۲- یک زنگ تفریح یا زمانی برای فرار از فشار برای خودتان در نظر بگیرید.

۲۳- همیشه جایی و زمانی برای اتفاقات غیرمترقبه در نظر بگیرید.

 

اصول مدیریت استرس

افکار و احساسات خود را ثبت کنید: این کار باعث میشود از زمان و مکانی که مضطرب می‌شوید آگاهی دقیقی پیدا‌کنید و بر اساس آنچه که هنگام اضطراب انجام داده‌اید، مهارت‌های مقابله‌ای مفید و اثربخش را از مهارت‌های مقابله‌ای غیرموثر تشخیص دهید.

از موقعیت‌های تنش‌زا و اضطراب‌برانگیز دوری نکنید: دوری از این موقعیت‌ها در کوتاه‌مدت اضطراب را کاهش می‌دهد، ولی مشکل را کاملا برطرف نمی‌کند بنابراین در طولانی‌مدت باعث مشکلات بیشتری می‌شود.

با شیوه‌ای مثبت با موقعیت‌های اضطراب‌انگیز رویارو شوید: اگر می‌خواهید موفق باشید، طوری عمل کنید که انگار موفق هستید و موفق خواهید شد.

بر اوضاع مسلط باشید و مهارت‌ کسب کنید: توانتان را برای کسب و توسعه مهارت‌های خود صرف کنید. از تجربیات خود درس بگیرید و مشکلات را به تجارب آموزنده تبدیل کنید.

آماده تلاش و تمرین باشید: اگر همه چیز در زندگی آسان بود، خوب ولی خسته‌کننده می‌شد. اگر میل دارید به طرز موثری با اضطراب مقابله کنید باید روی آن کار کنید.

عمیق نفس بکشید: هنگام بروز استرس، به طور درست و عمیق نفس بکشید یعنی با یک شماره هوا را به ریه‌ها وارد کنید، تا چهار شماره هوا را در ریه‌ها نگه دارید و با دو شماره هوا را از ریه‌ها بیرون بفرستید.

ورزش کنید: ورزش باعث کاهش تنش فیزیولوژیک، افزایش کارایی اکسیژن، کاهش اضطراب و بهبود سریع‌تر عوارض استرس می‌شود.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

مهارت حل مسئله

مهارت حل مسئله

مهارت ” حل مسئله” یکی از مهم‌ترین مهارت‌های زندگی است. بزرگ‌سالان باید این مهارت را داشته باشند و به‌کار ببندند و به فرزندشان بیاموزند.حل مسئله در تصمیم‌گیری و رفع و حل مسائل و مشکلات کمک زیادی می‌کند. توان‌مندی حل مسئله سبب می‌شود به‌تر تصمیم بگیریم، مشکلات را پشت‌سر بگذاریم، استرس کمتری تحمل کنیم و عصبانی نشویم. مهارت “حل مسئله” همانند دیگر مهارت‌ها چند مرحله دارد و مهم است که هر مرحله را به درستی و دقت پشت‌سر بگذاریم و وارد مرحله‌ی بعد بشویم.

مرحله‌ی اول

در ابتدا باید صورت مسئله را برای خود مشخص کنیم. صورت مسئله باید مشخصا یک مشکل را مطرح کند، بدون ابهام باشد، قضاوت‌مندانه و خیلی کلی نباشد.در مرحله‌ی اول ما باید تصویر درستی از مسئله‌ی خود داشته باشیم و بتوانیم صورت مسئله را در یک خط برای خود بنویسیم. نوشتن صورت مسئله را جدی بگیرید. حتما روی کاغذ بنویسید. همانند مسائل ریاضیات صورت مسئله هرچه ساده‌تر، دقیق‌تر و مشخص‌تر نوشته شود حل آن راحت‌تر و بهتر است.

مرحله‌ی دوم
در این مرحله به راه‌حل‌های مسئله‌ای که داشتیم فکر می‌کنیم و تمام راه‌حل‌هایی که به ذهن‌مان رسید را روی کاغذ می‌نویسیم. از دیگران کمک بگیرید. عجله نکنید.

مرحله‌ی سوم
در این مرحله تمام راه‌حل های جمع‌آوری شده را با یک‌دیگر مقایسه می کنیم و معایب و منافع هر کدام را مشخص می‌کنیم. در مرحله‌ی سوم به هرکدام از راه‌حل ها بر اساس عیب و حسن‌هایی که دارند امتیاز می‌دهیم و در نهایت به‌ترین راه‌حل که بیش‌ترین حسن و کم‌ترین عیب را دارد را انتخاب می‌کنیم.

مرحله‌ی چهارم
در این مرحله راه‌حل انتخاب شده را به‌کار می‌بندیم و منتظر نتیجه می‌شویم.

مرحله‌ی پنجم

نتیجه را ارزیابی می‌کنیم. اگر مشکل رفع شد که نتیجه مطلوب حاصل شده‌ است و اگر نتیجه‌ی مطلوب حاصل نشد علت را بررسی و پیدا می‌کنیم و آن‌را رفع می‌کنیم. اگر نتیجه حاصل نشد  می‌توانیم از راه ‌حل های دیگری که در مرحله‌ی قبل داشتیم استفاده کنیم.

مهارت حل‌مسئله را جدی بگیرید. به کار ببندید. به فرزندتان آموزش بدهید. او را در انجام آن کمک کنید و وقتی موفق شد تشویق کنید. مهارت‌ها با تمرین به دست می‌آیند.
تمرین کنید.
میان‌بر نروید.
اول ارزیابی راه‌حل‌ها بعد اقدام؛ نه اول اقدام و بعد ارزیابی راه‌حل

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

مدیریت زمان

مدیریت زمان

یکی از مهارت‌های مهم زندگی، مهارت “مدیریت‌زمان” است. مدیریت زمان کمک می‌کند از برنامه‌ی کاری‌مان عقب نمانیم و دچار استرس اضافی نشویم.

برای مدیریت زمان:
کارها را به تعویق نیندازید. هیچ شنبه‌ی موعودی وجود ندارد.
کارهای‌تان را روی کاغذ بنویسید و زمان انجام آن را مشخص کنید و مدت زمان تقریبی مورد نیاز برای آن کار را مشخص کنید.
همیشه زمانی برای وقایع غیر‌مترقبه و غیر‌منتظره در نظر بگیرید.

و اما:
کارها را اولویت‌بندی کنید: کارها را در چهار گروه شامل
۱ – کارهای مهم و فوری
۲- کارهای غیرمهم و فوری
۳- کارهای مهم و غیرفوری
۴- کارهای غیرمهم و غیر فوری
طبقه‌بندی کنید. بر اساس فوریت و اهمیت کارها را یکی‌یکی به انجام برسانید و خیال‌تان راحت باشد که کاری زمین نمی‌ماند.
انجام زمان‌بندی‌شده و طبق برنامه‌ی کارها سبب می‌شود با استرس کمتری کارها به سرانجام برسند.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

نوجوانی

نوجوانی

“نوجوانی” دوره‌ی حساسی از زندگی محسوب می‌شود. نوجوانی مشخصات و خصوصیاتی دارد. نوجوانی تقریبا از سن ۱۱ سالگی شروع و در ۱۸ سالگی به “جوانی” می‌رسد. نوجوان به سمت دوستان متمایل می‌شود و از والدین فاصله می‌گیرد. به همین دلیل بهتر است والدین هم دوستان او بشوند.

در این دوره باید والدین فضایی امن و آرام برای نوجوان ایجاد کنند تا بتواند به راحتی حرفش را بزند.
باید به جای امر و نهی، نظر مشورتی به نوجوان بدهند.
به نوجوان اجازه بدهند خودش تصمیم نهایی را بگیرد و جز در موارد خطر، مانع او نشوند.
به نوجوان مسئولیت بدهند.
از او مشورت بگیرند.
با او صمیمی باشند.

نوجوان فکر می‌کند ” همه‌چیز‌توان” است و از پس هر کاری بر‌می‌آید. فکر می‌کند رویین‌تن است و آسیبی نمی‌بیند. فکر می‌کند محور آفرینش و جهان است و همه چیز برای او آفریده شده است. باید به او فرصت اشتباه بدهیم تا بفهمد آن‌چه می‌اندیشد درست نیست. اگر او را محدود نگاه داریم و به جای او تصمیم بگیریم و فرصت آن‌که سرش به سنگ بخورد را به او ندهیم همیشه فکر می‌کند که تصمیمات خودش درست بوده و والدین مانع پیشرفت او و رسیدن به خواسته‌هایش شده‌اند.

نوجوان دوست دارد خودمختار باشد و ممکن است تا حدی خودسری کند و با نظرات بزرگ‌ترها مخالفت کند. به خودمختاری نوجوان احترام بگذاریم. نوجوان تا حدی کم‌تحمل است؛ اگر پرخاشگری کرد با او مقابله‌به‌مثل نکنیم، بلکه نشان بدهیم که از این رفتارش ناراحت شده‌ایم و به او فرصت جبران و عذرخواهی بدهیم.
نوجوان به نظر دیگران راجع به خودش حساس می‌شود و این نظرات برایش مهم است. نوجوان دوست دارد به سرو‌وضعش برسد؛ به او کمک کنیم در حد معقول به این خواسته‌اش برسد.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان

اختلال تیک

اختلال تیک

“تیک” دو نوع “حرکتی” و “صوتی” دارد.
تیک حرکتی حرکات ناگهانی، سریع، کلیشه‌ای، تکرارشونده و غیرموزون هستند.
تیک‌های صوتی نیز ایجاد صداهای تکرارشونده و کلیشه‌ای و ناگهانی هستند.

تیک‌ها ممکن است ساده یا پیچیده باشند. تیک‌ها ممکن است گذرا یا مزمن باشند. تیک از هر سنی ممکن است شروع شود ولی معمولا تیک‌های حرکتی از ۵ تا ۸ سالگی و تیک‌های صوتی از ۸ تا ۱۱ سالگی شروع می‌شوند. هر فرد ممکن است فقط تیک حرکتی یا تیک صوتی داشته باشد و یا هر دو تیک را به طور همزمان و یا در دوره‌های جداگانه تجربه کند. در مواردی که فردی هر دو تیک را در دوره‌ای از اختلال داشته باشد اختلال وی ” توره” ( یا تورت) نام می‌گیرد.

تیک معمولا زمینه‌ی ارثی دارد. بیش از ۲۵ درصد کودکان ممکن است در طول زندگی تیک را در دوره‌ای تجربه کنند. در اکثر موارد تیک‌ها گذرا هستند و بعد از دوره‌ی کوتاهی خود‌به‌خود بهبود می‌یابند. تیک‌های مزمن بیش از یک‌سال تداوم می‌یابند. تیک غیر ارادی است. تیک‌ها معمولا از حرکات ساده مثل پلک‌زدن و ابرو بالا‌انداختن شروع می‌شوند و در ادامه ممکن است علاوه بر صورت، سروگردن، اندام‌ها و تنه را درگیر کنند و ممکن است تیک‌های صوتی مثل بالا‌کشیدن بینی، سرفه، صاف‌کردن‌گلو و یا تکرار غیرارادی برخی اصوات یا عبارات به آن اضافه شود.

سیر اختلال تیک به صورت طبیعی شامل دوره‌های عود و بهبود علائم است.  در هر دوره‌ی عود ممکن است علائم نسبت به دوره‌ی قبل تغییر کند و شدت آن نیز کم و زیاد شود. در سیر معمول تیک، به‌تدریج تیک‌های ساده‌تر به سمت تیک‌های پیچیده‌تر می‌روند. در نهایت و به طور معمول تیک‌های مزمن در دوره‌ی نوجوانی فروکش نموده و در اکثر موارد قبل از بیست سالگی بهبود می‌یابند. به ندرت ممکن است تیک بعد از بیست سالگی ادامه داشته باشند.

تیک با اختلال نقص‌تمرکز/ بیش‌فعالی و وسواس همراهی زیادی دارد. اختلال یادگیری و تکانش‌گری هم ممکن است با تیک همراه باشند. تیک در دوره‌های پراسترس و با اضطراب، خستگی و بی‌خوابی تشدید پیدا می‌کند. اگر خود فرد و یا اطرافیان به تیک توجه زیادی نشان بدهند تیک تشدید می‌شود. تیک در دوره‌های آرامش، تعطیلی و استراحت و با بی‌توجهی به آن کاهش می‌یابد.  تیک غیرارادی است ولی فرد می‌تواند به صورت ارادی آن را کنترل کند ولی در این صورت تمرکزش کم شده و دچار تنش می‌شود. کودکان بالای ده سال گزارشی از احساس تنش شبیه خارش و یا قلقلک را قبل از بروز تیک در ناحیه‌ی درگیر می‌دهند که با بروز تیک موقتا از بین رفته و مجددا و به‌تدریج شدت می‌گیرد و دور جدیدی از علامت را سبب می‌شود.

توجه زیاد به تیک، دعواکردن با کودک، مجبورکردن او به کنترل تیک و مواردی از این دست سبب افزایش و تداوم تیک شده و ممکن است مشکلات دیگری را هم در کودک ایجاد کنند.
تیک نیاز به درمان دارویی ندارد مگر اینکه:
-خود فرد یا اطرافیان او را اذیت کند
-مشکلاتی در انجام کارهای روزمره‌اش ایجاد کند
-دیگران کودک را مورد تمسخر یا شماتت قرار دهند.

درمان‌های دارویی سبب کنترل تیک می‌شوند تا زمانی که بهبود خود‌به‌خود اتفاق بیفتد. والدین باید:
– به تیک توجه نکنند بلکه به کودک توجه کنند.
-کودک را به دلیل تیک دعوا نکنند.
-استرس‌های پیرامونی کودک را کنترل کنند.

خوب است که کودکان دچار تیک در روزهای اول مدرسه با نظارت و حمایت آموزگار خود توضیحی در مورد تیک به همکلاسی‌های‌شان بدهند. این کار سبب می‌شود که دیگر کودکان با کودک مبتلا همدلی کرده و او را مورد تمسخر قرار ندهند و در عین حال کودک مبتلا احساس راحتی بیشتری خواهد داشت و در نتیجه انرژی و تمرکزش صرف کنترل علائم نمی‌شود. روش ” وارونه‌سازی عادت” از طریق جایگزین کردن یک عادت ارادی به جای تیک غیرارادی زیر نظر درمانگر روش خوب و موثری در کنترل و درمان تیک خصوصا در نوجوانان است.

دکتر محمدرضا کاظمي

فوق تخصص روانپزشکي کودکان و نوجوانان